روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

اقتصاد سياسي به زبان ساده(62)

درآمد ملي يعني چه؟

مجموع ارزش‌هاي توليد‌ شده هر کشوري در يک دوره يک ماهه و يا يک ساله را درآمد ملي مي‌گويند.

با رشد سرمايه‌داري وضعيت طبقه‌ي کارگر به طور نسبي و مطلق وخيم تر مي‌شود. هرچه ثروت جامعه افزايش مي يابد، سهم طبقه‌ي‌ کارگر از درآمد ملي کم‌تر شده و از سوي ديگر سهم طبقه‌ي‌ سرمايه‌دار بيش‌تر مي‌شود. به عبارت دقيق تر هرچه سهم کارگران از درآمد ملي کاهش يابد، سهم سرمايه‌داران بيش‌تر مي‌شود. مثلا" هم اکنون در کشورهاي سرمايه‌داري، يک تا دو درصد از جمعيت جامعه را طبقه صاحب سرمايه  تشکيل مي‌دهند که بيش از 80 درصد ثروت اجتماعي را در اختيار دارند. اخيرا" (ژانويه 2015) نيز اعلام شد که تا يک سال ديگر کل ثروت يک تا دو درصد صاحبان سرمايه در جهان، برابر با کل ثروت افراد تشکيل دهنده‌ي جامعه جهاني است.

 

گردش دايره‌وار سرمايه‌

در گردش دايره‌وار سرمايه‌، ابتدا سرمايه‌ به صورت پول ظاهر و نمايان مي‌شود. سپس با آن پول کالاهاي سرمايه‌اي (زمين و خط توليد‌ کارخانه)، موادخام‌ و نيروي کار خريداري و با هم ترکيب شده و کالاي جديدي توليد‌ مي‌شود که براي سرمايه‌دار داراي ارزش‌اضافي است.

سرمايه‌دار از فروش اين کالا دوباره پول به دست مي‌آورد. اما اين پول ديگر به اندازه پول اوليه نيست، بلکه بزرگ‌تر و بيش‌تر است.

بنابراين مي‌بينيم که سرمايه‌ در جريان گردش خود، از چند مرحله مي‌گذرد و به شکل‌هاي مختلف در مي‌آيد. اين مراحل به طور مختصر و ساده توضيح مي‌دهيم:

مرحله‌ي يکم: در مرحله‌ي نخست سرمايه‌ به شکل و به صورت پول نمايان مي‌شود، يعني سرمايه‌ي پولي. سرمايه‌دار با اين پول وسايل‌توليد‌ (وسايل‌کار + موضوع‌کار) و نيروي‌کار که همگي کالا هستند را خريداري مي کند.

يعني سرمايه‌دار، سرمايه‌ي پولي را به سرمايه‌ي مولد (سرمايه‌ توليد‌کننده) تبديل مي‌کند. يعني:

 

پول        سرمايه‌ي‌پولي         کالا (وسايل‌، موضوع، نيروي‌کار‌)         سرمايه‌ي مولد

 

مرحله‌ي دوم: در مرحله‌ي دوم که مرحله‌ي توليد‌ نام دارد، نيروي‌کار با وسايل‌توليد‌ ترکيب مي‌شود. يعني با نيروي‌کار کارگران کالاهاي جديدي به وجود مي‌آيد که داراي ارزش‌اضافي است. در اين مرحله‌، سرمايه‌دار، سرمايه‌ي مولد را به سرمايه‌ي کالايي (کالا شده) تبديل مي‌نمايد. يعني:

کالاي قبلي در جريان توليد‌ تبديل مي‌شود به                        کالاي جديد

سرمايه‌ي مولد در جريان توليد‌ تبديل مي‌شود به              سرمايه‌ي کالا شده

 

مرحله‌ي سوم: در سومين مرحله، که مرحله‌ي گردش کالاست، سرمايه‌دار کالاهاي جديد را مي‌فروشد و از اين طريق سرمايه‌ي کالايي را به سرمايه‌ي پولي تبديل مي‌کند. کالاي جديد به پول جديد تبديل مي شود. يعني:

سرمايه‌اي که کالا شده تبديل مي‌شود به                             سرمايه‌ي پولي.

بنابراين سرمايه‌ي صنعتي به سه شکل 1.سرمايه‌ي پولي 2.سرمايه‌ي مولد (سرمايه‌ي توليدکننده)3.سرمايه‌ي کالايي (سرمايه‌ کالا شده) ظاهر و نمايان مي‌گردد و با فروش کالاهاي مرحله‌ي سوم، دوباره به نقطه اول خود باز مي‌گردد. اما اين بار با جيب پر بيش‌تر، يعني سرمايه‌ي پولي ثانويه بيشتر از سرمايه‌ي اوليه است.

و در کاپيتال جلد دوم آمده است:

"دورپيمايي سرمايه‌ي پولي

حرکت دوراني سرمايه‌ در سه مرحله رخ مي‌دهد که بنا به شرح مجلّد يکم، رشته‌هاي زير را تشکيل مي‌دهد:

مرحله‌ي يکم: سرمايه‌دار در بازارهاي کالا و کار به عنوان خريدار ظاهر مي‌شود؛ پولش به کالا تبديل مي‌شود يا عمل گردش M-C را انجام مي‌دهد.

مرحله‌ي دوم: مصرف مولّد کالاهاي خريداري شده توسط سرمايه‌دار. او به عنوان توليدکننده‌ي سرمايه‌دار کالاها عمل مي‌کند؛ سرمايه‌اش فرآيند توليد‌ را از سر مي‌گذراند.

نتيجه کالايي است با ارزشي بيش‌تر از عناصر توليد‌ش.

مرحله‌ي سوم: سرمايه‌دار در مقام فروشنده به بازار بازمي‌گردد؛ کالايش به پول تبديل مي‌شود يا عمل گردش C-M را از سر مي‌گذراند.

[به اين ترتيب، فرمول دورپيمايي سرمايه‌ي پولي عبارتست از:M-C…P…C′-M′ که در آن نقطه‌ها نشانگرِ قطع فرايند گردش، و C′ و  M′نشانه‌ي افزايش C   و M  توسط ارزش اضافي هستند]1"

 

سود سرمايه‌داران صنعتي:

مخارج توليد‌ براي سرمايه‌داران

ارزش هر کالايي که در کارخانه توليد‌ مي‌شود، از سه جزء تشکيل مي‌يابد:

1- ارزش سرمايه‌ ثابت؛ يعني بخشي از ارزش ماشين‌ها و ساختمان‌، ارزش موادخام و مواد سوختي و غيره که در کالا نهفته است.

2- ارزش سرمايه‌ متغير؛ يعني مزدي که کارگران در ازاي انجام کارلازم مي‌گيرند.

3- ارزش‌اضافي؛ که از کاراضافي کارگران حاصل مي‌شود.

اما سرمايه‌دار فقط دو جزء اول و دوم را پرداخته است. يعني در واقع مخارج توليد‌ براي او کم‌تر از ارزش کالاي توليد‌ي، تمام شده است. يعني:

سرمايه‌ متغير + سرمايه‌ ثابت = هزينه توليد‌ کالا براي سرمايه‌دار

اما چيزي که سرمايه‌دار به دست مي‌آورد:

ارزش‌اضافي + سرمايه‌ متغير + سرمايه‌ ثابت = ارزش کالا براي سرمايه‌دار

وقتي سرمايه‌دار کالاي توليد‌ شده را به بازار عرضه مي‌کند، آن را به قيمتي که براي خودش تمام شده، نمي‌فروشد، بلکه کالا را بنا به ارزش واقعي يا قيمت واقعي آن به فروش مي‌رساند.

حال اگر هزينه توليد‌ کالا براي سرمايه‌دار را از ارزش واقعي کالا کم کنيم، آن‌چه باقي مي‌ماند، ارزش‌اضافي است که آن را سرمايه‌دار تصاحب مي‌کند. يعني:

هزينه توليد‌ کالا براي سرمايه‌دار- ارزش کالا يا هزينه واقعي کالا= ارزش‌اضافي

 

نرخ سود ميانگين يا متوسط

قبلا" نوشتيم هرچه رشد نظام سرمايه‌داري بيش‌تر شود و وسايل‌توليد‌ از نظر تکنيکي پيشرفته‌تر گردند، ترکيب ارگانيک سرمايه‌ بالاتر مي‌رود و نيروي‌کار کم‌تري جذب مي‌کند.

مثلا" فرض کنيم سرمايه‌ي ثابت فرد سرمايه‌داري که داراي ماشين‌هاي توليد‌ مجهز و پيشرفته‌ي اتومبيل سازي است، 9000 ميليون تومان و سرمايه‌ي متغيرش 1000 ميليون تومان باشد؛ حال اگر سرمايه‌دار دو برابر مزدي که به کارگران مي‌دهد از آن‌ها کار بکشد، (يعني کارلازم و کاراضافي کارگران مساوي باشد، نرخ استثمار 100% است.)، ارزش‌اضافي‌اي که عايد سرمايه‌دار مي‌شود، برابر با 1000 ميليون تومان خواهد بود؛ و نرخ سود او مي‌شود:

                  ارزش‌اضافي

100 × ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ي ثابت

           100000                   1000   

10% =ــــــــــــــ=100× ـــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

          10000             1000 + 9000

 

حال اگر سرمايه‌دار ديگري را در نظر بگيريم که داراي ماشين‌هاي توليد‌ي پارچه‌بافي و ارزان‌تر باشد، در نتيجه سرمايه‌ي ثابت سرمايه‌دار پارچه‌باف از سرمايه‌ ثابت سرمايه‌دار اتومبيل‌ساز، کم‌تر خواهد بود.

اگر سرمايه‌ي ثابت سرمايه‌دار پارچه‌باف، 800 ميليون تومان و سرمايه‌ي متغير 200 ميليون تومان باشد و اين سرمايه‌دار نيز دو برابر مزدي که به کارگران مي‌دهد از آن‌ها کار بکشد، ارزش‌اضافي 200 ميليون تومان و در نتيجه نرخ سود او 20% خواهد شد: 

                  ارزش‌اضافي

100 × ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ي ثابت

 

            20000                  200   

20% =ــــــــــــــ=100× ـــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

          1000                200 + 800

 

مي‌بينيم که سرمايه‌دار کارخانه اتومبيل‌سازي ده درصد کم‌تر از سرمايه‌دار کارخانه‌ي پارچه‌بافي سود به دست آورده است. به عبارت ديگر اين مفهوم را مي‌رساند که هرچه تکنيک کارخانه پيش‌رفته باشد ضمن اين که سرمايه‌ي متغير کم‌تر مي‌شود، سود او کاهش نمي‌يابد، اما نرخ سود او کاهش مي‌يابد. يعني سودش نسبت به پولي که سرمايه‌‌گذاري کرده است، کاهش مي‌يابد. حالا اين چه اثر اجتماعي بر جا مي‌گذارد؟

 

قيمت‌‌ توليد‌ چيست؟

قيمت‌ توليد‌ با هزينه‌ي توليد‌ فرق دارد. هزينه‌ي توليد‌ براي هر کالايي برابر است با مجموع سرمايه‌ي ثابت به اضافه‌ي سرمايه‌ي متغير. يعني:

سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ي ثابت = هزينه‌ي توليد‌ کالا

حال اگر نرخ سود را با هزينه‌ي توليد‌ جمع ببنديم، قيمت‌ توليد‌ آن کالا به دست مي‌آيد. بنابراين‌ قيمت‌ توليد‌ برابر است با:

نرخ سود + سرمايه‌ي متغير+ سرمايه‌ي ثابت = قيمت‌ توليد‌ کالا

کارل مارکس مي‌نويسد:

"بهاي جاري يک کالا هميشه يا بالاتر يا پايين‌تر از هزينه‌ي توليد آن است1."

 

گرايش نزولي نرخ سود

نرخ سود سرمايه‌دارها هميشه به سوي تنزل يعني پايين آمدن و کم شدن گرايش دارد.

قبلا" نوشتيم که کل سرمايه‌‌ي يک سرمايه‌دار برابر است با مجموع سرمايه‌ي ثابت و سرمايه‌ي متغير. يعني:

سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ ثابت = کل سرمايه‌

و نيز نوشتيم که نرخ سود از تقسيم ارزش‌اضافي‌ بر کل سرمايه‌ به دست مي‌آيد:

                                   ارزش‌اضافي

                100 * ــــــــــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

                         سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ي ثابت

يا:

                                         ارزش‌اضافي

                               100 * ــــــــــــ = نرخ سود

                                           کل سرمايه‌

رقابت در بين سرمايه‌دارها براي به دست آوردن سود بيش‌تر، همانند يک نيروي ذاتي و دروني اين نظام‌ عمل مي‌کند. بنابراين‌ هرچه سرمايه‌ بيش‌تر رشد مي کند، آن‌ها به منظور عقب نماندن از رقبا، مجبور هستند که ماشين‌هاي توليد‌ و تاسيسات خود را مدرن، بزرگ‌تر و به روزتر نمايند و در واقع مقدار سرمايه‌ي ثابت آن‌ها افزايش مي‌يابد. اما به همان اندازه، سرمايه‌ي متغير که به حقوق و دستمزد کارگران‌ اختصاص دارد، افزايش نمي‌يابد و حتا ممکن است به دليل به روز شدن ماشين‌هاي توليد،‌ به کارگران‌ کم‌تري نياز داشته باشد.

در نتيجه با توجه به فرمول نرخ سود که در بالا بيان نموديم، مقدار عددي کل سرمايه‌ که در مخرج کسر وجود دارد افزايش مي‌يابد. و از طرف ديگر مي‌دانيم که هرچه مخرج يک کسر بزرگ‌تر باشد، آن کسر کوچک‌تر مي‌شود؛ به عنوان مثال در کسرهاي ½ و ¼ ، مخرج کسر¼ بزرگ‌تر است، اما کسر ¼ از کسر ½ کوچک‌تر است.

هرچه کل سرمايه‌ بيش‌تر باشد، نرخ سود کم‌تر خواهد شد.

مثلا" فرض مي‌کنيم که کل سرمايه‌ي يک سرمايه‌دار، برابر با 500 ميليون تومان باشد؛ که 400 ميليون تومان آن سرمايه‌ي ثابت و 100 ميليون تومان آن نيز سرمايه‌ متغير را تشکيل دهد، اگر کارگران‌ دو برابر مزدي که مي‌گيرند کار انجام دهند (يعني نرخ ارزش‌اضافي‌100% باشد.) ارزش‌اضافي‌‌اي که عايد سرمايه‌دار مي‌شود برابر با 100 ميليون تومان خواهد بود. در نتيجه نرخ سود او برابر خواهد شد با 20% يعني:

                                                ارزش‌اضافي

                         100  × ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

                                 سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ي ثابت

 

 

                      100                  100

20% = 100 * ـــــــــــــ =100 ×ــــــــــــــــــ = نرخ سود

                    500           100 + 400

حالا فرض مي‌کنيم که از اين 100 ميليون تومان سود، سرمايه‌دار 5 ميليون تومان از ارزش‌اضافي‌ را براي مصرف شخصي خود و خانواده‌اش برداشت مي‌کند و 10 ميليون تومان از ارزش‌اضافي‌ را به سرمايه‌ متغير و بقيه را که 85 ميليون تومان است را به سرمايه‌ ثابت اضافه مي‌کند. (انباشت سرمايه‌) در چنين صورتي خواهيم داشت:

5 ميليون تومان براي مصرف شخصي:        95 =  5 – 100

10 ميليون تومان هم به سرمايه‌ متغير:   85 = 10 – 95

که در نتيجه؛

سرمايه‌ متغير برابر مي‌شود با: 110 = 10 + 100

يعني 100 ميليون تومان سرمايه‌ متغير قبلي با 10 ميليون تومان اضافه شده در اين مرحله براي دستمزدها که جمعا" مي‌شود 110 ميليون تومان.

و 85 ميليون تومان باقيمانده از ارزش‌اضافي‌ را به سرمايه‌ ثابت قبلي مي‌افزايد يعني:

سرمايه‌ ثابت برابر است با:   485 = 85 + 400

اکنون در اين مرحله سرمايه‌ متغير 110 ميليون تومان است، اگر کارگران‌ دو برابر مزدي که مي‌گيرند کار کنند، يعني نرخ استثمار 100% باشد، ارزش‌اضافي‌ به دست آمده برابر با 110 ميليون تومان خواهد شد، و در نتيجه نرخ سود مي‌شود:

                                                ارزش‌اضافي

                            100  × ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = نرخ سود

                                    سرمايه‌ي متغير + سرمايه‌ي ثابت

 

 

                        110                   110

18/48%=100 * ـــــــــــــ =100 ×ــــــــــــــــــ = نرخ سود

                       595            110 + 485

بنابراين‌ مي‌بينيم که چگونه نرخ سود از 20% به 18/48% تنزل کرد.

 

آيا سرمايه‌دار مي‌تواند جلوي تنزل نرخ سود را بگيرد؟

سرمايه‌دار نمي‌تواند جلوي پايين آمدن نرخ سود را بگيرد، اما مي‌تواند تا حدودي با اعمالي که به کار مي‌برد آن را خفيف‌تر کند. مواردي که سرمايه‌دار تنزل نرخ سود را خفيف مي‌کند عبارتند از:

1- يکي از راه‌هايي تخفيف تنزل نرخ سود، که سرمايه‌دارها بلافاصله به سراغ آن مي‌روند، اين است که درجه‌ي شدت‌کار را افزايش مي‌دهند. به عبارت ديگر درجه استثمار کارگران‌ را شديدتر مي‌کنند و از کارگران‌ تا آن‌جايي که مي‌توانند کار مي‌کشند.

2- اخراج گسترده کارگران‌ در دستور کار سرمايه‌دارها قرار مي‌گيرد، به‌طوري که کار کارگران‌ اخراجي به کار کارگران‌ اخراج نشده و بدون دريافت مزد تحميل مي‌شود.

3- چون لشکر ذخيره‌ي نيروي‌کار‌ افزايش مي‌يابد، سرمايه‌دارها از فرصت استفاده کرده و دستمزدها را کاهش مي‌دهند.

4- صرفه‌جويي‌کردن در سرمايه‌ ثابت از طريق کم کردن مخارج مربوط به بهداشت، سرويس حمل و نقل کارگران‌، کاهش وسايل رفاهي زندگي کارگران‌ مانند سلف‌سرويس و غيره.

اثر اجتماعي کاهش نرخ سود سبب شديدتر شدن تضاد بين کارگران‌ و سرمايه‌داران به علت عوامل فوق مي‌شود.

سير نزولي نرخ سود، هم‌چنين تضاد بين سرمايه‌داران را نيز شديد مي‌کند؛ زيرا سرمايه‌داران براي وارد کردن سرمايه‌هاي خود در صنايعي که نرخ سود بيش‌تري دارند، دست به رقابت شديد برعليه همديگر مي‌زنند. اين عمل آن‌ها نه تنها در سطح کشوري بلکه در سطح جهاني به طور گسترده‌اي رخ مي‌دهد.

وجود درگيري‌هاي سياسي کنوني (2014) بين روسيه از يک طرف و کشورهاي اروپايي و آمريکا از طرف ديگر، ريشه در تصاحب بازارهاي مناسب جهت صدور سرمايه‌ و کالاهاي خود دارد.

و نيز خبر داريم که هم اکنون شرکت‌هاي اروپايي در رقابت با يکديگر، هر کدام به طور مستقل و به سرعت، مباشران خود را به تهران فرستاده‌اند. طوري که براي مثال شرکت‌هاي ايتاليايي، فرانسوي و آلماني براي در اختيار گرفتن بازار مصرفي ايران از يکديگر سبقت مي‌گيرند. 

 و بالاخره سرمايه‌داران براي به دست آوردن نرخ سود بيش‌تر، سرمايه‌ خود را به کشورهاي عقب نگه‌داشته شده (از نظر اقتصادي و فرهنگي) مانند بنگلادش، کامبوج، ميانمار، اندونزي و غيره، صادر مي‌کنند؛ زيرا در آن‌جا دستمزد کارگران‌ فوق‌العاده پايين است. طوري که هم‌اکنون (2014) دستمزد کارگران‌ بنگلادش و کامبوج 75 يورو در ماه است در حالي که کم‌ترين مزد در اروپا، بيست برابر اين مقدار يعني حداقل 1500 يورو در ماه است.

صدور سرمايه‌ نتيجه‌ي پايين آمدن نرخ سود در يک کشور يا در يک قاره است. سرمايه‌ در به در بر روي کره‌ي زمين به دنبال سود است. در کشورهاي آسيايي و چين نرخ سود بالاتر است.

سرمايه‌داران به دو طريق سرمايه‌ صادر مي‌کنند: يکي سرمايه‌‌ي مالي يا بانکي خود را با بهره بالا به کشورهاي ديگر قرض مي‌دهند و از پول‌شان پول در مي‌آورند و مردم کشور قرض‌گيرنده تحت فشار رياضت اقتصادي قرار مي‌دهند، مانند يونان. طريقه‌ي دوم انتقال خط توليد کارخانه‌هاي خود به کشورهايي است که نيروي‌کار و مواد اوليه‌ ارزان دارند، مانند وجود شرکت آديداس در کشورهاي آسيايي.

کارل مارکس چه زيبا مي‌نويسد:

"زمان، جايگاه توسعه‌ي انسان است. انساني که فاقد زمان آزاد است، به استثناي وقفه‌هاي مادي که براي غذا و خواب مي‌گذارد، مانند حيواني بارکش است که کل زنده‌گي و کارش را براي سرمايه‌دار هَدَر مي‌دهد. او يک ماشين صرف، براي توليد ثروت با بندي شکسته و ذهني فرسوده است. کل تاريخ صنعت مدرن، نشان مي‌دهد که اگر سرمايه مهار نشود، بي‌پروا و بي رحمانه کل طبقه‌ي کارگر را به کار مي‌گيرد و به پايين‌ترين درجه‌ي پستي‌اش فرو خواد بُرد1." ادامه دارد


1-سرمايه‌/نقداقتصاد سياسي/کارل مارکس/مجلّد دوم ص137 ترجمه حسن مرتضوي/ نشرلاهيتا/ تهران 1393

1 - مارکس، کارل؛ کار مزدي و سرمايه-ارزش، قيمت و سود ص 45، ترجمه ميرجواد سيد حسيني و نفيسه نمديان‌پور، لحظه  1384

1 - مارکس، کارل؛ کار مزدي و سرمايه-ارزش، قيمت و سود ص 212، ترجمه ميرجواد سيد حسيني و نفيسه نمديان‌پور، لحظه 1384 




تاریخ: جمعه 6 آذر 1394برچسب:,
ارسال توسط امید

ما، همان جمع پراکنده . . .

موج، مي‌آمد، چون کوه و به ساحل مي‌خورد.

از دلِ تيرۀ امواج بلند آوا،
       که غريقي را در خويش فرو مي‌برد،
و غريوش را فرو مي‌کُشت،
نعره‌اي خسته و خونين، بشريت را،
به کمک مي‌طلبيد:
                         ـ « آي آدم‌ها . . .
                             آي آدم‌ها . . .»

ما شنيديم و به ياري نشتابيديم!
به خيالي که قضا،
به گماني که قدر، بر سر آن خسته، گذاري بکُند!
«دستي از غيب برون آيد و کاري بکُند»
هيچ‌يک حتي از جاي نجنبيديم!
آستين‌ها را بالا نزديم
دست آن غرقه درامواج بلا را نگرفتيم،
تا از آن مهلکه ـ شايد ـ برهانيمش،
به کناري برسانيمش! . . .

موج، مي‌آمد، چون کوه و به ساحل مي‌ريخت.
با غريوي،
            که به خاموشي مي‌پيوست.
با غريقي که در آن ورطه، به کف‌ها، به هوا،
                                 چنگ مي‌زد، مي‌آويخت . . .

ما نمي‌دانستيم
اين که در چنبر گرداب گرفتار شده‌ست،
اين نگون‌بخت که اين‌گونه نگونسار شده‌ست،
اين منم،
          اين تو،
               آن همسايه،
                           آن انسان،
                                       اين مائيم.

ما،
همان جمع پراکنده،

همان تنها،
آن تنهاهاييم!

همه خاموش نشستيم و تماشا کرديم.
آن‌صدا، اما هرگز خاموش نشد.
ـ « . . . آي آدم‌ها . . .
        «آي آدم‌ها . . .»
آن صدا، هرگز خاموش نخواهد شد،
آن صدا، در همه‌جا دائم، در پرواز است!
تا به دنيا دلي از هول ستم مي‌لرزد،
                     خاطري آشفته‌ست!
                     ديده‌اي گريان است،

هر کجا دست نياز بشري هست دراز؛
آن صدا درهمه آفاق طنين انداز است!

آه، اگر با دل و جان گوش کنيم،
آه، اگر وسوسه نان را يک لحظه فراموش کنيم،
«آي آدم‌ها» را
                در همه‌جا مي‌شنويم.

در پي آن‌همه خون،
که بر اين خاک چکيد،
ننگ‌مان باد اين جان!
شرم‌مان باد اين نان!
ما نشستيم و تماشا کرديم!

در شب تار جهان!
در گذرگاهي، تا اين حد ظلماني و توفاني!
در دل اين‌همه آشوب و پريشاني!
اين‌که از پاي فرو مي‌افتد،
اين‌که بر دار نگونسار شده‌ست،
اين که با مرگ در افتاده‌ست،
اين هزاران و هزاران که فرو افتادند؛
اين منم،
          اين تو،
                آن همسايه،
                             آن انسان،
                                         اين ماييم!
ما،
همان جمع پراکنده، همان تنها،  
آن تنهاهاييم!

اين‌همه موج بلا در همه جا مي‌بينيم،
«آي آدم‌ها» را مي‌شنويم،
نيک مي‌دانيم،
دستي از غيب نخواهد آمد
هيچ‌يک حتي يک‌بار نمي‌گوييم
با ستمکاري ناداني، اين‌گونه مدارا نکنيم
آستين‌ها را بالا بزنيم
دست در دست هم از پهنۀ آفاق برانيمش!

مهرباني را،
            دانايي را،  
بر بلنداي جهان،
بنشانيمش. . .!

ـ « آي آدم‌ها . . .!
موج مي‌آيد . . .»


فريدون مشيري
از مجموعۀ «مرواريد مهر»




تاریخ: جمعه 6 آذر 1394برچسب:,
ارسال توسط امید

پیدایش حیات، ظهور و تکامل انسان(5)

 

مرحله پنجم پیدایش حیات

ویروس‌مانندها

      کاهش تدریجی مواد غذایی آزاد، و تکامل نوکلئوپروتئین‌ها، جریان اوضاع را به صورت دیگری تغییر داد. چون مواد غذایی تدریجا" کاهش یافتند، تنازع بقا میان نوکلئوپروتئین‌ها به خاطر به دست آوردن آن‌ها، تشدید شد. از میان جهش‌هایی که قدرت تنازع را زیاد کردند ممکن است جهش مربوط به افزایش درجه همبستگی ملکول‌ها به یک‌دیگر (یا درجه چسبندگی مولکول‌ها) بوده باشد. موادآلی دارای سازمان پیچیده عموما" خاصیت چسبندگی دارند و هرکس که یک بار تخم‌مرغ، گوشت، کله‌پاچه یا سریشم را دست زده باشد به این نکته توجه یافته است. ملکول‌های جدید نوکلئوپروتئین بسیار چسبنده هستند و تغییراتی که بر اثر جهش در آن‌ها روی داده است، ممکن است که این خاصیت را به درجات گوناگون در آن‌ها تقویت کرده باشد. بنابراین، چنان‌که در بالا اشاره شد، بعضی از نخستین نوکلئوپروتئین‌ها، صاحب خاصیت چسبندگی و تولید توده‌های مولکولی شدند.

      احتمال می‌رود که این‌گونه توده‌های مولکولی توانسته باشند، به نوبه خود، قشری از مواد غذایی به دور خود جمع کنند. چنین قشری که مرکب از غذاهای آماده برای تغذیه مولکول‌های توده بود، در دسترس مولکول‌های آزاد قرار نداشت. هر جهشی که، در نتیجه تاثیر اوضاع محیط، درجه‌ی چسبندگی مولکول‌ها را زیاد می‌کرد، خود امتیازی به نفع توده‌های ملکولی بود و چنین جهش‌هایی بودند که تکامل توده‌های متنوع نوکلئوپروتئین‌ها را پیش بردند. با این روش سرانجام ویروس‌مانندها به وجود آمدند.

      در حال حاضر، ویروس‌ها توده یک‌پارچه‌ای از ملکول‌های نوکلئوپروتئین هستند که در قشر نازکی از مواد پروتئینی محصورند. تولیدمثل و جهش و تکامل ویروس‌ها وضع خاصی دارد. ویروس‌های کنونی به حدی به نخستین ویروس‌ها (ویروس‌مانندها) شباهت دارند که امکان دارد از جانشینان مستقیم آن‌ها باشند. همه‌ی ویروس‌های کنونی انگل‌اند. یعنی تنها هنگامی آثار حیاتی بروز می‌دهند که در پیکر جانوران یا گیاهان زنده دیگر به سر برند. ویروس‌ها در خارج از بدن موجودات زنده دیگر، موادشیمیایی بی‌اثری بیش نیستند و قدرت تولیدمثل ندارند.

      به‌علت زندگی انگلی‌داشتن ویروس‌های کنونی، بیش‌تر زیست‌شناسان درباره‌ی اشتقاق آن‌ها از ویروس‌مانندها مردد هستند و بر این عقیده‌اند که ویروس‌های کنونی جانشینان انحطاط یافته موجودات زنده‌ای هستند که از نظر خواص حیات پیش‌رفته‌تر از شبه ویروس‌ها بوده‌اند. ممکن است این نظر درست باشد ولی یقین نیست. گیاهان و جانورانی که میزبان ویروس‌های کنونی هستند، درست به همان‌گونه غذا در دسترس این انگل‌ها می‌گذارند که در اقیانوس غذا در دسترس ویروس‌‌مانندها قرار داشت. اگر ویروس‌مانندها را از اقیانوس محتوی غذای لازم جدا می‌ساختند، مسلما" به توده‌های شیمیایی بی‌اثر و فاقد قدرت تولید مثل تبدیل می‌شدند. درست به همان‌گونه که حیوانات کنونی میزبان ویروس‌های انگل هستند، اقیانوس‌اولیه نیز میزبان ویروس‌مانندها بود. هنگامی که اندوخته‌ی‌ غذایی اقیانوس‌اولیه کاهش یافت، ممکن است که شبه ویروس‌ها منبع غذایی دیگری در بدن موجودات زنده دست و پا کرده باشند. احتمال دارد که ویروس‌مانندهای اولیه بدین روش به سوی زندگی انگلی سوق داده شده باشند و در نتیجه از اجداد ویروس‌های کنونی به شمار می‌روند.

 

سلول

      مرحله ویروس‌مانند هنوز مرحله ظهور جان‌داران حقیقی نبود، درست به همان‌گونه که ویروس‌های کنونی در حد واسط میان جان‌داران و مواد بی‌جان قرار دارند. روش توده‌شدن مولکول‌ها که سبب پیدایش ویروس‌مانندها شد، ممکن است موجب ظهور جان‌داران حقیقی نیز شده باشد. چنان‌که نوشتیم نخستین ویروس‌مانندها عبارت بودند از توده‌ی مولکول‌های نوکلئوپروتئینی که در قشر نازکی از پروتئین محصور بودند. احتمال دارد که جان‌دار حقیقی در نتیجه‌ی جمع‌شدن مواد دیگری، علاوه بر پروتئین‌ها، به دور هسته‌ی نوکلئوپروتئینی ظاهر شده باشند. حتا ممکن است که بعضی از توده‌ها موفق شده باشند که خود را در لایه‌ی ضخیم‌تری مرکب از مواد غذایی گوناگون کانی و آلی هم‌راه مقداری آب محصور سازند. نخستین سلول ممکن است بدین روش تکوین یافته باشد: "هر سلول قطره‌ای میکروسکپی مرکب از مواد گوناگون موجود در اقیانوس‌اولیه بود که پرده‌ی نازکی آن را از خارج محدود می‌کرد و یک یا چند توده‌ی ملکولی نوکلئوپروتئین در میان داشت". بدیهی است که این سلول‌ها همه‌ی خواص ویروس‌مانندها را داشتند، یعنی می‌توانستند موادخام را از اقیانوس بگیرند و به خاطر نوکلئوپروتئین خود تولیدمثل کنند، جهش یابند و تکامل کنند. اما قرار داشتن موادشیمیایی گوناگون در اطراف توده‌ی نوکلئوپروتئینی می‌بایست قاعدتا" خواص تازه‌ای در آن‌ها به وجود آورده باشند. مجموع این خواص، چه نو، چه کهنه، در یک قطره میکروسکپی متمرکز شد و چیزی به ظهور رسانید که به نام "جان‌دار" می‌شناسیم. بدین روش و با پیدایش نخستین سلول‌ها، متجاوز از سه میلیارد سال پیش، مرز میان جان‌دار و بی‌جان پشت سر گذاشته شد، و از آن پس زمین صاحب موجوداتی شد که به راستی زنده بودند. این‌ها موجودات زنده‌ی تک سلولی بودند.

 

فعالیت‌های حیاتی سلول

      اکنون باید دید که خواص تازه‌ی این موجودات تک سلولی چه بوده است، یکی از این خواص، که اهمیت قاطعی بر سایر خواص داشت، فرایند تخمیر1 (تنفس بی‌هوازی) بود. بدین معنی که سلول می‌توانست بخشی از غذاهای درون خود را به منزله‌ی منبع انرژی به کار برد.

      چنان‌که می‌دانیم وقتی که دو ملکول A و B با هم ترکیب شوند تا مولکول سومی (B-A) به وجود آورند، دست‌کم یک اتم ملکول A به یک اتم ملکول B متصل می‌شود. این اتصال، دو ملکول A و B را به صورت ملکول بزرگ‌تر (B-A) در می‌آورد. برای وقوع چنین واکنشی، مقداری انرژی از خارج لازم است، بدین صورت:

(B-A)                                 انرژی+  A+B

      وقتی که ملکول بزرگی به دو ملکول کوچک‌تر تجزیه می‌شود، دست کم یک اتصال گسیخته می‌شود و انرژی آن آزاد می‌گردد:

 

انرژی+ A + B                                  (B-A)

 

      اگر اوضاع مناسبی در حول این تجزیه فراهم باشد، انرژی آزاد شده از گسیختن اتصال، ممکن است به کار ترکیب جدیدی بیاید. این چیزی است که در بدن موجودات زنده همواره روی می‌دهد بنابراین در نتیجه‌ی تجزیه یک ملکول به گروه‌های اتمی کوچک‌تر یا حتا با اتم‌های آزاد، مقداری از انرژی شیمیایی مولکول آزاد می‌گردد. مولکول‌های آلی، بخصوص، منابع سرشاری از انرژی شیمیایی هستند و این‌گونه مواد از اجزای سازنده‌ی سلول‌ها بوده‌اند. تجزیه‌ی شیمیایی مواد غذایی درون سلول ممکن است به تخمیر انجامیده باشد و سلول‌ها توانسته باشند از آن راه انرژی به دست آورند.

      یکی از محصولات تخمیری کربن‌دی‌اکسید (2CO) بود و در حال حاضر نیز تخمیر چنین محصولی دارد. با آغاز شدن فرایند تخمیر، کربن‌دی‌اکسید بیش‌تری تولید شد و در آب اقیانوس وارد گشت. بخشی از کربن‌دی‌اکسید در آب اقیانوس حل شد و بقیه وارد اتمسفر شد. حاصل آن‌که گازی در اتمسفر شروع به جمع شدن کرد، که قبلا" به مقدار قابلی در آن موجود نبود. چنان‌که می‌بینیم از طریق فعالیت‌های زیستی، اوضاع فیزیکی زمین شروع به تغییر کردن نمود.

      کربن‌دی‌اکسید موجود در اتمسفر، مانعی برای رسیدن اشعه‌ی پرانرژی خورشید به سطح زمین است. تجمع تدریجی این گاز در اتمسفر اولیه سبب شد که از رسیدن بعضی از اشعه‌ی پرانرژی خورشید به سطح زمین ممانعت به عمل آید.

      چنان‌که خواهیم دید، وجود کربن‌دی‌اکسید در محیط، خود به روش دیگری سبب رشد و تکامل بعدی ماده‌ی زنده شد.

      ظهور این قابلیت در سلول‌ها یعنی پیدا شدن قدرت به دست آوردن انرژی از مواد درون خود، باعث وقوع بعضی از فرایندهای انرژی‌زا شد. از این همه‌ی واکنش‌هایی که به ترکیب مواد یا مبادله‌ی اتم‌ها میان مواد یا تغییر ترتیب اتم‌های مواد می‌انجامید و پیش‌تر منحصرا" در پهنه‌ی اقیانوس‌ها صورت می‌گرفت، درون سلول انجام گردید. از این گذشته چون اجزای لازم برای واکنش‌های گوناگون همه گردهم و درون سلول فراهم بودند، به علاوه پروتئین که به منزله‌ی آنزیم برای تسریع واکنش‌ها به کار می‌رفت نیز مستقیما" در دسترس سلول بود، واکنش‌‌ها سریع‌تر و مطمئن‌تر صورت گرفتند و از آن‌جا که انرژی پیوسته در داخل سلول تولید می‌شد، واکنش‌ها بدون نیاز به تخلیه الکتریکی یا اشعه‌ی پرانرژی خورشید انجام گرفتند.

      حاصل آن‌که سلول توانست نه تنها نوکلئوپروتئین بسازد بل‌که همه‌ی مواد آلی پیچیده را نیز پس از جذب موادخام از اقیانوس، تهیه کرد. این محصولات سلولی درون آن جمع شدند و به ابعادش افزودند و به رشد سلول انجامیدند.

      سرانجام فعالیت‌های گوناگون سلولی با احتیاجات زمان و مکان، هماهنگ شد و چنان‌که بعدا" خواهیم دید، نوکلئوپروتئین‌های درون سلول، اثر مهمی در کنترل این فعالیت‌ها پیدا کردند. به علت وجود نوکلئوپروتئین‌ها و تاثیر آن‌ها در فعالیت‌های سلولی، سلول‌ها توانستند، علی‌رغم اوضاع متغیر محیط، همواره در حالت پایداری به سربرند. در حال حاضر بعضی از نوکلئوپروتئین‌های سلول، علاوه بر کارهایی که سابقا" داشتند، یعنی علاوه بر تامین رشد و تکامل سلول، به کار اداره و تنظیم فعالیت‌های سلول نیز می‌آیند. این نوکلئوپروتئین‌های نو همان ژن‌ها هستند. نوکلئوپروتئین‌های آزاد اقیانوس‌اولیه، نه تنها اخلافی (جانشینان) به صورت ویروس‌های کنونی تولید کردند بل‌که موجد (به وجود آوردن) ژن‌ها که در سلول‌های پیکر همه موجودات زنده وجود دارند، نیز شدند.

      نتیجه آن‌که سلول‌های اولیه می‌توانستند تخمیر کنند و به ترکیب کردن مواد به پردازند، رشد کنند و تقسیم شوند و حالت پایدار خود را هم‌چنان حفظ کنند. از این گذشته می‌توانستند مستقلا" تغذیه کنند و نوکلئوپروتئین‌هایی به وجود آورند که جهش و تکامل یابند. این قابلیت‌ها را برروی هم به نام آثار حیاتی می‌شناسیم.

      احتمال دارد که در هر یک از نخستین سلول‌ها، تعدادی توده‌های نوکلئوپروتئینی محتوی ژن، بیش از یکی بوده است. در اخلاف بعضی از این سلول‌ها توده‌ها پراکنده و بی‌نظم قرار گرفتند. این وضعی است که در حال حاضر در سلول‌هایی مانند باکتری‌ها که هنوز صورت اجدادی دارند دیده می‌شود. –شناخت حال کلید درک گذشته را در اختیار ما قرار می‌دهد- اجداد باکتری‌های کنونی نیز مانند اجداد ویروس‌های کنونی به درستی معلوم نیستند ولی باکتری‌های کنونی، از نظر ساختمان و فعالیت‌های حیاتی، بسیار شبیه چیزی هستند که ما نخستین سلول‌ها را بدان صورت می‌پنداریم و این نخستین سلول‌ها ممکن است اجداد باکتری‌های کنونی باشند.

      در گروه دیگری از نخستین سلول‌ها، توده‌های نوکلئوپروتئینی پراکنده باقی نماندند بل‌که به صورت سازمان واحدی به نام هسته گردهم آمدند. نخستین سلول‌های واجد هسته‌ی مستقل محتوی ژن، احتمالا" اجداد بسیاری از انواع سلول‌های کنونی بودند.

ادامه دارد



1 - تخمیر عملی است که طی آن موجود زنده مواد مختلف را تجزیه کرده و به مواد ساده‌تر تجزیه می‌کند حاصل این عمل مقداری انرژی است که جان‌دار از آن استفاده می‌کند. مهم‌ترین تخمیرها تخمیر قند است. عامل تخمیر نیز مخمر آب‌جو است. که یک جان‌دار تک سلولی است. در عمل تخمیر مواد قندی توسط مخمر آب‌جو تجزیه شده و تولید‌ انرژی و گاز کربن‌دی‌اکسید و الکل می‌نماید و موجود زنده از این انرژی برای تولید‌ ترکیبات تازه استفاده می‌کند و دیگر احتیاجی به اشعه‌ی پر انرژی خورشید ندارد. مخمر قند یا گلوکز را طبق واکنش زیر تخمیر کرده و از آن انرژی به دست می‌آورد:

             انرژی + OH5H6C2+2CO     مخمر + 6O12H6C

+ نوشته شده توسط سیاوش در شنبه ۱۳۹۴/۰۶/۲۸ و ساعت 18:46 | نظر شما
 



تاریخ: جمعه 6 آذر 1394برچسب:,
ارسال توسط امید

گردهمایی زنان بنگلادشی در شهر داکا به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان

 




تاریخ: جمعه 6 آذر 1394برچسب:,
ارسال توسط امید

پرموترین انسان زنده که نشانده ارتباط ژنتیکی او با اجداد گذشته بسیار دورش است.




تاریخ: جمعه 6 آذر 1394برچسب:,
ارسال توسط امید

عملیات فرود کاوشگر فیله بر ستاره دنباله‌دار آغاز شد

·         12 نوامبر 2014 - 21 آبان 1393

کاوشگر فیله پس از جدا شدن از روزتا سفر خود به سوی سطح دنباله‌دار را آغاز کرده است

روز چهارشنبه، ٢١ آبان (١٢ نوامبر) کاوشگر فضایی "فیله" از بدنه سفینه فضایی روزتا جدا شد و سفر هفت ساعته خود به سوی سطح ستاره دنباله‌دار موسوم به پی٦٧/چوریوموف-گراسیمنکو - چوری - را آغاز کرد.

ستاره دنباله‌دار چوری سطحی لغزنده دارد و با سرعت بسیار در حرکت است. این نخستین بار است که بشر در صدد برآمده است تا یک دستگاه تحقیقاتی را بر سطح یک ستاره دنباله دار بنشاند.

جدا شدن کاوشگر فیله از "سفینه مادر" آغاز مرحله نهایی فرود آن بر سطح ستاره دنباله‌دار است. پیشتر، مرکز کنترل زمینی سازمان فضایی اروپا در دارمشتات در آلمان گفته بود که سه مرحله از چهار مرحله فرود کاوشگر فیله بر سطح ستاره دنباله‌دار با موفقیت انجام شده و با انجام مرحله چهارم، فیله عازم سفر بیست کیلومتری خود به سوی ستاره دنباله‌دار خواهد شد.

سفینه روزتا، که کاوشگر فضایی را به فضا حمل کرده، در ماه اوت به نزدیک دنباله‌دار چوری رسید و چند هفته پیش، محل مناسب برای فرود کاوشگر را انتخاب کرد. محل فرود فیله محوطه‌ای به ابعاد ٩٠٠ در ٦٠٠ متر است و این کاوشگر، که حدود یکصد کیلوگرم وزن دارد، حامل وسایل آزمایشگایی برای اولین بررسی نزدیک سطح یک دنباله‌دار است.

پروژه پرتاب سفینه روزتا، که بیش از یک و نیم میلیارد دلار هزینه برداشته، یکی از پیچیده‌ترین و دشوارترین طرح‌های فضایی توصیف شده که از حدود بیست سال پیش آغاز شد و سرانجام ده سال پیش، سفینه روزتا و کاوشگر همراه آن به فضا پرتاب شد. از ماه اوت تا کنون، روزتا اطلاعاتی را در مورد دنباله‌دار چوری به زمین فرستاده و به کارشناسان فضایی امکان آن را هم داده است تا محل مناسب برای فرود کاوشگر را تعیین کنند.

 

مرکز کنترل زمینی گفته که مراحل قبلی فرود فیله با موفقیت انجام شده است

این دنباله‌دار با سرعت ۱۳۵ هزار کیلومتر به طرف خورشید حرکت می‌کند و در حال حاضر در فاصله ۵۵۰ میلیون کیلومتری زمین در حرکت است. به دلیل بعد مسافت، رسیدن علایم ارسالی روزتا به زمین، حدود نیم ساعت طول می‌کشد.

دنباله‌دارها یک هسته مرکزی شامل مواد منجمد و دنباله‌ای از ذرات گرد و غبار و گاز دارند. هسته مرکزی دنباله‌دار چوری به اندازه قله کوه مون‌بلان و طول دنباله آن یک میلیون کیلومتر است.

قوه جاذبه این ستاره دنباله‌دار بسیار کم است و به همین علت نیز لازم است کاوشگر فیلی پس از فرود، خود را با نوعی چنگک انفجاری به سطح دنباله‌دار متصل کند. اطلاعاتی که روزتا از اطراف و کاوشگر فیلی از سطح این ستاره دنباله‌دار می‌فرستند به پژوهشگران کمک خواهد کرد تا برای نخستین‌بار از خصوصیات یک ستاره دنباله‌دار در مسیر حرکت آن به سوی خورشید آگاهی کامل‌تری بیابند.

دنباله‌دارها از قطعات و ذرات باقیمانده از زمان تشکیل منظومه شمسی در حدود چهار و نیم میلیارد سال پیش تشکیل شده‌اند و پژوهشگران امیدوارند با مطالعه اطلاعاتی که سفینه روزتا ارسال خواهد کرد، درک بهتری از نحوه شکل‌گیری منظومه شمسی و سابقه کره زمین و احتمالا نحوه پیدایش حیات بر این سیاره به دست آورند.

دنباله‌دار چوری سرانجام از فاصله ۱۸۵ میلیون کیلومتری خورشید عبور خواهد کرد و سپس به فضای خارج از منظومه شمسی خواهد رفت.

سفینه روزتا در ماه مارس سال ۲۰۰۴ به فضا پرتاب شد و در حرکت ده‌ساله خود به سوی دنباله‌دار چوری، شش میلیارد کیلومتر مسافت را در حاشیه منظومه شمسی پیموده است.

منبع:دانش و فن بی بی سی فارسی




تاریخ: پنج شنبه 22 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

افزایش HIV در افراد ۱۲ تا ۲۴ سال

تغییرات در الگوی مصرف مواد مخدر و رفتارهای جنسی در سال‌های اخیر آمار مبتلایان به بیماری ایدز را هم دگرگون کرده است. به طوری که ابتلا به این بیماری به دلیل اعتیاد تزریقی به سمت ابتلا بیشتر از راه ارتباط جنسی شیفت پیدا کرده است. اما اثر تغییرات اجتماعی بر سن مبتلایان نیز در آمار مشخص است.

بررسی ۳۰ ساله پس از اپیدمیHIV نشان می‌دهد که موارد ابتلا در پنج سال اخیر در محدوده سنی 12 تا 24 سال در حال افزایش بوده است.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/448816

کشف جسد 11 هزار ساله‌ دو نوزاد در آلاسکا

بقایای اجساد دو نوزاد که قدمتی بالغ بر 11 هزار سال دارند در آلاسکا پیدا شد.

بقایای دو نوزاد در زیر آتشدانی در آلاسکا که پیش از این جسد سوزانده‌شده‌ی یک کودک سه ساله پیدا شده بود، کشف شد.

قدمت این اجساد به 11 هزار سال می‌رسد. یکی از این‌ها جنین بوده و دیگری چند هفته‌ای از عمرش می‌گذشته است. این آتشدان بخشی از سکونتگاه «رودخانه خورشید» است که یکی از قدیمی‌ترین مناطق باستانی آلاسکا به حساب می‌آید.

آزمایشات انجام‌شده نشان می‌دهد، فاصله‌ چندانی بین مرگ کودک سه ساله و دو نوزاد ظاهرا دوقلو وجود نداشته و کمتر از یک فصل بین مرگ‌شان فاصله بوده است.

به گزارش آرکولوژی،‌ در این آتشدان همچنین بقایای ماهی قزل‌آلا و سنجاب دیده شده که نشان‌دهنده‌ی نوع رژیم غذایی ساکنان این منطقه و دفن شدن کودکان در فصل تابستان است. سنگ‌هایی نوک‌تیز و میله‌هایی از جنس شاخ گوزن اشیایی هستند که به عنوان یادگاری در این قبرها گذاشته شده‌اند.

به گفته‌ باستانشناسانی که روی این پروژه کار می‌کنند، هدایای پس از مرگ که نوعی سلاح هستند، رفتارهای پیچیده‌ی نخستین ساکنان آمریکای شمالی نسبت به مقوله‌ی مرگ را به نمایش می‌گذارد.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/365478

هزینه زندگی ماهانه خانوار کارگری از مرز ۳ میلیون تومان گذشت

در شرایطی که قرار است در طول سال ۹۳ درآمد یک خانواده چهار نفره کارگری با احتساب مزد پایه، کمک‌هزینه مسکن، حق بن و حداکثر حق اولاد در حدود ۸۳۰ هزار تومان ثابت بماند، بررسی‌های میدانی انجام شده توسط این نهاد کارگری نشان می‌دهد که برای آبان ماه سال جاری متوسط هزینه‌های یک خانوار چهار نفره براساس قیمت‌های دولتی و آزاد از حدود ۲ میلیون و ۸۶۸ هزار تومان تا ۳ میلیون ۲۹۸ هزار تومان در تغییر است.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=222678

جزئیات حادثه کشته شدن سه کارگر «پیاز کار» در مشهد

واژگونی خودرو وانت نیسان حامل زنان کارگر روز گذشته در حوالی منطقه شترک مشهد سه کشته و 18 مجروح بر جای گذاشت.

این زنان، کارگر فصلی بودند و به عنوان کشاورز در مزرعه کار می کردند و حمل و نقلشان توسط کارفرما صورت می گرفته است.

این حادثه صبح زود و در حین انتقال این کارگران به مزرعه رخ داد.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=222830




تاریخ: پنج شنبه 22 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

    مرگ راننده غلطک بر اثر سقوط به دره

بعد از ظهر روز گذشته در منطقه گازی «وراوی» واقع در شهرستان مهر (استان فارس)، یک کارگر راننده غلطک بر اثر حادثه کار جان خود را از دست داد.

حوالی ساعت ۲ بعدازظهر روز دوشنبه (۱۹ آبان) «محمد رحیمی» که به واسطه شرکت پیمانکاری «زیباسازان لارستان» در منطقه عملیاتی پارسیان و در حوزه میدان گازی وراوی رانندگی غلطک را برعهده داشت در حین انجام کار دچار حادثه می‌شود.

در زمان این حادثه راننده حادثه دیده مشغول غلطک کاری جاده ارتباطی بین چاه شماره ۱۲ و دکل حفاری شمال بود که به دلیل انحراف خودروی غلطک در شیب تند مسیر همراه با غلطک در داخل درهّ سقوط می‌کند.
منطقه گازی عملیاتی پارسیان دارای چهار میدان فعال عملیاتی «تابناک»، «هما»، «وراوی» و «شانول» است و این میدان در مجاورت شهرهای «لامرد» و «خنج» قرار دارد.

همچنین میدان گازی وراوی که یکی از میدان‌های فعال منطقه پارسیان محسوب می‌شود در شهرستان مهر و در ۳۰ کیلومتری شرق شهرستان لامرد قرار دارد.

در این میدان که بهره برداری از آن در اواخر سال ۸۵ شروع شده است تاکنون ۱۲ حلقه چاه حفاری شده‌است.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=222220

واکنش کارگران پتروشیمی کارون به خبر مرگ همکارشان

برخی کارگران این مجتمع مدعی شدند که علت این حادثه به قطع نشدن جریان برق مربوط می‌شود.

آنزمان منابع کارگری ایلنا گفتند که در هنگام حادثه کارگر متوفی همراه ناظر فنی و دستیار ناظر فنی در اتاق پست برق (substation transformer) حضور داشت که بر اثر میدان مغناطیسی ۳۳ هزار ولتی یکی از ترانسفورماتور‌ها براثر سوختگی ناشی از برق‌گرفتگی فوت می‌کند.

در شرایطی که ارتفاع تابلو برق حتی به یک و نیم متر هم نمی‌رسد، دو قسمت فوقانی و تحتانی تنها در فاصله ۱۵ سانتی‌م‌تر یکدیگر قراردارند.

این کارگران بایادآوری اینکه میدان مغناطیسی جریان ۳۳ هزار ولتی تابلوبرق به مراتب بیش از فاصله ۱۵ سانتی میان قسمت برق دار و بدون برق تابلو برق است، ادامه می‌دهند: در این شرایط وقتی جریان برق برقرار باشد هر شئی حتی دست یک کارگر ماهر نیز ممکن است جذب میدان مغناطیسی شود و بنابراین در زمان حادثه می‌بایست جریان برق تابلو برق قطع می‌شد.

وقتی اثر تقریبی میدان مغناطیسی هرکیلو ولت جریان برق تا حدود ۲۰ سانتی‌م‌تر هم برآورد می‌شود می‌توان تصور کرد که وسعت یک میدان ۳۳ هزار ولتی تا چه اندازه‌ای گسترده خواهد بود.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=222134

بیکاری ۲۵ کارگر پس از یک هفته کار در فولاد آستارا

کارخانه فولاد آستارا پس از یک هفته تولید میلگرد تعطیل شد.

با تعطیلی این کارخانه ۲۵ نفر از کارگران که با قرارداد مستقیم در آن مشغول به فعالیت بودند، بیکار شدند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=221818

دو کارگر اخراجی «شیشه آبگینه» به کار بازگشتند

دو کارگر اخراجی کارخانه «شیشه آبگینه» که در تاریخ ۴ آبان ماه جاری به اتهام پیگیری مطالبات همکارانشان اخراج شده بودند، با تماس مسئول اداری کارخانه به کار خود بازگشتند.

در پی اخراج آقایان «حسین فلاح» و «منوچهر افشار» که به عنوان نماینده پی‌گیر مطالبات معوقه ۳ ماهه گذشته کارگران و همچنین بلاتکلیفی در وضعیت تولید در این واحد تولیدی بودند، مسئول اداری کارخانه به نیابت از کارفرما از این دو کارگر خواست به کار خود بازگردند.

این منابع خبری گفته‌اند که دو کارگر اخراجی هر کدام ۲۲ سال سابقه کار در کارخانه شیشه آبگینه را دارند، پس از اخراج در خردادماه سال جاریشکایتی را در اداره کار شهرستان البرز مطرح کرده‌اند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=221784

کشف فسیل هیولای ۲۰۰ میلیون ساله

باستان‌شناسان امریکا فسیل شگفت‌انگیزی از یک جاندار دوزیست دریایی را در کالیفرنیا یافته‌اند

  

به عقیده محققان، این ماهی - خزنده قابلیت زندگی در دریا و خشکی را داشت که همچون یک هیولای دریایی است.به عقیده دانشمندان، این هیولای دریایی دوزیست در دوره ژوراسیک بین 150 تا 200 میلیون سال پیش می‌زیسته است.طول بدن حیوان حدود 20 متر بوده و ابعادی به اندازه یک تریلر داشته است.

دیرینه‌شناسان می‌گویند حیوان موجودی شبیه ماهی - نهنگ با شکل بسیار متمایز بوده که می‌توانسته در خشکی هم زندگی کند.«ریوسوک موتانی» از دانشگاه کالیفرنیا می‌گوید: هنگامی که برای نخستین‌بار به فسیل این هیولا برخورد کردم، بسیار شگفت‌زده شدم، سازگاری بدنش با خشکی و دریا باورنکردنی بود.

شکل پوزه بسیار کوتاه آن نشان می‌دهد که برای شکار ماهی‌های مرکب و دیگر ماهی‌ها بسیار ماهر بوده است.شکل بدن و باله‌های حیوان نشان می‌دهد هنگام شنا بسیار سریع نبوده و بیشتر از ماهی‌های مرکب و میگوها تغذیه می‌کرده.شکل حیوان شبیه یک ماهی غول‌پیکر و یک خزنده بوده که قابلیت حیوان را در خشکی و دریا برای زندگی نشان می‌دهد.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/448499




تاریخ: پنج شنبه 22 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

   ده نکته ای که ممکن است در مورد خنده ندانید

اولین بار که به عنوان یک کمدین روی صحنه رفتم تنها نکته کاملا مشخصی که بعد از اجرای برنامه در ذهن من وجود داشت این بود: "دوست دارم خیلی زود دوباره این کار را انجام بدم و بهتر انجام بدم."

چرا خندیدن اینقدر لذت بخش است؟

به عنوان یک روانشناس باید بگویم که پاسخ به این سوال تا حدی گیج کننده است چون تقریبا همه نکاتی که ما در مورد خنده می دانیم نادرست هستند.

بنابراین به این ده نکته در مورد خنده که احتمالا شما نمی دانستید دقت کنید.

۱- موشها غلغلکی هستند

 

خنده موشها اولین بار توسط یک روانشناس به نام جک پانکسپ در دهه نود میلادی کشف شد

او با غلغلک دادن موشها آنها را به خنده می انداخت هر چند برای شنیدن صدای زیر خنده موشها به یک وسیله ویژه نیاز داشت

اگر می خواهید یک موش را در حال خندیدن ببینید کافی است آن را غلغلک بدهید. موشها، شامپانزه ها و سگ ها می خندند. اما موشها به جوک و لطیفه نمی خندند. آن ها موقع بازی می خندند، درست مثل انسانها، و به این شکل نشان می دهند که خوشحالند و می خواهند رابطه با دیگران را تقویت کنند.

موشهایی که بیشتر بازی می کنند بیشتر می خندند و آنهایی که بیشتر می خندند ترجیح می دهند که با موشهای دیگری باشند که بیشتر می خندند.

این شواهد نشان می دهد که خندیدن انسان نیز از واکنش های صوتی در حین بازی تکامل یافته است. این نوع رفتار را در بسیاری از گونه های پستانداران می بینیم.

در مورد انسانها، خنده به یک وسیله مهم در ابراز احساسات بدل شده و در روشها و شیوه های مختلفی از ارتباط گیری با دیگران مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال حتی در شیوه های نوشتاری و یا علائم مرسوم در ابزارهای رسانه ای مدرن (مثل پیامک) لبخند و خنده اشکال ویژه خود را دارند.

۲- خندیدن لزوما به جوک و لطیفه ربط ندارد

اگر از افراد بالغ بپرسید چه چیزهایی بیشتر از همه آنها را به خنده می اندازد در پاسخ خواهند گفت جوک و طنز. ولی این دریافت اشتباه است.

 

علم "خنده شناسی" به ما می گوید که خنده بیشتر با رفتار جمعی و گروهی ما انسانها ارتباط دارد تا با جوک و لطیفه

رابرت پروواین یک روانشناس از داشنگاه مریلند آمریکا این موضوع را کشف کرده که ما هنگام صحبت با دوستان خود بیش از هر وقت دیگری می خندیم. درحقیقت امکان خندیدن ما به هر موضوع و نکته ای زمانی که در جمع دوستان هستیم ۳۰ برابر می شود.

نکته جالب این است که موضوع اکثر مکالمه های ما با دوستانمان جوک و لطیفه نیست بلکه به حرفها و یا نکته هایی می خندیم که به خودی خود ممکن است اصطلاحا بامزه و خنده دار نباشند. در نتیجه باید گفت که در این موارد خنده و خندیدن یک شکل از ارتباط گیری است و نه یک نوع واکنش.

علم "خنده شناسی" به ما می گوید که خنده بیشتر با رفتار جمعی و گروهی ما انسانها ارتباط دارد تا با جوک و لطیفه و از طریق خندیدن ما به دیگران نشان می دهیم که به آنها علاقمندیم و آنها را درک می کنیم.

۳- مغز انسان می تواند خنده واقعی و ناخودآگاه را از خنده عمدی و ساختگی تشخیص دهد.

ما در آزمایشگاه تاثیر خنده را روی مغز انسان بررسی کرده و تاثیر خنده ساختگی را با خنده واقعی مقایسه کردیم. نه تنها مغز انسان خیلی سریع تفاوت را درک می کند بلکه شنیدن صدای خنده ساختگی باعث می شود که فعالیت ها در بخشی که به آن پوسته داخلی مغز میانی می گوئیم افزایش یابد. کار این بخش از مغز انسان درک احساسات دیگران است.

این نشان می دهد که مغز ما انسان ها حتی در حالتی که چنین فرمانی را دریافت نکرده، به محض شنیدن صدای خنده ساختگی به شکل خودکار تلاش می کند احساس آن فرد را بشناسد.

۴- خنده مسری است

 

تصویربرداری از مغز داوطلبان در آزمایشگاه در عین حال نشان می دهد که خنده مسری و واگیر دار است. حتی در لحظاتی که یک فرد زیر دستگاه عکسبرداری و اسکن مغزی است که اصلا خنده دار نیست، به محض شنیدن صدای خنده با تغییر دادن حالت عضلات صورت خود می کوشد به این موج خنده بپیوندد.

هر چقدر که واکنش یک فرد به خنده دیگران فعالتر باشد و یا به زبانی دیگر سرایت خنده به او قوی تر باشد، بهتر می تواند یک خنده ناخودآگاه را از یک خنده عمدی و ساختگی تمایز دهد.

این نشان می دهد که پیوستن به موج خنده فراتر از حالت مسری این عمل است و ممکن است در عین حال به این دلیل باشد که ما با پیوستن به خنده دیگران می خواهیم دلیل آن را بهتر بشناسیم.

۵- آشنایان شما بامزه تر هستند

 

برای سوزاندن کالری موجود در یک بسته چیپس باید سه ساعت به طور مداوم خندید

خنده باعث خنده بیشتر می شود و به همین خاطر است که در بسیاری از برنامه های کمدی که به صورت زنده روی صحنه اجرا می شوند، همیشه یک مجری اصلی در بین برنامه هر کمدین سعی می کند جمعیت را حسابی بخنداند و آنها را برای لطیفه های کمدین بعدی آماده کند.

ولی آشنا بودن با افراد و انتظارات ما از ملاقات و رابطه با آنها هنوز هم مهمترین عامل در خندیدن ماست. به عنوان مثال اکثر مردم اگر یک لطیفه واحد را از زبان یک کمدین مشهورتر بشنوند احساس می کنند که خنده دار تر است.

۶- خنده و خندیدن شما را سالم تر نمی کند

مطالبی که روی اینترنت منتشر می شوند پر از ادعاهایی است که می گوید خندیدن برای سلامتی شما عالی است.

متاسفانه چنین چیزی حقیقت ندارد. هر چند خندیدن مثلا از دویدن کالری بیشتری مصرف می کند و هر چند خندیدن باعث می شود که میزان مصرف انرژی بدن و ضربان قلب ما حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش یابد، اما باید در نظر داشت که این تاثیر بسیار محدود است. به عنوان نمونه حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه خندیدن ممکن است ۱۰ تا ۴۰ کالری را بسوزاند. برای سوزاندن کالری موجود در یک بسته چیپس شما باید سه ساعت مداوم بخندید.

۷- خندیدن باعث می شود که روابط ما با دیگران تقویت و طولانی تر شود

 

پروفسور باب لونسون از اساتید روانشناسی دانشگاه برکلی در آمریکا در جریان یک پژوهش از یک گروه زوجهای داوطلب خواست که در مورد نکات یا عادات زوج خود که آنها را آزار می دهد بحث و گفتگو کنند.

نتایج این پژوهش نشان داد زوج هایی که بیشتر می خندند و لبخند می زنند در مجموع از رابطه خود احساس رضایت بیشتری داشتند و رابطه آنها مدت بیشتری دوام می آورد.

این نشان می دهد که خنده در حقیقت یک احساس و یک نوع بیان احساسی است و با استفاده بیشتر از آن در روابط عاطفی و نزدیک می توانیم احساس رضایت و خوشنودی بیشتری داشته باشیم.

خنده و خندیدن برای لذت بردن از لحظات و اوقات خوش ضروری است. ولی در مواقعی که شرایط باعث می شود ما احساس خوبی نداشته باشیم نقش خنده بسیار مهم تر می شود.

به خاطر دارم که درست قبل از مراسم خاکسپاری پدرم من یک نکته خنده دار به مادرم گفتم تا او را بخندانم و قبل از شروع مراسم کمی به او روحیه بدهم . و این شیوه بسیار موثر واقع شد.

خنده و خندیدن به ما کمک می کند که نه تنها درجه سلامتی دیگران بلکه رابطه بین افراد دیگر را بسنجیم. در حقیقت وسیله ای برای سنجیدن روابط اجتماعی و تاثیراتی است که این روابط روی ما می گذارند.

۸- خنده و خندیدن وقت مناسب می طلبد

 

معمولا در مکالمات معمولی مردم به نوعی خنده خود را تنظیم می کنند تا در پایان جمله اتفاق بیافتد. حتی کسانی که با زبان علائم ارتباط برقرار می کنند همین روش را به کار می گیرند با وجودیکه اگر بخواهند می توانند در سراسر گفتگوی "بی صدای" خود بخندند.

اینکه کمدین ها چگونه می توانند زمان دقیق گفتن لطیفه های خود را در طول اجرای یک برنامه زنده تنظیم کنند همیشه من را به حیرت وا داشته است.

پیچارد مک لین یک کمدین که در عین حال کمدی آموزش می دهد در این مورد می گوید:"رفتن روی صحنه و جلوی خنده خود را گرفتن آن هم درست در لحظاتی که همه تماشاچیان دارند می خندند، مستلزم اعتماد به نفس و کنترل بسیار زیادی است. و اینکه پس از یک موج خنده تماشاچیان دقیقا در چه زمانی می توان دوباره سر صحبت را بازکرد یک نکته بسیار ظریفی است. از یک طرف نباید با حرف زدن خنده جمعیت را مختل کرد ولی در عین حال نباید زیادی صبر کرد که فضای تالار سرد شود."

۹- خنده و خندیدن جذاب است

 

یک پژوهشی که در مورد آگهی های زوج یابی انجام شده نشان می دهد که هم زنان و هم مردان در توصیف شخصیت خود بیشتر از شغل، میزان شعور اجتماعی، طرز رفتار و حتی تمایل جنسی بر داشتن روحیه ای شوخ تاکید می کنند.

آیا واقعا می توان با خنده کسی را عاشق خود کرد؟ یک پژوهشی که در مورد آگهی های زوج یابی انجام شده نشان می دهد که هم زنان و هم مردان در توصیف شخصیت خود بیشتر از شغل، میزان شعور اجتماعی، طرز رفتار و حتی تمایل جنسی بر داشتن روحیه ای شوخ تاکید می کنند.

یک پژوهش دیگر نشان داده است که اگر غریبه ها به لطیفه ما بخندند برای ما بسیار جذاب خواهد بود.

۱۰- برخی چیزها بدون تردید شما را به خنده می اندازد

هیچ کمدینی تا کنون لطیفه ای نساخته است که بتواند هر فردی از هر فرهنگ و یا از هر گروه سنی را بخنداند. ولی هنگام انجام پژوهش در آزمایشگاه من متوجه شدم که برخی چیزها بیشتر از سایرین باعث خنده مردم می شود. یکی از بهترین ابزارها برای خنداندن مردم نشان دادن فیلم مربوط به واکنش های افراد در لحظاتی است که خندیدن می تواند کار نامناسبی تلقی شود و سعی می کنند به زور جلوی خنده خود را بگیرند.

منبع: بی بی سی فارسی




تاریخ: دو شنبه 19 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

  عوارض جدی خیره شدن به مانیتور و گوشی برای چشم

دکتر مصطفی فقهی: بیشتر نارسایی‌ها در بینایی چشم ناشی از خستگی و تمرکز است و میزان آن به مدت زمانی بستگی دارد که فرد از وسایل ارتباطی استفاده می‌کند.

خیره شدن به مانیتور در ساعت‌های متمادی، از عمده‌ترین دلایلی است که فرد را دچار عارضه چشمی می‌کند. سردرد، تحریک چشم، تاری دید و سیاهی رفتن چشم از عوارض جانبی خیره شدن به مانتیور است.

این چشم پزشک با اشاره به ضرر نور شدید امواج مانیتورها، تصریح کرد: دیگر امواج مغناطیسی با نور شدید و آزاردهنده همراه نیستند. در تکنولوژی جدید نیز سعی شده از شدت این نور جلوگیری شود و نور کنترل شده در مانتیور این وسایل به کار رود.

فقهی ادامه داد: حداقل فاصله‌ای که باید چشم با مانیتور داشته باشد، 30 تا 40 سانتی‌متر است و در فاصله هر 20 دقیقه کار با وسایل دارای مانیتور، لازم است 5 تا 10 دقیقه به چشم و بدن استراحت داد.

وی با بیان اینکه حین کار علاوه بر استراحت چشم، باید به عضلات بدن نیز استراحت داد، افزود: نور مانیتور وسایل باید به صورت استاندارد کنترل شود و هم‌زمان با رعایت موارد بهداشتی در کار کردن، باید به طرز نشستن و قوز نکردن نیز دقت کرد تا به عضلات خستگی وارد نشود.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/365039

ترکان:جز در آبگوشت و قرمه‌سبزی در هیچ صنعتی برتری نداریم

ترکان خطاب به حاضرین این نشست تخصصی با کنایه گفت: بگذارید با خود روراست باشیم ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.
منبع:
http://www.asriran.com/fa/news/365078

درگیری خونین بر سر جای پارک خودرو!

چندین مرد جوان و میانسال که به خاطر جای پارک با یکدیگر درگیر شده بودند، ‌به دلیل اخلال در نظم عمومی دستگیر شدند.تهران بزرگ

آدرس خاک سفید خیابان امین،

چندین نفر مرد جوان و میانسال در حالی که صورت‌های آنان خون آلود است در حال نزاع و درگیری هستند.  منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/448311

در شمیرانات ديگر زميني براي خوردن نماند!

زمين‌خواران با رخنه در سازمان ثبت اسناد، اقدام به صدور سند براي زمين‌هاي تصرف شده‌شان کرده اند. به گفته وي زمين خواران در ارتفاعات و يا حتي رشته کوه‌ها، اراضي را به تصرف خود درمي‌آورند، اما نهايتا شهرداري‌ها اين موضوع را به کميسيون ماده 100 خود ارجاع داده، 2 تا 3 ميليوني زمين خواران را جريمه کرده و در پايان قضيه به طور کامل تمام مي‌شود.

فردي مي‌گويد اين پنجاه هکتار مال من بوده، مال پدر من بوده، سپس آن زمين را خرد مي‌کند و تکه‌تکه، با دست‌نوشته و نامه شوراي دهياري و يک چنين چيزهايي به فروش مي‌رساند.

زمين خواري و تصرف اراضي ملي در شميرانات بسيار اسفناک است و از قوه قضاييه مي‌خواهيم که شعبه ويژه براي بررسي 100 نقطه از تصرفات غير قانوني در تهران اختصاص دهد.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/448223

قدرتمندترین شیئ کائنات چیست؟

انفجار پرتو گاما درخشان‌ترین منبع نور در جهان است که نخستین بار در زمان جنگ سرد بصورت تصادفی کشف شد؛ اواخر دهه 1960 میلادی آمریکا از مجموعه‌ای از ماهواره‌های نظامی برای نظارت بر فضا و یافتن شواهدی از پرتو گاما از آزمایش هسته‌ای شوروی سابق استفاده کرد.

اما ماهواره‌ها موفق به یافتن پرتو گاما از منابعی در فاصله میلیون‌ها و میلیاردها سال نوری دورتر شدند.

وقتی ستارگانی 150 برابر اندازه خورشید منفجر می‌شوند، در مدت چند ثانیه چنان انرژی در فضا منتشر می‌کنند که خورشید در کل عمر 10 میلیارد ساله خود قادر به تولید این مقدار است که این میزان انرژی معادل 10 تریلیون تریلیون میلیارد مگاتن بمب است!

این انفجارها، پرتوهای تابشی پر انرژی موسوم به فوران‌های پرتو گاما (GRBs) را تولید می‌کند که به گفته اخترشناسان، قدرتمندترین شیئ در کائنات بوده و می‌توانند شانس یافتن حیات احتمالی در سیارات دیگر را از بین ببرند؛ حتی می‌توان عنوان کرد که نادر بودن حیات در سیارات دیگر ناشی از پاکسازی جهان هستی توسط فوران‌های پرتو گاما است.

آرایه میلیمتری بزرگ آتاکاما ESO در صحرای آتاکاما شامل 66 تلسکوپ رادیویی به قطر 12 و هفت متر است که برای کار در طول موج زیر میلی‌متری طراحی شده‌اند و می‌تواند برای مشاهده فوران‌های پرتو گاما مورد استفاده قرار گیرد.

فوران‌های پرتو گاما (GRBs) یک انفجار خیره‌کننده از تابش متشکل از پرتوهای گاما هستند که معمولا چند ثانیه تا چند دقیقه یا حتی چند ساعت بطول می‌انجامند.

بر روی زمین، پرتو گاما از تجزیه رادیواکتیو عناصر تولید شده و برای موجودات زنده بسیار خطرناک است.

این پرتوهای فوق‌العاده شدید از اشعه گاما توسط قدرتمندترین نوع انفجار ستاره‌ای یعنی یک فرانواختر (hypernova) تولید می‌شوند.

فرانواختر نسخه جذاب از یک ابرنواختر – انفجار عظیم نور و انرژی در زمان انفجار یک ستاره ابر پر جرم – است؛ در زمان این انفجار، حجم انبوهی از پرتو گامای مضر با سرعت بسیار بالا به فضا پرتاب می شود.

این پرتوی مضر قادر به پاکسازی و استریل کردن جهان است و اگر در زمان تکامل یک جامعه روی دهد، در اینصورت شانس یافتن هوش فرازمینی در سیارات دیگر کمتر از حد تصورات قبلی خواهد بود که به این مسئله تناقض فرمی (Fermi paradox) گفته می‌شود.

باتوجه به درخشندگی بسیار زیاد، امکان مشاهده فوران‌های پرتو گاما از فواصل فوق العاده دورتر فراهم می‌شود. یک کهکشان منفرد، در هر 100 هزار تا یک میلیون سال یک انفجار داشته که در معیارهای کیهانی پدیده نادری محسوب می‌شود.

کهکشان راه‌شیری هرگز شاهد فوران‌های پرتو گاما نبوده و به احتمال زیاد یک فوران احتمالی در این کهکشان در فاصله 7500 سال نوری دورتر قرار دارد که فاصله ایمن برای زمین محسوب شده و در عین حال از درخشندگی کافی برخوردار است

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/448185




تاریخ: دو شنبه 19 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

د

ختران باید زودتر دیپلم بگیرند و نیازی به ریاضی و فیزیک ندارند

استاندار اردبیل گفت: طرح ارائه دیپلم زودرس به دختران به نهادهای متولی پیشنهاد خواهد شد.

باید به دختران دیپلم زودتر از پسران ارائه شود.

تا کلاس نهم دختران می توانند دیپلم خود را دریافت کنند و لازم نیست بسیاری از آموزش ها از جمله فیزیک و ریاضی که فردا در زندگی به درد دختر نمی خورد به وی ارائه شود.

نظرات بینندگان

*       از شما انتظار نمی رفت این طور تیتر انتخاب کنید.

حرف ایشان حرف معقولی است.

اینا دیگه کی اند واقعا که

آقای روحانی تحویل بگیر.

باورم نمیشه... واقعاً متاسفم

کاش به جای اینها به فکر یاد دادن روشها و اصول زندگی بهتر بودید تا اینهمه آمار طلاق بالا نمی رفت.

بابا تو دیگه کی هسی؟!

عجب استاندار فهمیده ای!

*       قربونت واسه پسرها هم حذف کن به درد نمی خوره!!! :)))

100 سالشون هم بشه اندر خم یک کوچه اند....

باید به این استاندار یادآوری شود تنها برنده ایرانی بالاترین نشان ریاضی در جهان که معادل نوبل است یک دختر است.

عجبببببببببببببببببببببب استاد شما تا حالا کجا بودین آخه

*       جان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*       این هم دقیقا" همان فرهنگ داعشی است.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/364918

              ۴۶۰ میلیون تومان؛ جریمه زیرمیزی ۲ پزشک

دو پزشک ارتوپد متخلف به علت دریافت پول بالاتر از حد تعرفه های رسمی کشور (پول زیرمیزی) از بیماران خود، ۴۶۰ میلیون تومان جریمه شدند.

پرونده پزشک اول که یکی از پزشکان ارتوپد شناخته شده کشور و در یک بیمارستان خصوصی فعال است به علت شکایت ۱۱ بیمار در تعزیرات استان تهران رسیدگی شد و بعد از اثبات تخلف، وی به برگرداندن ۱۲۵ میلیون تومان به بیماران و ۳۵۰ میلیون تومان در حق دولت محکوم شد و حکم قطعی است.

این پزشک متخلف مبالغی بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان علاوه بر تعرفه پزشکی خود از بیماران دریافت کرده است.
در پرونده دوم هم یک ارتوپد شناخته شده کشور در یک بیمارستان خصوصی دیگر مبلغ
۵۵ میلیون تومان زیر میزی دریافت کرده است که در دادگاه بدوی این پزشک به پرداخت ۱۱۰ میلیون تومان در حق دولت و بازگرداندن ۵۵ میلیون تومان بیمار محکوم شده و در حال حاضر پرونده در دادگاه تجدید نظر در حال رسیدگی است.

منبع: http://www.asriran.com/fa/news/364773

           تجمع کارگران فولاد سازی ترنی در اعتراض به اخراج همکارانشان

روز گذشته صد‌ها نفر از کارگران مجتمع بزرگ فولاد سازی ترنی ایتالیا، بار دیگر در اعتراض به اخراج ۵۵۰ نفر از همکارانشان در برابر ساختمان وزارت توسعه اقتصادی در رم تجمع کردند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=221233

                 بیکاری ۱۸ کارگر «نادر لبن» بدون دریافت ۳ تا ۵ ماه حقوق

تقریبا دو هفته‌ای است که شرکت تعاونی صنایع شیر «نادرلبن» تویسرکان به علت اختلافات داخلی تعطیل شده است و ۱۸ کارگر این کارخانه با معوقات حقوقی بین ۳ تا ۵ ماه بیکار شده‌اند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=221288

             تجمع کارگران روغن نباتی قو در اعتراض به پرداخت نامنظم حقوق

حدود یکصد نفر از کارگران کارخانه روغن نباتی قو صبح امروز (۱۸ آبان) در اعتراض به پرداخت نامنظم حقوق طی دو ماه اخیر در محوطه این کارخانه تجمع کردند.

از حدود یک سال پیش که مالکیت کارخانه به بخش خصوصی واگذار شد، کارفرما در اداره کارخانه ناموفق بوده است، بطوری که در ۶ ماه اخیر به دلیل نبود بودجه کافی تولید این واحد صنعتی بصورت اجرتی و سفارشی درآمده بود و در ‌‌نهایت از ۲۰ روز پیش نیز به دلیل بدهی گاز این واحد صنعتی قطع شده است.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=221297




تاریخ: یک شنبه 18 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

پزشکی قانونی: در نیمه اول امسال بیش از 9 هزار در جاده های کشور كشته شده‌اند

در نیمه اول سال 93 تعداد 9 هزار و 317 نفر در حوادث رانندگي كشته شده‌اند، اين تعداد نسبت به سال گذشته قبل از آن 5.9 درصد كاهش يافته است.

بيشترين كشته هاي حوادث رانندگي در شهريور

بيشترين کشته هاي حوادث رانندگي مربوط به شهريور ماه با دو هزار و 828 نفر و پس از آن مردادماه با يكهزار و 688 نفر و کمترين آن مربوط به اردیبهشت ماه يا يكهزار و 317 نفر بوده است.
بيشترين تلفات در استان فارس

بر اساس اين گزارش در نیمه اول امسال استان‌هاي فارس با 807  نفر، خراسان رضوی با 724 نفر  و تهران با 674 نفر بيشترين و استان‌هاي ايلام با 65نفر، كهكيلويه و بويراحمد با 94 و اردبیل با 134 نفر كمترين تعداد كشته هاي ناشي ازحوادث رانندگي را داشته‌اند. 

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/364728

درهای کارخانه «لوله صفا» به روی کارگران معترض باز شد

 درهای کارخانه لوله و نورد صفا در ساوه بعد از گذشت ۱۸ روز به روی نزدیک به یکهزار کارگر اعتصابی این واحد تولیدی باز شد.

صبح امروز (شنبه ۱۷ آبان) با باز شدن درهای کارخانه و در پی وعده‌های کارفرما به اعتراض صنفی‌شان پایان داده و به کار بازگشته‌اند.

کارفرما وعده داده است حقوق کارگران را از این پس در روز پنجم هر ماه پرداخت کند. او در عین حال وعده داده که سه ماه حقوق معوقه کارگران را به شرط افزایش ظرفیت تولید کارخانه به بالای ۵۰ درصد و ۱۸ ماه بیمه معوقه آنان را از طریق رایزنی با سازمان تامین اجتماعی پرداخت کند.

گفتنی است کارفرما چهارشنبه هفته گذشته (۱۴ آبان) حقوق تیر ماه کارگران پرداخت کرده بود اما کارگران همچنان حقوق ماه‌های مرداد، شهریور و مهر را طلبکارند.

مشکلات کارگران لوله و نورد صفا فقط به تعویق حقوق و بیمه خلاصه نمی‌شود و کارفرما بیش از دو سال است که از ارائه کفش و لباس کار به کارگران خودداری می کند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=221001

برق ۳۳ هزار ولتی کارگر پتروشیمی کارون را کشت/ مصدومیت دو نفر

روز پنجشنبه بر اثر حادثه‌ای در مجتمع پتروشیمی کارون، یک کارگر کشته و دو نفر دیگر دچار سوختگی شدند.

در بندر ماهشهر؛ در ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه روز پنجشنبه (۱۵ آبان)، «اسلام جهانبانیان» کارگر برق کاری که از حدود یک سال پیش از طریق شرکت پیمانکاری «نیرو سازان مارون» در فاز ۲ پتروشیمی کارون مشغول به کار شده بود بر اثر برق گرفتگی جانش را از دست داد.

این کارگر متخصص زمانی که همراه با ناظر فنی و دستیار ناظر وارد اتاق پست برق (substation transformer) شد، بر اثر میدان مغناطیسی ترانسفورماتوری که دارای جریان برق بود دچار برق گرفتگی می‌شود.

این منابع با بیان اینکه شدت جریان ۳۳هزار ولتی ترانسفورماتور به حدی بود که جسم مرحوم جهانبانیان در کسری از ثانیه بر اثر حرارت ناشی آن سوزانده شد؛ افزودند: در نتیجه این حادثه دو کارگر دیگری که به عنوان ناظر و کمک ناظر در پست برق همراه متوفی بودند بر اثر حرارت ایجاد شده دچار سوختگی شدند.

پس از این حادثه یکی از دو کارگری که همراه کارگر متوفی وارد پست برق شده بودند به سرعت از محل حادثه بیرون آمده و فریاد زد: «این ترانفسورماتور که هنوز برق دارد».

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=220967

پیاده‌روی ۷۵۰ کیلومتری کارگران موریتانی در اعتراض به «ظلم پیمانکاران»

کارگران معدنی در موریتانی برای رسیدن به پایتخت این کشور و رساندن صدای اعتراض خود به مقامات، هفتصد و پنجاه کیلومتر را پای پیاده طی کردند.

این کارگران به شرایط کاری خود و برخورد ظالمانه پیمانکاران معترض‌اند. کارگران معادن در موریتانی می‌گویند صاحبان این معادن از افراد بانفوذ هستند و دولت به همین علت به اعتراضات آن‌ها رسیدگی نمی‌کند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=220826

کارگران کاشی گیلانا ۱۰۰ هزار تومان از مطالبات ۱۶ ماهه‌شان را دریافت کردند

همزمان با پنجاه و سومین روز از شروع اعتراضات صنفی کارگران کاشی گیلانا، مبلغ ۱۰۰ هزار تومان از ۱۶ ماه مطالبات معوقه کارگران کارخانه کاشی گیلانا با فروش بخشی از اموال کارخانه، به ۱۲۸ کارگر پرداخت شد.

با فروش مقداری از کاشی‌های انبار شده و بیش از ۵ تن میوه درختان زیتون محوطه کارخانه، توانستند مبلغ ۱۰۰ هزار تومان از مجموع مطالبات حقوقی ۱۶ ماهه‌ خود را دریافت کنند.

یک کارگر معترض کاشی گیلانا در این باره توضیح داد: با فروش کاشی‌های انبار شده و زیتون‌های محوطه کارخانه مبلغ ۱۳ میلیون و ۲۰ هزار تومان بدست آمد که این پول بین ۱۲۸ کارگر کارخانه تقسیم شد.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=220500

مرگ یک کارگر براثر برق گرفتگی در هرمزگان

یک کارگر ۴۰ساله در رودان هرمزگان روز پنجشنبه براثر برق گرفتگی درپمپ بنزین بهشت زهرای این شهر جان خود را از دست داد.
این شهروند در پمپ بنزین یاد شده مشغول کار لوله کشی ساختمان بوده که ناگهان دچار برق گرفتگی می‌شود.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=220605




تاریخ: یک شنبه 18 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

     قلب کوبانی؛ روایت یک شاهد عینی از شهر تحت محاصره

بیشتر غیرنظامیانی که همچنان در شهر مانده‌اند، سالمندان و زنانی هستند که فرزند خردسال دارند

نزدیک به دو ماه است که جنگجویان گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) شهر کردنشین کوبانی را در محدوده مرزی سوریه محاصره کرده‌اند. ارسین چاکسو، که گزارشگر یک روزنامه هوادار کردهاست، یکی از معدود روزنامه‌نگارانی است که در طول دوره این محاصره، از درون این شهر گزارش داده است.

من روز نوزدهم سپتامبر به کوبانی رسیدم، چهار روز پس از آغاز حملات. بیشتر غیرنظامیانی که در روزهای اول دیدم، اکنون ناپدید شده‌اند. بسیاری از آنها به ترکیه فرار کرده‌اند، ولی برخی دیگر در درگیری‌ها کشته شده‌اند.

حدود ۴۰۰ هزار نفر در کوبانی و ۳۶۰ روستای اطراف آن زندگی می‌کردند. ولی هم‌اکنون تنها ۴ هزار نفر در مناطق به نسبت امن این شهر زندگی می‌کنند. ۵ هزار نفر دیگر نیز در روستایی در شرق کوبانی، در منطقه‌ای مین‌گذاری شده بین مرز ترکیه و خط راه‌آهن زندگی می‌کنند.

بیشتر کوبانی به ویرانه بدل شده است

هنگامی که حملات داعش آغاز شد، مردم هر آنچه از دارایی‌هایشان را که می‌توانستند، برداشتند و به این منطقه گریختند. خانواده‌های زیادی ساکن اینجا هستند، ولی بسیاری نیز راهی شهر سوروچ در آن سوی مرز ترکیه شده‌اند.

تنها راه ارتباط بین کوبانی و سوروچ از طریق تلفن همراه است.

مردم در هر سوی مرز نگران یکدیگرند. در حالی که غیرنظامیان داخل کوبانی بخشی از نیروی مبارز علیه داعش به شمار می‌روند، عزیزانشان در سوروچ در تلاش برای بقا به عنوان پناهندگان جنگی هستند.

شرق کوبانی در نتیجه نبردهای سنگین، گلوله‌باران، حملات انتحاری نیروهای داعش با خودروهای بمب‌گذاری‌شده و بمباران نیروهای ائتلاف به یک ویرانه تبدیل شده است.

پیش از جنگ، این منطقه بخش متمول و ثروتمندنشین شهر بود.

محله‌های جنوبی شهر به اندازه بخش شرقی ویران نشده‌اند، ولی به شدت آسیب دیده‌اند. جنگ خیابانی همچنان در این بخش‌های شهر ادامه دارد و هیچ‌یک از خانه‌ها دیگر در ندارد.

همه خانه‌ها با سوراخ‌هایی که روی دیوارهایشان ایجاد شده، به یکدیگر وصل می‌شوند و می‌توان از طریق آنها از خانه‌ای به خانه دیگر رفت و سر از یک نقطه دیگر شهر درآورد.

در هر خیابان، خودروهای سوراخ از گلوله یا واژگون را می‌توان دید.

خلیل عثمان ۶۷ ساله در کنار دو پسرش برای دفاع از کوبانی می‌جنگد

خیابان‌ها از زمان آغاز درگیری‌ها تمیز نشده‌اند و مگس‌ها به شهر هجوم آورده‌اند. ولی در شرایط کنونی و همزمان با خنک شدن هوا بوی تعفن هم کمتر شده است.

گرسنگی و کم‌آبی وضعیت را برای سگ‌های ولگرد و حیوانات خانگی که در شهر رها شده‌اند، سخت کرده است.

بیشتر غیرنظامیانی که اینجا مانده‌اند سالمندان یا زنانی هستند که فرزند خردسال دارند. آنها اجازه ندارند برای مبارزه به خط مقدم بروند، ولی برخی، این ممنوعیت را زیر پا می‌گذارند. از جمله خلیل عثمان ۶۷ ساله پا به پای دو پسرش اسلحه به دست گرفته است.

او به من می‌گوید: "وقتی جوانان دارند کشته می‌شوند، از من انتظار داری که از مرگ بترسم؟"

در طول شب، غیرنظامیان تنها در مواقع اضطراری خانه‌هایشان را ترک می‌کنند. اگر کسی بیمار شود، مقامات محلی را مطلع می‌کنند و خودرویی با دو نفر از مبارزان "یگان‌های مدافع خلق" به آنجا می‌آید و افراد را به جایی که باید، منتقل می‌کند.

"سرشار از روحیه"

هنگامی که منطقه‌ای زیر آتش خمپاره قرار می‌گیرد، به طور موقت اعلام وضعیت اضطراری می‌شود و مبارزان "یگان‌های مدافع خلق" مردم را به مناطق دیگر راهنمایی می‌کنند و محل اقامت جایگزین برایشان پیدا می‌کنند.

کوبانی سرشار از روحیه همبستگی است.

در طول شب، غیرنظامیان به جز در موارد اضطراری خانه‌های خود را ترک نمی‌کنند

رفت‌وآمد به نقاط مختلف شهر در طول روز راحت‌تر است، چون اولین خودرویی که در خیابان ببینید، مقابل شما ترمز می‌کند و راننده می‌گوید که می‌تواند شما را به مقصدتان برساند.

شاید با در نظر داشتن این روحیه همبستگی، بتوان دریافت که کوبانی چطور تاکنون دوام آورده است.

عده بسیار اندکی هم هنوز در خانه‌های خود زندگی می‌کنند. در مواقع لزوم، درهای خانه‌های متروکه باز می‌شود و افراد محتاج به آنجا نقل مکان می‌کنند.

کسانی که هنوز در خانه خود زندگی می‌کنند، پنیر، ترشی، مربا و سبزیجات خشک‌شده‌ای را که برای زمستان انبار کرده‌اند، با افراد محتاج تقسیم می‌کنند.

مقدار کمی از دارایی‌های افراد باقی مانده است، اما آنها همه آنچه را که باقی‌مانده، با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. برای نمونه، اگر احتیاج به خودرو باشد، مبارزان "یگان‌های مدافع خلق" در یک پارکینگ را باز می‌کنند و پس از ثبت نام مالک و شماره پلاک خوردرو - برای آنکه هزینه آن را بعد جبران کنند- از آن استفاده می‌کنند.

میدان نبرد

هدف اصلی کسانی که در کوبانی مانده‌اند جلوگیری از سقوط شهر است روحیه همبستگی مدافعان شهر مشهود است

فعالیت‌های اقتصادی در شهر متوقف شده است و تنها مغازه‌ای که هنوز باز است، نانوایی است. نانی که اینجا تولید می‌شود، به طور مجانی بین مردم توزیع می‌شود.

غذاهای دیگر که بیشتر، کنسروهای موجود در انبار آذوقه یا کمک‌های بشردوستانه است، در روزهای خاص در طول هفته و تا حد ممکن به طور مساوی میان مردم توزیع می‌شود.

آب شهر با تانکر توزیع می‌شود. مسئولان محلی هم هر سه روز یک بار آرد توزیع می‌کنند؛ هر پنج خانوار یک گونی ۵۰ کیلویی آرد دریافت می‌کنند.

غیرنظامیانی که می‌توانند، به صورت داوطلبانه در پشت جبهه کمک‌رسانی می‌کنند. از جمله وسایل نقلیه، اسلحه‌ها و ژنراتورهای برق را -در شهری که در ۱۸ ماه گذشته برق نداشته است- تعمیر می‌کنند.

آنها در رسیدگی به امور زخمی‌ها به یاری پزشکان هم می‌روند، تسلیحات و مهمات را به خط مقدم می‌رسانند و برای مبارزان آشپزی و لباس‌هایشان را رفو می‌کنند.

گورستان شهر در قلب درگیری‌ها قرار دارد، برای همین، جنازه‌ها در یک گورستان موقت دفن می‌شوند

با نزدیک شدن زمستان، بیماری‌ها رو به افزایش است و مسائل بهداشتی به مشکلی جدید تبدیل شده‌اند؛ تنها پنج پزشک در شهر حضور دارند که به دلیل کمبود شدید منابع و تجهیزات، بیشترین کاری که می‌توانند بکنند، پانسمان زخم‌هاست.

سه بیمارستان کوبانی در پی بمباران، به شدت آسیب دیده‌اند و پزشکان در یک ساختمان کوچک با دو اتاق کار می‌کنند.

کسانی هم که بیمار می‌شوند از رفتن پیش پزشکان امتناع می‌کنند. یک زن سالمند توضیح می‌دهد که آنها تجهیزات زیادی ندارند. او می‌گوید: "نباید این دارو و تجهیزات را برای ما هدر بدهند. فرزندانمان در حال جنگ هستند و زخمی می‌شوند. تجهیزات پزشکی باید برای آنها استفاده شود."

با تبدیل شدن گورستان شهر به میدان نبرد، کشته‌شدگان کوبانی اکنون در بخش دیگری از شهر و بدون مراسم دفن می‌شوند.

زنی به نام خاتون، پس از دفن یکی از آشنایانش -که یک مبارز زن بود- به من گفت که در وضعیت کنونی کسی برای سوگواری وقت ندارد.

او می‌گوید: "ما فعلا اشک نمی‌ریزیم. وقتی کوبانی آزاد شود، من دوبار گریه می‌کنم. یک بار از غم جوانانی که در خاک دفن کردیم و یک بار از شادی، چون فداکاری آنها بی‌نتیجه نبوده و کوبانی آزاد شده است."

منبع: بی بی سی فارسی

آنزیم جای آنتی‌بیوتیک، راهی تازه برای غلبه بر مقاومت میکروبی

محققان موفق شده اند دارویی بسازند که میکروب معروف به استافیلوکوک طلایی (اورئوس) مقاوم به متی سیلین (MRSA) را هدف قرار داده و آن را از بین می برد.

این دارو که "استاف‌اِفِکت" نام دارد در یک شرکت هلندی ابداع شده و با مکانیسمی متفاوت با آنتی بیوتیک‌ها کار می‌کند.

محققان امیدوارند "استاف‌‌افکت" تحولی در درمان عفونتهای میکروبی ایجاد کند و راهی برای حل مشکل مقاومت به آنتی بیوتیک باز کند چون احتمال مقاومت میکروبی به این دارو بسیار کم است.

در این روش از آنزیم (اندو‌لیزین) ویروس‌هایی استفاده می‌شود که بطور طبیعی به باکتری ها حمله می‌کنند.

استافیلوکوک طلایی مقاوم به متی‌سیلین (MRSA)

در واقع این دارو آنزیمی است که برای حمله به MRSA طراحی شده، دارو به سطح این باکتری می چسبد و آن را از بین می‌برد.

آنتی بیوتیک های معمولی اغلب داخل سلول را هدف قرار می‌دهند و به همین دلیل هم در طول زمان تاثیر خود را بر برخی از انواع میکروب مثل MRSA از دست می‌دهند چون این باکتری‌ها می‌توانند سطح خود را نفوذناپذیر کنند.

اما اندولیزین اجزاء تشکیل دهنده دیواره باکتری را هدف قرار می‌دهد بنابراین امکان اینکه باکتری با جهش ژنتیکی راه مقابله با آن را یاد بگیرد بسیار کم است.

استاف‌‌افکت اکنون بصورت کرم برای درمان عفونت پوستی ناشی از MRSA در دسترس است و در درمان نزدیک به ۸۴ درصد بیماران موفق بوده است.

عفونت پوستی ناشی از MRSA

محققان تخمین می‌زنند برای اینکه این دارو بصورت قرص یا آمپول وارد بازر شود به پنج سال وقت نیاز است.

در چند سال گذشته درباره معضل مقاومت به آنتی بیوتیک هشدارهای جدی داده شده و حتی خطر آن را از "تروریسم" بیشتر دانسته‌اند.

متخصصان هشدار داده‌اند که در بیست و پنج سال گذشته هیچ رده جدید آنتی بیوتیک تولید نشده و موارد مقاومت به آنتی بیوتیک به قدری افزایش یافته که برای مقابله با برخی میکروب ها از جمله MRSA، آنتی بیوتیک‌های موثر به یک نوع آنتی بیوتیک تقلیل یافته که حتی در برخی موارد آن هم بدون تاثیر است.

آنزیم ها معمولا پروتئین‌هایی هستند که در واکنش‌های شیمیایی و زیستی نقش کاتالیزور را دارند

دکتر بیورن هرپرز میکروب شناس بالینی می‌گوید: "نتایج نشان می‌دهند که این روش جدید قابلیت آن را دارد که درمان آنتی بیوتیکی را متحول کند."

"با افزایش موارد مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک، باید استراتژی جدید برای درمان عفونت های میکروبی طراحی کرد. اندولیزین فقط باکتری‌های مورد نظر را هدف قرار می‌دهد و با باکتری های مفید کاری ندارد."

محققان امیدوارند تا با استفاده از همین شیوه داروهایی برای غلبه بر سل، سوزاک و ای‌کُلای (E.Coli) مقاوم به درمان نیز بسازند.

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی

کشف نخستین مواد معدنی بر سطح مریخ

بر اساس اعلام ناسا، نخستین عملیات حفاری مریخ‌نورد کنجکاوی در منطقه کوه شارپ، تهیه نقشه مواد معدنی بر سطح مریخ را تأیید می‌کند.

نخستین سال از مأموریت مریخ‌نورد کنجکاوی در منطقه‌ای موسوم به Yellowknife Bay در نزدیکی سایت فرود در دهانه گیل مریخ سپری شد.

کنجکاوی موفق به کشف یک بستر دریاچه باستانی شد؛ سنگ‌های این منطقه، شواهدی از محیط مرطوب در میلیاردها سال قبل را نشان می‌دهند که یک منبع انرژی مناسب برای زندگی میکروبی محسوب می‌شود.

بیشترین زمان سال دوم مأموریت نیز برای طی کردن مسافت از منطقه Yellowknife Bay به سمت کوه شارپ سپری شد؛ به گفته محققان، کوه شارپ حاوی اطلاعات ارزشمندی درخصوص تاریخچه باستانی سیاره سرخ است.

کنجکاوی در اواخر ماه سپتامبر (مهر ماه) اقدام به حفاری در سنگ موسوم به Confidence Hills در دامنه کوه شارپ کرد.بازوی رباتیک کنجکاوی، یک پیمانه از نمونه پودر بدست آمده از حفاری درون این سنگ را برای مورد تجزیه و تحلیل دقیق، در ابزار شیمی و کانی‌شناسی (CheMin) مریخ‌نورد قرار داد.

این نمونه پودر حاوی مقادیر بسیار بالای هماتیت در مقایسه با هر سنگ یا نمونه خاک دیگری است که طی دو سال گذشته مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

هماتیت یک ماده معدنی اکسید آهن است که سرنخ‌های تازه‌ای در خصوص شرایط محیطی باستانی مریخ در اختیار محققان قرار می‌دهد.

نمونه جدید تاحدودی اکسیده بوده و حضور مگنتیت و الیوین، نشان‌دهنده سطوح شیب‌دار اکسیداسیون است؛ این شیب می‌تواند یک منبع انرژی شیمیایی برای زندگی میکروبی فراهم کند.

«رالف میلیکن» از محققان دانشگاه براون تأکید کرد: اکنون در مسیری قرار داریم که داده‌های مداری برای پیش‌بینی اینکه چه مواد معدنی در آینده پیدا خواهیم کرد، مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ تجزیه و تحلیل‌هایی مانند این مأموریت، به بررسی زمین‌شناسی گسترده‌تر دهانه گیل نیز کمک می‌کند.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/447390




تاریخ: یک شنبه 18 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

"فرشته کوبانی" کیست؟ 

 

هزاران تن در سراسر جهان تصویر "فرشته کوبانی" یا "ریحانه" را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته اند. دختر کردی که به نماد مقاومت در برابر گروه داعش بدل شده است.

یکی از این رزمجویان "ریحانه" است که تصویرش به نماد بانوان مسلحی بدل شده که در حال نبرد با "دولت اسلامی" هستند، گروهی که شدیدا حقوق زنان را محدود می داند.

هزاران تن از کاربران شبکه‌های اجتماعی تصاویر این دختر کرد را همراه با داستان هایی از رشادت و شجاعت او در فیسبوک و توییتر منتشر کرده اند.

واقعیت این است که عکس این زن که حالا او را به نام "ریحانه" می شناسیم روز ۲۲ اوت در کوبانی گرفته شده است، یعنی چند ماه پیش از آنکه این تصاویر در شبکه‌های اجتماعی پرطرفدار شود.

او در آن روز با لباسی نظامی که پوشیده بود در یک گردهمایی نیروهای داوطلب حضور یافت. کارل درات، روزنامه نگار سوئدی، در آن هنگام تنها خبرنگار خارجی حاضر در کوبانی بود و پیش از آغاز مراسم چند لحظه ای با این دختر جوان گپ زد.
درات می گوید: "این دختر پیش من آمد و گفت که قبلا در حال تحصیل در رشته حقوق در شهر حلب بود، اما نیروهای داعش پدرش را کشتند و او تصمیم گرفت به صف رزمندگان بپیوندد."

باوجود آنکه برخی ادعا می کردند این دختر کشته شده، از روز ۱۳ اکتبر نامگذاری او به "ریحانه" آغاز شد و همچنان این نام زنده است.

و این چنین "فرشته کوبانی" متولد شد.

یک بلاگر کرد به نام رویدا مصطفی می گوید دختری که در تصویر می بینیم حالا خیلی پرطرفدار شده است: "او با چشم‌های زیبا و موی بلوند همه را به خود خیره کرده است. هر کسی را که دیده ام او را دوست دارد چون این دختر تجسم چیزی است که همه می خواهند ببینند. زنان و مردانی از این دست که در برابر یک نیروی اهریمنی در منطقه ایستاده اند."

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/364445

قتل 2 زن پایان ارتباط پنهانی

اوایل سال 90

همسر اول به نام لیلا

قاتل: فرهاد
رابطه با: فرنگیس

فرهاد گفت: «حدود چهار سال پیش با فرنگیس آشنا شدم، نمی دانم همسرم چطور از این ماجرا باخبر شد و همین مساله باعث درگیری بین ما شد. همسرم از این که به او خیانت کرده بودم، ناراحت بود و گله داشت، اما من گوشم به این حرف ها بدهکار نبود. دعواهای ما ادامه داشت تا این که در یکی از این دعواها عصبانی شدم و با سلاحی که در خانه داشتم، به طرف همسرم شلیک کردم. من همسرم را کشته بودم و مطمئن بودم به اتهام قتل بازداشت می شوم، به همین دلیل به بچه هایم گفتم به پلیس بگویید این ماجرا حادثه بوده است. با این ترفند و شهادت دروغین فرزندان، از اتهام قتل تبرئه شدم. رابطه من و فرنگیس ادامه داشت تا این که به او گفتم می خواهم با تو ازدواج و این مساله را رسمی کنم.»
او ادامه داد: «به فرنگیس گفتم من با بچه هایم به مشهد می روم و تو هم با هواپیما جداگانه به مشهد بیا. در آنجا تو را به بچه ها معرفی و از تو درخواست ازدواج می کنم. اما فرنگیس می گفت باید با هم به مسافرت برویم و از همین جا به بچه هایت بگو که می خواهی با من ازدواج کنی. من که ساعاتی بعد عازم مسافرت بودم، هر چه سعی کردم او را متقاعد کنم که این سفر را تنهایی بروم و او در مشهد به ما ملحق شود، قبول نکرد. من هم عصبانی شدم و با سلاح شکاری که همراه داشتم، به سمت او تیراندازی کردم، فرنگیس با شلیک من جان خود را از دست داد و من جنازه را همان جا خارج از شهر رها کردم. بعد از آن به خانه رفتم و همراه بچه هایم شهر را ترک کردیم. تصور می کردم با این مسافرت پلیس متقاعد می شود در زمان مرگ در استان ایلام نبوده و می توانم از این اتهام نیز جان سالم به در ببرم. اما خون مقتول همیشه پاگیر است و من باید انتقام قتل همسرم و فرنگیس را می دادم.»
نظرات بینندگان

چه راحت! عصباني شدم، زدم با تفنگ كشتمش!

به این آدم های روانی نباید مجوز حمل سلاح داد

میترسم اینجا نظر بدم عصبانی شی بیای منم بکشی!!!!

پلیس چقدر راحت حرف بچه ها را قبول کرده و اگر کمی دقت کرده بود قتل دوم اتفاق نیفتاده بود

*       جالبه. اگه قتل دوم صورت نمیگرفت، هیچکس نمیتوانست بفهمد که زن اول به عمد کشته شده است!!می بینیم که باز هم امکان دارد قضاوت ها اشتباه باشند.

*       منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/447209

تخلف ۴۰۰ میلیون دلاری در واردات قطعات هواپیما

یکی از نمایندگان مجلس خبر داد: دولت قبل به یک نفر 400 میلیون دلار پول داده است تا وی قطعات هواپیما وارد کند اما این قطعات هرگز خریداری نشده است.

«مؤید حسینی صدر» عضو کمیسیون صنایع و معادن به ایلنا گفت که نام و مستندات تخلفات خاطی را در اختیار دارد.

در حالت کلی موارد زیادی از این دست تخلفات در هشت سال گذشته به گوش ما رسیده است از جمله آنکه اخیراً نامه‌ای دیگر از تخلفات یک فرد دیگر به این شکل به دست من رسیده است.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/447217




تاریخ: جمعه 16 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

غم کوچه، غم نان؛ نگاهی به نامه‌های شاملو به ع. پاشایی

"تهران، خیابان آشیخ هادی؛ نامه‌های احمد شاملو به ع. پاشایی" دومین کتابی‌ است از نامه‌های احمد شاملو (۱۳۷۹- ۱۳۰۴) شاعر، مترجم و پژوهشگر معاصر که بیش از سی و پنج سال پس از نوشتن شدن و چهارده سال پس از درگذشت او توسط نشر چشمه انتشار یافته است.

پیش از این نیز کتاب "ستاره باران جواب ِ یک سلام؛ نامه‌های احمد شاملو به مهدی اخوان لنگرودی" توسط نشر یوشیج و چند نامه انگشت‌شمار شاملو به دیگران در سایت رسمی شاملو منتشر شده بود.

آغاز دوستی ع. پاشایی که خود چندین اثر در زمینه آیین بودا، فرهنگ هند و چین و ژاپن ترجمه و تالیف کرده است، با احمد شاملو به سال ۱۳۴۷ برمی‌گردد. آقای پاشایی گذشته از همکاری سالیان سال با شاملو در کتاب کوچه، دو کتاب "هایکو، شعر ژاپنی" و "بگذار سخن بگویم" را با همکاری شاملو ترجمه کرده و سه کتاب "از زخم قلب"، "انگشت و ماه" و "نام همه‌ شعرهای تو" در خوانش برخی از شعرهای شاملو نوشته است.

نامه‌ها

نامه‌های این کتاب دو دوره از اقامت شاملو در خارج از ایران را دربرمی‌گیرند. از ۳۹ نامه این کتاب، بیست و هفته نامه مربوط به دوره اول اقامت شاملو در آمریکا و بریتانیا (از اسفند ۱۳۵۵ تا اسفند ۱۳۵۷) است که به عنوان اعتراض ایران را ترک کرده بود و یازده نامه مربوط به دوران دوم و از سال ۱۳۶۹ که شاملو برای شعرخوانی و مداوا در خارج از کشور به سر می‌برد. اغلب نامه‌های این دوره بدون تاریخ‌اند. یک نامه نیز به تاریخ یازدهم فرودین ۱۳۵۲ از داخل ایران است. آقای پاشایی در پاسخ به این پرسش که "آیا این کتاب همه نامه‌های شاملو به شما را دربرمی‌گیرد؟" می‌گوید:

"نامه‌های منتشر شده در کتاب، تمام نامه‌هایی بوده که من از احمد شاملو چه از داخل و چه از خارج از کشور دریافت کرده‌ام و نامه دیگری از او ندارم."

بیم‌ها و امیدها

احمد شاملو که در یکی از نامه‌های دوره نخست می‌نویسد از فرط "...خستگی روحی و جسمی که دیگر تاب ماندن یک لحظه در ایران را نداشتم" و می نویسد که ناچار به "راه غربت در پیش گرفتن" و "جلای وطن" شده و زندگی و کار در "غربت کثیف" را برگزیده.

در همین دوران است که او که "برای آسودن و پا به سینه‌ی دیفال کوفتن ترک یار و دیار نکرده" بود، ضمن انجام سخنرانی‌ها و شعرخوانی‌ها و مصاحبه‌های مطبوعاتی متعدد کار روی کتاب کوچه را که "عمر و سلامت و همه چیز"اش "را روی این کار" گذاشته بود با " روزی ده و دوازده و گاه چهارده و پانزده ساعت" پی گرفت و در کنار آن در پی تحقق پروژه‌های دیگری از قبیل ادامه کار بر دیوان حافظ، همکاری در ترجمه هایکو با آقای پاشایی، ترجمه پاییز پدرسالار همراه با احمد کریمی حکاک و انتشار نشریه‌ای به نام چراغ نیز بود.

نکته چشمگیر تمام نامه‌های دو دوره نشان از دلبستگی عمیق شاملو و کار مداوم او برای به سرانجام رساندن کتاب کوچه است- فرهنگ‌نامه‌ای که در چندین جلد به عنوان دایرةالمعارف فرهنگ عامیانه‌ ایران تدوین شده و تاکنون یازده جلد آن انتشار یافته است.

از نامه بیستم مهر ۱۳۵۶

... وکیل بنده برای مسئله‌ مهاجرت – که شخصی است به اسم گالوبن، و من اسمش را "غالباً" گذاشته‌ام چون‌که غالباً تلفن می‌کند و مطالب بسیار احمقانه‌یی از من سئوال می‌کند که اگر بخواهم جواب درستی به او بدهم ناچار باید بقیه‌ عمرم به تفکرات بسیار عمیق در مورد مسائل بسیار بی‌معنی صرف کنم – تلفن کرد و گفت که باید در مورد مشاغل گذاشته‌ام دلایل مستندی به دادگاه ارائه کنم که لزوماً باید روی کاغذ مارک‌دار و رسمی باشد و به مهر موسسات مربوطه رسیده باشد. قضیه این است: این‌جا، وقتی که تو می‌گویی من سردبیر فلان نشریه بوده‌ام، ازت می‌خواهند مدرک ارائه بدهی که ثابت کند تو در این رشته تخصص داری. و بنده هر چه به آن‌ها گفتم که در ولایت ما تخصص در این مسائل مدرک دانشگاهی ندارد برایش قابل هضم نبود. به او گفتم در ایران، سردبیر یک نشریه باید از فنون و اصطلاحات چاپ و زبان فارسی و بسیاری مسائل آگاه باشد، جوابی که به من داد این بود که: "شما دارید ناظر ادبی را با مُجری فنی، و رئیس هیأت تحریریه را با مشاوران ادبی او که لزوماً چند نفرند قاتی می‌کنید!"

---

"شعری برای نیلوفر می‌فرستم. اگر خروس بادنما برایش مشکل بود بگو خروسی است که از حلبی می‌برند و روی بادنما سوار می‌کنند و جهت باد را نشان می‌دهد. عکسش را کشیده‌ام ولی خروسش بر اثر ناشیگری ارادتمند معلوم نیست چرا شباهت به اردک پیدا کرده! – از نقاشی حقیر چنین برمی‌آید که در حال حاضر باد از جهت شرق به غرب می‌وزد. البته یکی از جهات خنده‌آور این توضیح اثبات قضیه‌ المعنی فی‌بطن شاعر است. – رضا گنجه‌یی به ملک‌الشعراء بهار برخورده بود که عصا به دست داشت. اشاره کرده بود به عصا و پرسیده بود: قربان، آن المعنای معروف همین است؟"

نامه‌ها لبریز‌ند از تلاش شاملو برای تامین منابع مالی، کتاب‌های مورد نیاز، دقت و وسواس در تغییرات و توضیحات و انتشار کتاب کوچه. به تقریب هیچ نامه‌ای نیست که شاملو در آن اشاره‌ای، ولو گذرا، به این فرهنگ‌نامه نکرده باشد.

نکته دیگری که در نامه‌های دوره نخست برجستگی می‌یابد، نگرانی مالی شاملوست. جا به جا از "وضع مبهم مالی" خود حرف به میان می‌آورد. همین از این روست که صفت ِ "نامه‌های تجاری" را که آقای پاشایی به نامه‌های ردوبدل شده داد بود، می‌پسندد.

نگرانی دیگری شاملو در دوره نخست زندگی در خارج از ایران (پیش از انقلاب) دست یافتن "دستگاه" به مکاتبات اوست. می‌نویسد: "... پاکت‌هایت کم‌وبیش باز به دست من می‌رسد..."، "...تمام نامه‌ها در پستخانه‌ مبارکه کنترل می‌شود..."، "اصل غزل غزل‌ها را همراه کتاب‌های تقدیمی برای شما (که پستخانه‌ تمدن بزرگ بالا کشیده) فرستاده بودم."

او مکرر توصیه می‌کند که روی نامه‌ها و بسته‌ها اسم خودش نیاید تا باعث "تولید اِشکال" برای نویسندگان نامه نشود.

در این نامه‌ها کمتر ردی از شوخ‌طبعی مألوفی که احتمالا خواننده از شاملو انتظار دارد، پیداست. گاه از "دل ِ خسته و بی‌پناه‌"اش می‌گوید و گاه از این که "عصبانی و بی‌قرار" است.

"...درست یک سال از این غربت کثیف گذشته است. یک سال به‌راستی خالی و بی‌ثمر. سالی که هر روزش یک سال طول کشیده، تمام روزهایش را با دردهای جسمی ناشی از فشار روحی دست به گریبان بوده‌ام، و یک کلمه ننوشته‌ام..." با این وصف، جای جای نامه ها قید می‌کند که "آدمی به امید زنده است."

برخی کاستی‌ها

عنوان کتاب "تهران، خیابان آشیخ هادی" است اما از آن‌جا که در هیچ جای کتاب نشانی از این آدرس نیست، فقط باید حدس زد که این آدرس وقت آقای پاشایی در تهران بود. آقای پاشایی در این مورد می‌گوید: "درست است. منزلم آن موقع در خیابان آشیخ هادی بود."

انتشار نامه‌های افراد سرشناس بنا به خصلت خصوصی بودنشان همواره به خواننده کمک می‌کند تا تصویر دقیق‌تری از نویسنده نامه‌ها به دست بیاورد و این به شرطی است که توضیحات لازم در پانوشت‌ها آمده باشد.

اما در "تهران، خیابان آشیخ هادی" جای بسیاری از چنین توضیحاتی خالی است. مثلا معلوم نیست که "اگش دگش" به چه معناست یا "شغل ِ حمله داری" چگونه شغلی است که شاملو به شوخی آن را به پاشایی تبریک می‌گوید یا خواننده نمی‌داند که شاملو برای کدام "مراسم استقبال تاریخی عازم واشنگتن" است.

باز شاملو به "مقاله‌ انتقادی آن آقا در الفبای ششم" اشاره دارد که بر خواننده پوشیده می‌ماند که شاملو از کدام مقاله و چه کسی می‌گوید. در این نامه‌ها اسم اغلب کوچک افراد مختلفی آمده که هیچ توضیحی مبنی بر هویت این افراد در کتاب موجود نیست. اگر این کاستی‌ها نبود، کتاب هم بیشتر به کار خواننده می‌آمد و هم به کار پژوهشگران. به مثل معلوم نمی‌شود که "حسین" چه کسی بوده که شاملو به علت ناهمخوانی موضعش با او "ناگزیر" به استعفا از ایرانشهر شده بود.

غیر از این‌ها در چند مورد اسامی حذف و به جای آن سه نقطه گذاشته شده است. به طور نمونه شاملو در یکی از نامه‌های دوره اول مفصل در مورد شخصی می‌نویسد که "به مجرد ورود ما به آمریکا سروکله‌ حضرت...پیدا شد با پیشنهاد "همکاری"! منطقش این که: اگر از این روزگار معاصر فقط دو نفر به "ادبیات" راه پیدا کنند ناچار آن دو من و توییم! بنده و...یعنی! حبّذا تاریخ ادبیات! دلم می‌خواست بتوانم یک جلد از به اصطلاح شعرهای...را که با عنوان... این‌جا چاپ زده و خودش را مسخره‌ عالم و آدم کرده و در عین حال خودش را با عناوین "مطرح‌ترین شاعر ایران" و مهم‌ترین روشنفکر ایرانی و رهبر روشنفکران آن کشور" به خورد آمریکایی‌ها داه برایت بفرستم تا خودت دسته‌گل آقا را که فی‌الواقع به آب داده به چشم ببینی، چون امکان ندارد بدون دیدن آن حتا بتوانی باور کنی که چنین خزعبلاتی در عالم تصور هم از مغز علیلی بتواند ترواش کند!"

او در ادامه می‌نویسد: "مردکه با دستگاه مربوط است. مردکه‌ پدرسوخته می‌خواست و می‌کوشید مرا هم کنار خود بنشاند و ملکوک کند و چون نتوانست شروع کرد از طریق معکوس لجن‌مالی کردن." و سرانجام نتیجه می‌گیرد که او "جاسوس دستگاه" است.

نمی‌توان فرض را بر این گذاشت که حذف اسامی به خاطر حفظ حرمت کسانی بوده که شاملو در این نامه‌ها از آن‌ها به نیکی یاد نمی‌کند، چرا که شاملو در این نامه‌ها از کسانی چون پرویز ناتل‌خانلری، احسان یارشاطر و علیرضا میبدی نام می‌برد که با نظر چندان مساعد او همراه نیست.

آقای پاشایی علت حذف این اسامی را چنین توضیح می‌دهد: "آقای شاملو به آقای احسان یارشاطر احترام می‌گذاشتند و همین طور به خانلری. اما آن آدم‌هایی که اسم‌شان را حذف کردیم، نمی‌خواستیم اسم‌شان در کتاب بیاید. آوردن اسم‌شان شگون نداشت."

از آقای پاشایی می‌پرسم: "آیا در مورد حذف این اسامی پای ملاحظاتی در میان بوده که در شرایط فعلی نمی‌شود گفت؟" در پاسخ می‌گوید: "همان که گفتم. آوردن این اسامی شگون نداشت."

در انتها از آقای پاشایی می‌پرسم: "شما بیش از سی سال با شاملو حشر و نشر و دوستی و همکاری‌های قلمی داشتید. آیا قصد نوشتن خاطرات‌تان از شاملو را ندارید؟" پاسخ می‌دهد:"فعلاً که چنین قصدی ندارم."

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی




تاریخ: جمعه 16 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، کنونی کردستان سوریه

وبلاگ آموختن:در سال ۲۰۱۱ رژيم بعث سوريه که به دنبال سرکوب خونين اعتراضات مردم منجمله کردها وارد جنگ با نيروهای سلفی، القاعده‌ای و غيره شده بود ارتش خود را از مناطق کردستان عقب کشاند تا در مناطق به خيال خود بيشتر استراتژيک متمرکز سازد. در نتيجه فرصتی برای کردها فراهم آمد تا حاکميت خود را در منطقه مستقر سازند.

بافت اجتماعی کردستان سوريه عموماً روستايی است با شهرهای کوچک و فقيری که در آن فعاليت صنعتی چندانی برقرار نيست. رژيم بعث سوريه استقرار صنايع را در منطقه کردستان بطورکلی ممنوع ساخته بود. بنابراين اين منطقه فاقد يک جمعيت کارگری صنعتی بوده‌است و مسلماً نبايد انتظار شوراهای کارگری که لغو مالکيت و کار مزدی را در دستور خود دارند، بود. آن‌چه که در آن‌جا جريان دارد استقرار دموکراسی مستقيم و دخالت و تصميم گيری مستقيم مردم برای اداره امورشان و وضع واجرای قوانين اجتماعی است.

آن‌چه که در کردستان سوريه می‌گذرد انقلابی دموکراتيک از نوع مردمی آن است. اين يک دوره گذار دموکراتيک و تجربه‌ای گرانبها برای مردمان تحت ستم در سراسر جهان است. در این‌جا گزارش ظاهر باهر از گروه همبستگی هارينگی  (Haringey Solidarity Group) که به مدت دو هفته در ماه می ۲۰۱۴ به همراه يکی از دوستان نزديکش در کردستان سوريه گذراند و با افراد بسياری از مردان، زنان، جوانان و گروه‌های سياسی گفتکو کرده است می‌خوانیم:

در طول این سفر ما از فرصت و آزادی کامل برای دیدن و گفتگو با هر کس که مايل بوديم، برخوردار بوديم. این گفتگوها شامل زنان، مردان، جوانان و احزاب سیاسی می‌شود اين بیش از ۲۰ حزب از احزاب کردی تا مسیحی را شامل می‌شود که برخی از آن‌ها در اداره خودگردان دموکراتيک  و یا خود مدیریتی دموکراتيک منطقه جزيره بودند. جزيره یکی از سه منطقه یا استان (کانتون) کردستان سوریه است.

همچنین با اعضای کمیته‌های مختلف، گروه‌های محلی و کمون‌ها، تجار، کسبه، کارگران، افرادی در بازار و عابرينی در خیابان گفتگو نموديم.

پيش زمينه‌ها

در همان سال حمله به عراق (۲۰۰۳)، مردم کرد در سوریه حزب خود، حزب اتحاد دموکراتیک (PYD)، را ايجاد کردند. اگر چه همان موقع احزاب و سازمان‌های کردی ديگری در منطقه حضور داشتند. برخی از آن‌ها آن‌قدر قدیمی بودند که تشکيل‌شان به تاریخ دهه ۱۹۶۰ برمي‌گردد، اما آن‌ها نسبت به PYD که به سرعت در میان مردم کُرد گسترش یافت بی تاثير بودند.

بهار عربی به سوریه در آغاز سال ۲۰۱۱ رسیده است و پس از مدت کوتاهی، به مناطق کردستان سوریه: جزيره، کوبانی و افرين گسترش يافت. اعتراضات در میان مردم کرد در این سه منطقه (کانتون) بسیار قوی و موثر بود. این، تا حدودی، باعث خروج ارتش سوریه از مناطق کردی به غیر از برخی ازقسمت‌های جزيره  شد که من بیشتر در اين مورد توضیح خواهم داد.

در این میان، مردم با پشتیبانی PYD و PKK "جنبش جامعه دموکراتيک"  را شکل دادند. این جنبش در میان مردم منطقه به سرعت بسیار قوی و محبوب شد. هنگامی که ارتش و دولت سوریه عقب نشستند، وضعیت بسیار آشفته شده بود، این باعث شد که جنبش جامعه دموکراتيک طرح‌ها و برنامه خود را بدون تاخیر به اجرا درآورد، پيش از آن‌که وضعیت بدتر شود.

برنامه جنبش جامعه دموکراتيک بسیار فراگیر بود و تمام جوانب جامعه را پوشش می‌داد. بسیاری از مردم عادی و با پيشينه‌های گوناگون، از جمله کرد، عرب، مسلمان، مسیحی، آسوری و ايزدی درگیر اين برنامه شدند. اولین اقدام ایجاد انواع گروه‌ها، کمیته‌ها و انجمن‌ها در خیابان‌ها، در محله‌ها، روستاها، بخش‌ها و شهرهای کوچک و بزرگ، در همه‌جا بود. نقش این گروه‌ها دخالت در تمام امور جامعه بود. گروه‌های ويژه‌ای برای توجه به تعدادی از مسائل ويژه تشکيل شد، از جمله: زنان، اقتصادی، زیست محیطی، آموزش و پرورش، بهداشت و مراقبت، حمایت و همبستگی، مراکزی برای خانواده جانباختگان، تجارت و کسب و کار، روابط دیپلماتیک با کشورهای خارجی و بسیاری دیگر. حتی گروه‌هايی به منظور آشتی دادن اختلافات میان افراد مختلف و یا دسته‌ها در تلاش برای پيش‌گيری از بردن اين اختلافات به دادگاه، مگر این‌که این گروه‌ها قادر به حل و فصل آن‌ها نباشند.

این گروه‌ها معمولا هر هفته جلسه خود را دارند و در رابطه با مشکلاتی که مردم با آن در محل زندگی‌شان روبرو هستند صحبت می کنند. آن‌ها نماینده خود را در گروه‌های اصلی خود در روستاها و یا شهرها دارند که "خانه مردم" خوانده می‌شود.

جنبش جامعه دموکراتيک به نظر من، موفق‌ترین ارگان در آن جامعه است و توانسته به تمام وظایفی که برا‌يش تعیین شده، دست یابد. به اعتقاد من دلایل موفقیت آن عبارتند از:

۱ـ اراده، عزم و قدرت مردمی است که باور دارند که می توانند تغییر ايجاد کنند.

۲ـ اکثریت مردم به کار داوطلبانه در تمام سطوح خدمات باور دارند تا این رویداد/ تجربه را موفقيت آميز کنند.

۳ـ آنان يک ارتش دفاعی تأسيس کرده‌اند که متشکل از سه بخش مختلف است: يگان‌های مدافع خلق، يگان‌های مدافع زنان و آسايش (یک نیروی مختلط از مردان و زنان که در شهرها و همه پست‌های بازرسی در خارج از شهر برای حفاظت از غیرنظامیان از هر گونه تهدید خارجی). علاوه بر این نیروها، یک واحد ویژه فقط برای زنان وجود دارد، برای مقابله با مسائل مربوط به تجاوز و خشونت خانگی.

اداره خودگردانی دموکراتيک

پس از بحث‌ها و تفکرات بسيار جنبش جامعه دموکراتيک به این نتیجه رسید که نیاز به یک اداره خودگردان دمکراتیک در هر سه کانتون کردستان (جزيره، کوبانی و افرين) دارند. در اواسط ژانویه ۲۰۱۴، مجمع عمومی خلق "خودگردان دمکراتیک" خود را انتخاب کرد تا تصمیمات "خانه مردم" (کمیته اصلی جنبش جامعه دموکراتيک) را به مرحله اجرا درآورد و برخی از کارهای اداری در حاکميت‌های محلی، شهرداری‌ها، ادارات آموزش و پرورش و بهداشت، سازمان‌های تجارت و کسب و کار محلی، نظام دفاعی و قضایی و غیره را خود به دست بگيرد. هر گروه خودگردان دمکراتیک از ۲۲ مرد و زن تشکيل شده با دو قائم‌مقام (یک مرد و یک زن). تقریبا نیمی از نمایندگان زن هستند. طوری سازمان یافته که مردمی با زمینه‌های مختلف، ملیتی، مذهبی و جنسيتی همه می‌توانند در آن شرکت کنند. این فضای بسیار خوبی از صلح، برادری/ خواهری، رضایت و آزادی را ایجاد کرده است.

در مدت زمان کوتاهی این شکل مديريت کارهای بسیار زیادی انجام داده است و يک قرارداد اجتماعی، قانون حمل و نقل، قانون احزاب و یک برنامه برای جنبش جامعه دموکراتيک تصويب کرده است. در صفحه اول قرارداد اجتماعی اظهار می‌دارد، "مناطق خود مدیریت دموکراتيک مفاهیمی همچون ناسیونالیسم دولتی، نظامی یا مذهب و یا مدیریت متمرکز و حکومت مرکزی را نمی‌پذيرد، اما در برابر اشکال سازگار با سنت‌های دموکراتيک و کثرت گرایی باز است، در برابر تمام گروه‌های اجتماعی و هویت‌های فرهنگی و دموکراسی آتنی و جلوه‌های بيانی مليتی از طریق سازمان‌هاي‌شان باز است ... " احکام بسیاری در قرارداد اجتماعی وجود دارد. پاره‌ای از آن‌ها برای جامعه بسیار مهم است، از جمله:

A.      جدایی دین از دولت

B.      ممنوعيت ازدواج زیر سن ۱۸ سال

C.      حقوق زنان و کودکان باید به رسمیت شناخته شود، حمايت گردد و اجرا شود

D.      ممنوعيت ختنه زنان

E.       ممنوعيت چند همسری.

F.       انقلاب باید از پایین جامعه صورت گيرد و پایدار باشد

G.      آزادی، برابری، فرصت‌های برابر و عدم تبعیض.

H.      برابری بین زن و مرد

I.        تمام زبان‌هايی که مردم صحبت می‌کنند باید به رسمیت شناخته شوند و در جزيره عربی، کردی و سوری زبان‌های رسمی است

J.        ايجاد یک زندگی شايسته برای زندانیان و تبديل زندان به جایی برای بازپروری و اصلاح.

K.      هر انسانی حق پناهندگی دارد و پناهنده بدون رضایت او برگردانده نمی‌شود.

موقعيت اقتصادی در کانتون جزيره

جمعیت جزيره بیش از یک میلیون نفر است. این جمعیت متشکل است از کردها، عرب‌ها، مسیحیان، چچنی‌ها، ايزدی‌ها، ترکمن‌ها، آشوری‌ها، کلدانی‌ها و ارامنه. ۸۰ درصد جمعیت کرد است. روستاهای عرب و ايزدی بسیاری به‌علاوه حدود ۴۳ روستای مسیحی وجود دارد.

اندازه جزيره بزرگ‌تر از مجموع اسرائیل و فلسطین است. در دهه ۱۹۶۰، رژیم وقت سوریه اعمال سیاستی را در منطقه کردنشین تحت عنوان "کمربند سبز" به اجرا درآورد که حزب بعث زمانی که به قدرت رسید آن را ادامه داد. این سياست شرایط را برای کردها در مقایسه با اعراب سوری به لحاظ زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین آموزش و پرورش از آن‌چه بود بدتر کرد. نکته محوری این کمربند سبز انتقال و اسکان اعراب از مناطق مختلف و اسکان آنان در مناطق کردنشین و نيز مصادره اراضی کرد‌ها و توزيع آن در میان مردم عرب تازه وارد بود. به طور خلاصه، شهروندان کرد در رژيم اسد در مرتبه سوم پس از اعراب و مسیحیان قرار داشتند.

سیاست دیگر رژيم اسد این بود که جزيره تنها باید تولید گندم و نفت کند. این بدان معنی بود که دولت مطمئن می‌شد که هیچ کارخانه‌ای، شرکتی یا صنعتی در این منطقه به وجود نمی‌آمد. جزيره ۷۰ درصد از گندم سوریه را تولید می‌کند و به لحاظ نفت، گاز و فسفات‌ها بسیار غنی است. بنابراین اکثریت مردم در شهرهای کوچک و روستاها در بخش کشاورزی فعالند و در شهرهای بزرگ‌تر در بخش تجارت و مغازه داری. علاوه بر این، بسیاری از مردم در استخدام دولت در آموزش و پرورش، بهداشت و دستگاه‌های محلی، و نيز در خدمت نظامی به عنوان سرباز و به عنوان پیمانکاران خرد در شهرداری‌ها به کار مشغول‌اند.

از سال ۲۰۰۸، از هنگامی که رژیم اسد با صدور یک فرمان هرگونه ساخت و ساز ساختمان‌های بزرگ را ممنوع ساخت با توجیه وضعیت جنگی (اشاره به جنگ‌های مداوم در منطقه) و نيز به دلیل دورافتاده و مرزی بودن این منطقه، وضعیت رو به وخامت گذاشت. در حال حاضر، وضعیت بد است. تحریم‌های اعمال شده هم از طرف ترکیه است و هم دولت اقليم کردستان عراق. زندگی در جزيره بسیار ساده است و استانداردهای زندگی بسیار پايين است اما آن‌ها فقر ندارند. مردم، به طور کلی، شادند و اولویت را به آن‌چه که در جهت به دست آورد موفقیت باشد، می‌دهند.

برخی از ضروریاتی که هر جامعه‌ای باید برای زنده ماندن داشته باشد در کردستان سوریه موجود است که مهم است، حداقل برای زمان موجود ، برای جلوگیری از گرسنگی، بر روی پای خود ایستادن و مقاومت کردن در برابر تحریم‌ها از سوی ترکیه و حکومت اقلیم کردستان. این الزامات شامل داشتن مقدار زیادی گندم برای نان و کلوچه است. در نتیجه، قیمت نان تقریبا رایگان است. نکته دوم این است که نفت هم ارزان است و آن‌طور که مردم می‌گویند، "قیمت آن مثل قیمت آب است". مردم از نفت برای همه چیز استفاده می‌کنند. در خانه، رانندگی وسایل نقلیه و تجهیزات کوچکی که برای طیف وسیعی از صنایع مورد نیاز است. برای تسهیل این وابستگی به نفت، جنبش جامعه دموکراتيک  برخی از چاه‌های نفت و مخازن نفت پالایش شده را بازگشایی کرده است. در حال حاضر، آن‌ها نفت بیشتر از نیاز منطقه تولید می‌کنند به طوری که قادرند مقداری را صادرات کنند و اضافه را نیز ذخیره کنند.

برق یک مشکل است به دلیل این‌که اکثراً در منطقه همسایه تحت کنترل داعش تولید می‌شود. درنتيجه، مردم فقط برای حدود ۶ ساعت در روز برق دارند. اما این رایگان است و مردم برای آن چيزی پرداخت نمی‌کنند. این تا حدودی توسط جنبش جامعه دموکراتيک با فروش دیزل به قیمت بسیار نازل به هر کس که یک ژنراتور خصوصی دارد به شرطی که برق توليدی را با یک نرخ بسیار ارزان به ساکنان محلی عرضه کند، حل شده است.

به لحاظ ارتباطات تلفنی، تلفن‌های همراه يا از خط اقلیم کردستان عراق و یا از خط ترکیه استفاده می‌کنند؛ بستگی به اين دارد که کجا باشيد. خطوط زمینی تحت کنترل جنبش جامعه دموکراتيک  و خودگردان دمکراتیک هستند و به نظر می‌رسد که به خوبی کار می‌کنند... البته اين هم مجانی است.

مغازه‌ها و بازارها در شهرها به طور معمول از صبح زود تا ۱۱ شب باز می‌باشد. بسیاری از کالا‌ها از کشورهای همسایه به منطقه قاچاق می‌شود. دیگر کالا‌ها از بخش‌های دیگر سوریه می‌آیند، اما آن‌ها به دلیل پرداخت عوارض سنگین به نیروهای سوری و یا گروه‌های تروریستی برای اجازه عبور کالا به درون کانتون جزيره گران هستند.

وضعيت سياسی در جزيره

همان‌طور که گفته شد، ارتش اسد عمدتاً از منطقه عقب نشینی کرد اما بخشی هنوز هم در دو شهر در کانتون جزيره باقی مانده است. رژیم هنوز هم کنترل بیش از نیمی از شهر بزرگ منطقه (الحسکه) را در اختياردارد، در حالی که نیم دیگر در دست يگان‌های مدافع خلق است.

نیروهای دولتی در شهر دوم منطقه (قامیشلو) باقی مانده‌اند، جایی که آن‌ها منطقه کوچکی را در مرکز شهر در کنترل دارند. با این حال، در منطقه اشغال شده، اکثریت قریب به اتفاق مردم به ادارات و مراکز خدمات دولتی مراجعه نمی‌کنند. تعداد نیروهای رژیم در این شهر بین ۶و ۷ هزار است و فقط کنترل فرودگاه و اداره پست را در دست دارند.

هر دو طرف به نظر می‌رسد که موقعیت، قدرت و اقتدار یکدیگر را به رسمیت شناخته‌اند و از درگیری و یا رویارویی خودداری می‌کنند. من این وضعیت را سیاست " نه جنگ و نه صلح" می‌خوانم. این به این معنا نیست که ميان آن‌ها درگیری نبوده‌است، چه در حسکه و چه در قامیشلو درگیری رخ داده است و باعث مرگ بسیاری از هر دو طرف شده است، اما تا کنون، روُسای قبایل عرب هر دو طرف را وادار به همزيستی کرده‌اند.

زنان و نقش آن‌ها

شکی نیست که زنان و نقش آن‌ها تا حد زیادی پذیرفته شده است و آن‌ها پست‌هايی در تمام سطوح هم در سطوح بالا و هم در سطوح پایین جنبش جامعه دموکراتيک، PYD و خودگردان دمکراتیک را به عهده گرفته‌اند. آن‌ها سیستمی به نام رهبری مشترک و سازماندهی مشترک دارند. این به این معنی است که در رأس هر اداره، هر بخش دولتی و یا نظامی باید زنان حضور داشته باشند. علاوه بر این، زنان نیروهای مسلح خود را دارند. برابری کامل بین زنان و مردان وجود دارد. زنان نیروی بزرگی هستند و قوياً در هر بخش از "خانه مردم"، کمیته‌ها، گروه‌ها و کمون‌ها درگیر هستند. زنان در کردستان سوریه فقط نیمی از جامعه را تشکیل نمی‌دهند، بلکه موثرترين و مهم‌ترين نیمه جامعه‌اند تا جائی که اگر زنان دست از فعاليت بردارند و یا از گروه‌های فوق خارج شوند، جامعه کُرد ممکن است فرو بپاشد. زنان حرفه‌ای بسیاری در سیاست و امور نظامی حضور دارند که برای سال‌ها با  PKK در کوه‌ها بودند. آن‌ها بسیار سرسخت، بسیار مصمم، بسیار فعال، بسیار مسئوليت‌پذير و بسیار شجاع هستند.

کمون‌ها

کمون‌ها فعال‌ترين واحد در "خانه مردم" است، و در همه جا مستقر شده‌اند. آن‌ها نشست‌های هفتگی خود را به طور منظم دارند و به بحث در مورد مشکلاتی که با آن مواجه‌اند می‌پردازند. هر کمون نماینده خود را در خانه مردم، در محله، روستا یا شهری که در آن، آن‌ها مستقر شده‌اند، دارد.

در زیر تعریف کمون از بیانیه جنبش جامعه دموکراتيک از عربی ترجمه شده است:

"کمون‌ها کوچکترین واحد‌ و فعال‌ترين آن‌ها در جامعه هستند. آ‌نها عملاً از دل جامعه و بر پايه آزادی زنان و محیط زیست و اتخاذ دموکراسی مستقیم شکل گرفته‌اند .

"کمون‌ها بنا بر اصل مشارکت مستقیم مردم در روستاها، در کوچه و خیابان و محله و شهر تشکیل می‌شوند. این‌ها مکان‌هايی هستند که مردم بنا بر میل و علاقه و عقايد‌شان و  اراده آزادشان  خود را سازمان می‌دهند و فعالیت‌های خود را در مناطق مسکونی آغاز می‌کنند و در‌ها را برای بحث در مورد تمام مسائل و راه حل‌ها باز می‌کنند.

"کمون‌ها ايجاد و ترویج کمیته‌ها را در دستور دارند. آ‌نها برای يافتن راه حل‌های مسائل اجتماعی، سیاسی، آموزش و پرورش، امنيت و دفاع از خود و حفاظت از قدرت خود و نه از دولت گفتگو و جستجو می‌کنند. کمون قدرت خود را از طریق سازماندهی کمون کشاورزی در روستاها و همچنین کمون‌ها، تعاونی‌ها و انجمن‌ها در محلات برقرار می‌کند.

" کمون در کوچه و خیابان، روستاها و شهرها با مشارکت همه ساکنان تشکیل شده و هر هفته یک جلسه دارد. در جلسه کمونی تمام تصمیمات به طور علنی توسط افرادی که در کمون هستند و سن‌شان  از ۱۶سال  بيشتر است گرفته می‌شود. "

ما به جلسه یکی از کمون‌ها در محله کُرنیش در شهر قامیشلو رفتيم. ۱۶ تا ۱۷ نفر در جلسه حضور داشتند. اکثر آن‌ها را زنان جوان تشکيل می‌دادند. ما درگير یک گفتگوی عمیق در مورد فعالیت‌ها و وظایف‌شان شديم. آن‌ها به ما گفتند که در محله‌شان ۱۰ کمون دارند و تعداد اعضای هر کمون ۱۶ نفر است. آن‌ها به ما گفتند: "ما همان کاری را می‌کنيم که کارگران جامعه می‌کنند، از جمله ديدار از مردم، حضور در جلسات هفتگی، بررسی هرگونه مشکل در محل، حفاظت از مردم و طبقه‌بندی مشکلات آن‌ها، جمع‌آوری زباله در منطقه، حفاظت از محیط زیست و شرکت در جلسه بزرگ [منظور مجمع عمومی است] برای گزارش در مورد آن‌چه در هفته گذشته اتفاق افتاده‌است.

در پاسخ به یکی از سوالات من آن‌ها تایید کردند که هیچ کس ، از جمله هيچ یک از احزاب سیاسی، در تصمیم گیری‌ها دخالت نمی‌کنند و این که تمام تصمیم گیری‌‌ها جمعی است. آن‌ها چند مورد که به تازگی در مورد آن‌ها تصمیم گرفته شده بود را ذکر کردند: "یکی از تصميمات در رابطه با یک قطعه بزرگ زمین در یک منطقه مسکونی بود که می‌خواستیم از آن جهت یک پارک استفاده کنيم. ما به شهردار شهر مراجعه کرديم و تصمیم خودمان  به او گفتيم و کمک مالی خواستيم. شهردار به ما گفت که کار خوبی است ولی آن‌ها تنها می‌توانستند ۱۰۰ دلار در اختيار ما بگذارند. ما پول را گرفتيم و ۱۰۰ دلار دیگر هم از مردم محلی برای ساخت یک پارک خوب کوچک جمع آوری کرديم". آن‌ها پارک را به ما نشان دادند و گفتند: "بسیاری از ما بطور جمعی بر روی آن کار کرديم تا آن را بدون نیاز به پول بیشتری به پایان برسانيم". در مثال دیگری گفتند که، "شهردار می خواست یک پروژه را در محله شروع کند. ما به او گفتیم که تا دریافت نظرات از همه نمی‌توانیم آن را قبول کنیم. ما یک جلسه گرفتيم و درباره آن بحث کرديم. این جلسه به اتفاق آرا آن را رد کرد. کسانی بودند که نتوانستند در جلسه حضور يابند، درنتيجه ما به آن‌ها در خانه‌هاي‌شان مراجعه کرديم تا نظرشان را بگيريم. همه در کمون به اين پروژه جواب رد دادند."

احزاب اپوزيسيون کردی و مسيحی

بیش از۲۰ حزب سیاسی کرد وجود دارد. چندتايی به خودگردان دمکراتیک پیوسته‌اند اما شانزده حزب ديگر نپيوسته‌اند. برخی خود را از سیاست بيرون کشيده‌اند، در حالی که دیگرانی با هم متحد شده‌اند تا یک حزب بزرگ‌تری را راه‌اندازی کنند. در حال حاضر دوازده حزب تحت نام پوششی "اجلاس میهنی کردستان در سوریه" متحد شده‌اند. این سازمان، کم و بیش اهداف و استراتژی مشترکی دارد. اکثر احزاب متحد در این سازمان چتری از مسعود بارزانی، رئیس دولت اقليم کردستان،  حمایت می‌کنند که رهبر حزب دموکرات کردستان در کردستان عراق است.

سابقه خونینی بین حزب دموکرات و PKK وجود دارد که سابقه آن به دهه ۱۹۹۰ برمی‌گردد. درگیری‌های شدیدی بین اين دو گروه در کردستان عراق بوده که هزاران کشته در هر دو طرف بجای گذارده و این زخمی است که هنوز هم درمان نيافته است. باید اشاره کنم که دولت ترکیه که نزدیک به حزب دموکرات بود در اين جنگ دست داشته است و به دلایل مربوط به خودش در حمله به نیروهای PKK در مرز عراق و ترکیه کمک می‌کرد.

PKK و حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) حامی تغییراتی بودند که در کردستان سوریه به وقوع پيوسته بود. اما این تغييرات قطعا نه در منافع ترکیه بود ونه اقلیم کردستان عراق. ترکیه و حکومت اقلیم کردستان همچنان بسیار نزدیک با يکديگر باقی مانده‌اند.

حزب دموکرات کردستان عراق هنوز هم برخی کرد‌ها را در کردستان سوریه به لحاظ مالی و نيز سلاح در تلاش برای راه اندازی يک نيروی ميليشيا از برخی از احزاب سیاسی و به منظور بی ثبات کردن منطقه کمک می‌کند.

ملاقات ما با احزاب مخالف بیش از دو ساعت به طول انجامید و اکثر آن‌ها حضور داشتند. ما با اين سؤال آغاز کرديم که رابطه‌شان با PYD، خودگردان دمکراتیک و جنبش جامعه دموکراتيک چگونه است. آیا آن‌ها آزاد هستند؟ آیا آن‌ها آزادی سازماندهی مردم، تظاهرات و سازماندهی فعالیت‌های دیگر را دارند؟ پاسخ به تمام پرسش‌ها مثبت بود. بازداشتی نبوده، هیچ محدودیتی برای آزادی و یا انجام تظاهرات نبوده‌است.

ما همچنين چند روز بعد با نمایندگانی از دو حزب سیاسی مسیحی و سازمان جوانان مسیحی در قامیشلو ملاقات کرديم. هیچ یک از این احزاب به خودگردان دمکراتیک یا جنبش جامعه دموکراتيک ملحق نشده بودند اما اعتراف می‌کردند که آن‌ها رابطه خوبی با آن‌ها دارند و با سیاست‌های آنان مشکلی ندارند. آن‌ها همچنین قدردانی می‌کردند که امنیت‌شان، و حفاظت در برابر ارتش سوريه و گروه‌های تروریستی به دلیل وجود نیروهای مدافع خلق و مدافع زنان که زندگی خود را قربانی می‌کردند، است.

قبل از ترک منطقه تصمیم گرفتيم که با مغازه‌داران، بازرگانان، صاحبان غرفه و بازاريان صحبت کنيم و دیدگاه‌های آنان را بدانيم. همه به نظر می‌رسید که نظر و عقيده بسیار مثبتی نسبت به خودگردان دمکراتیک و جنبش جامعه دموکراتيک دارند. آن‌ها راضی بودند بواسطه وجود صلح، امنیت و آزادی در کسب و کار‌شان بدون دخالت از طرف احزاب و یا جناح‌ها.

این یعنی راهی نو، راهی که می‌رود به الگو و سرمشقی برای مردم کشورهای منطقه تبدیل شود. کوبانی می‌تواند آغازی باشد برای گشودن افق‌های روشن به روی ملت‌های تحت ستم که در راه رهایی مبارزه می‌کنند، می‌تواند نویدبخش برپائی جنبش‌های مردمی و آزادیخواهانه در منطقه و سراسر جهان باشد.

این است مفهوم علمی و واقعی حکومت مردم بر مردم. دمکراسی از پایین به بالا یعنی مردم واقعا" و عملا" در سرنوشت سیاسی اقتصادی اجتماعی خود دخالت فعالانه داشته باشند و بر بالایی‌ها حکمرانی نمایند.

پایان




تاریخ: جمعه 16 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

رتبه ایران در میان کشورهای جهان در شاخص «رفاه» منتشر شد

این مؤسسه که مرکز آن در لندن واقع شده است، هر ساله شاخص رفاه کشورهای جهان را منتشر می کند؛ در شاخص رفاه جهانی سال 2014 که این هفته از سوی این مؤسسه منتشر شد؛ ایران در میان ۱۴۲ کشور در رتبه 107 قرار دارد.

این موسسه کشورها را در 8 شاخص اقتصاد، کارافرینی و فرصت، حکومت، آموزش،بهداشت امنیت و آسایش، آزادی های شخصی و سرمایه اجتماعی مورد جمع بندی قرار داده است که بر این اساس امسال نروژ برای ششمین سال پیاپی رتبه اول جهان و جمهوری افریقای مرکزی در اخرین رتبه قرار گرفته است.

مؤسسه لگاتوم از چهار سال گذشته فهرست شاخص رفاه را برای ۱۱۰ کشور جهان تهیه می کرد که ایران در این فهرست ها در سال ۲۰۱۲ در رتبه ۱۰۲ قرار داشت؛ این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ در رتبه ۹۲ و ۲۰۱۱ در رده ۹۷ و در سال 2013 در رتبه 101 قرار گرفته بود.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446940

متعصبان پاکستانی زوج مسیحی را زنده زنده سوزاندند

"شهباز مسیح" و همسرش "شاما بی بی"  (حدود 30 تا 35 ساله) زوج مسیحی پاکستانی که در کارگاه آجر پزی در روستای "چاک " در 60 کیلومتری شهر لاهور مرکز ایالت پنجاب پاکستان کار می کرده اند، پس از اینکه متهم به سوزاندن جلدهایی از قرآن می شوند با خشم گروهی از روستاییان  مواجه می شوند.

"شاما بی بی" روز یکشنبه مشغول تمیز کردن کارگاه آجر پزی بوده که مجلداتی از کتاب های طلسم و جادو پدرخوانده خود را یافته و آنها را برای از بین بردن سوزانده و به سطل زباله انداخته بود ، اما برخی کارگران کارگاه آجر پزی با دیدن بقایای مجلدات سوزانده شده می گویند که این زن مسیحی کتاب های قرآن را سوزانده است.

این زوج پاکستانی به همراه 3 فرزندشان فصد فرار داشته اند که از سوی صدها فرد خشمگین مورد هجوم قرار گرفته و زنده زنده در کوره آجر پزی کارگاه انداخته می شوند. گفته می شود زن سوزانده شده باردار بوده است.

مهاجمان خشمگین  نخست پای این زوج را قطع می کنند و سپس آنها را به کوره آجر پزی پرت می کنند. این زوج مسیحی کاملا در کوره آجر پزی ذوب شده اند و هیچ بقایایی از جسد آنها نمانده است. برخی کارگران مسیحی این کارگاه آجر پزی پس از این اتفاق از بیم جانشان به روستاهای مسیحی نشین مجاور گریخته اند.

ماه گذشته مجازات اعدام یک زن مسیحی پاکستانی که 4 سال پیش با اتهام کفرگویی مواجه شده بود، از سوی دیوان عالی پاکستان تایید شد.

نظرات بینندگان

انسانم آرزوست!!

عالمی دیگر بباید ساخت ..وز نوآدمی

رگه های اسلام داعشی و نژاد پرستی مذهبی همه جا هست.

فقط باید تاسفم بخوریم که ایا اینها انسان هستند یا .....

*       ترس من از آن نیست که دنیا به پایان برسد

ترس من از این است که دنیا بدون تغییر به حیات خود ادامه بدهد

تحمل دینی در هند را با پاکستان !!! مقایسه کنید.

ایا واقعا حیوان باهم نوعانش چنین کاری رو انجام میده؟

جهالت تا کجا ؟ سرم درد گرفت

*       داعش ها...

*       منبع:http://www.asriran.com/fa/news/364185

دو کارگر دیگر پالایشگاه فجر جم در حادثه کار کشته شدند

منابع کارگری ایلنا در پالایشگاه گازی «فجر جم» در بوشهر از کشته شدن دوکارگردیگر این مجتمع صنعتی بر اثر استنشاق گاز نیتروژن خبر می‌دهند.

در حالی که هنوز بیش از ۲۰ روز از حادثهمنجر به کشته شدن یکی از کارگران این واحد پالایشگاهی به نام «عبدالـله ستاری» نمی‌گذرد، کارگران این واحد صنعتی می‌گویند که بعد از ظهرروز گذشته (۱۳ آبان) دوکارگردیگر واحد تعمیرات پالایشگاه فجر جم حین شستشوی یکی از مخازن گاز دچار گاز گرفتگی شده و جان خود را از دست دادند.

ابتدا یکی از کارگران بنام «حسین حیدری» مشغول شستشوی یکی از مخازن با گاز نیتروژن بود که به علت ازدحام گاز نیتروژن دچار گاز گرفتگی شده و بیهوش می‌شود.

کارگر دیگری بنام «محمود جعفری» که در پایین مخزن متوجه وقوع حادثه می‌شود به قصد کمک همکارش وارد مخزن می‌شود که وی نیز دچار گاز گرفتگی می‌شود.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=220107




تاریخ: چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

کشف یکی از عمیق‌ترین نشانه‌های حیات

دانشمندان دانشگاه ییل یکی از عمیق‌ترین نشانه‌های حیات را در جزیره ساوث لوپز واشنگتن کشف کردند.

این محققان نوعی ماده معدنی را یافته‌اند که در اثر فرآیندهای زیستی شکل گرفته است. این ماده معدنی در صخره‌هایی موجود است که 100 میلیون سال پیش 12 کیلومتر زیر سطح زمین قرار داشته‌اند.

در صورت تایید این یافته‌ها، چنین ماده‌ای در میان عمیق‌ترین نشانه‌های حیات جای خواهد گرفت که تاکنون کشف شده‌اند. این مطالعه دارای مضامینی برای حیات در جهان‌های دیگر است و همچنین نشان می‌دهد نواحی بیشتری از زمین در مقایسه با آنچه پیش‌بینی شده، زیست‌پذیر هستند.

ماده معدنی کشف‌شده، «آراگونیت» نام دارد که می‌تواند هم توسط فرآیندهای زیستی و هم فرآیندهای طبیعی شکل گیرد. با این حال، در این تحقیق، دانشمندان ترکیب خاصی از ایزوتوپ‌های کربن را یافته‌اند که نشان می‌دهد ماده مزبور دارای منشا زیستی است. این یافته‌ها نشان می‌دهد این آراگونیت از متانی نشات گرفته که توسط میکروارگانیسم‌ها تشکیل شده است.

تصور می‌شود حیات در ناحیه‌ای عمیق در زیر زمین نشات گرفته باشد یعنی جایی که دو صفحه تکتونیکی در تماس با یکدیگر قرار گرفتند. در این جا احتمالا آب در صخره‌های زیرسطحی وارد شده و طی 100 میلیون سال، این صخره‌ها به تدریج به سمت بالا آمده‌اند و اکنون در سطح زمین مشاهده می‌شوند.

چنانچه حیات در چنین اعماق زیادی دوام آورده باشد، باید دماهای بیش از 122 درجه سانتی‌گراد را تحمل کرده باشد، بنابراین فشارهای بالا احتمالا زندگی را حتی در چنین دماهای بالایی در زیر زمین ممکن ساخته است.

کشف حیات در چنین محیط‌های خشنی می‌تواند به دانشمندان در جستجوی حیات بر روی سیارات دیگر و زمین کمک کند.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446243

این زن همه چیز را وارونه می‌بیند! 

 

«بویانا دانیلوویچ»، زن 28 ساله صربستانی به دلیل ابتلا به یک عارضه مغزی نادر، همه چیز اعم از نوشته‌های روزنامه‌ها، کتاب‌ها و تصاویر تلویزیونی و کامپیوتر را سروته می‌بیند. 

به دلیل اینکه مغز بویانا نمی‌تواند تصاویر را به‌ صورت طبیعی پردازش کند ناچار است تلویزیون و نوشته ها را سروته کند تا بتواند آن‌ها را درست ببیند یا بخواند.

این زن به اختلالی موسوم به موقعیت‌یابی فضایی دچار است که در این عارضه چشم‌ها یک تصویر را درست مشاهده می‌کنند اما احتمالا مغز جهت تصاویر را تغییر می‌دهد.

به گزارش ایسنا به نقل از ریپلی، تا پیش از این مواردی مشاهده شده بود که برخی افراد برعکس می‌نویسند اما مشاهده فردی که همه چیز را وارونه می‌بیند، پدیده نادری است.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/364108

                                             جنایت برای سرقت اسپورتج!

پدر فقدانی گفت : یک دستگاه ماشین اسپورتژ به شماره انتظامی .... ایران 77 را در روزنامه آگهی کرده بودم ؛ با تماس خریداران ، در روز دوشنبه 28 مهرماه دو جوان به در منزل مراجعه کرده و پس از رؤیت خودرو ، با پرداخت 200 هزار تومان پول نقد ماشین را قولنامه کردند و قرار شد فردا صبح با آوردن یک فقره چک رمز دار ، ماشین را دریکی از دفترخانه‌ها واقع در منطقه ستارخان سند بزنیم

این مرد ادامه داد: در ساعت هشت صبح روز سه شنبه 29 مهرماه این دو جوان مجددا به در منزل مراجعه کرده و به همراه پسرم سوار ماشین شده و به سمت دفترخانه رفتند. در ساعت 08:30 به پسرم زنگ زدم که با صدای نامفهموم گفت که "در اتوبان یادگار و در حال رفتن به سمت دفترخانه هستند" و پس از آن تلفن قطع شد ؛ پس از دقایقی دوباره تماس گرفتم و اینبار گوشی پسرم را یکی از آن دو جوان جواب داد و گفت آقا ، پسرت در حال رانندگی است ؛ دیگر زنگ نزنید و گوشی قطع شد؛ پس از آن تلفن همراه پسرم خاموش شد و از آن‌زمان من دیگر هیچ خبری از پسرم ندارم".

فردی بنام "سجاد . ظ " ( متولد 1370 ) را در منطقه تهران نو شناسایی کنند ؛ تصاویر سجاد به رؤیت پدر فقدانی رسید و او نیز بلافاصله وی را به‌عنوان یکی از دو خریدار خودرو مورد شناسایی قرار داد .

با شناسایی "نیما . د" ( 25 ساله ) به عنوان دومین متهم پرونده ، تصاویر وی از بانک اطلاعات پلیس استخراج و پدر فقدانی بلافاصله پس از مشاهده تصویر وی ، او را نیز همانند سجاد مورد شناسایی قرار داد .

هر دو متهم در اظهارات بعدی عنوان داشتند که به همراه فقدانی و به بهانه رفتن به دفترخانه سوار ماشین اسپورتج شده و در بین راه و با طرح و نقشه قبلی ، اقدام به خفه کردن فقدانی کرده و پس از ارتکاب جنایت جسد را به جاده ای خاکی که به گفته آنها مسیر یک روستا در حوالی گرمسار است منتقل و در آنجا سوزانده اند .

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/364105




تاریخ: چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

باورهای نادرست درباره سرماخوردگی و آنفلونزا

استراحت، مایعات گرم و داروهایی که شدت علائم را کم می کنند اساس درمان سرماخوردگی هستند

سرما خوردگی و آنفلونزا در فصول سرد بیشتر اتفاق می افتد و هرساله مطالب بسیاری در مورد شیوه های پیشگیری از آن ها می شنویم و می خوانیم. اما آیا به تفاوت های این دو بیماری واقف هستید؟

سرما خوردگی معمولا با درد و سوزش گلو شروع می شود و با آبریزش بینی، سرفه و گاهی دفع خلط ادامه می یابد. تب ممکن است در کودکان ایجاد شود، اما معمولا در بزرگسالان رخ نمی دهد.

علائم دو تا سه روز بعد از شروع شدیدتر هستند و بعد بتدریج خفیف تر می شوند. بیماری معمولا بین پنج تا هفت روز طول می کشد اما سرفه ممکن است بیشتر ادامه پیدا کند. عامل سرماخوردگی اغلب راینوویروس (از خانواده پیکورناویروس ها) است اما ویروس های دیگر مثل کوروناویورس، آدنوویروس، ویروس پاراآنفولانزا و ویروس سین‌سیشیال تنفسی هم ممکن است باعث سرماخوردگی شوند.

به سرماخوردگی ممکن است عفونت های باکتریی اضافه شود که در این صورت علائم شدیدتر و دوره آن طولانی تر خواهد بود، در این صورت ممکن است عفونت سینوس ها (سینوزیت)، عفونت گلو (فارنژیت) یا عفونت گوش (اُتیت) ایجاد شود.

تفاوت سرماخوردگی ویروسی و میکروبی را تنها افراد متخصص مثل پزشکان می توانند تشخیص دهند و در صورتی که سرماخوردگی باکتریایی باشد، با نظر و تجویز پزشک ممکن است به آنتی بیوتیک نیاز باشد.

حدود دویست نوع ویروس سرماخوردگی ایجاد می کنند اما سه نوع ویروس باعث آنفلونزا می شوند.

اما آنفلونزا بیماری دیگری است و علائم متفاوتی دارد، چرا که ویروس هایی که باعث آن می شوند از خانواده متفاوتی هستند و نباید با سرماخوردگی اشتباه گرفته شوند. آنفلونزا معمولا توسط ویروس های خانواده ارتومیکسو ویروس ها ایجاد می شود که خود به سه دسته (َA,B,C) تقسیم می شود. تب، تعریق، سردرد، درد عضلات و مفاصل، گلو درد، احتقان بینی، عطسه و سرفه از علائم آنفلونزا است و معمولا بین دو تا هفت روز بیماری ادامه پیدا می کند.

برخی از انواع آنفلونزا مانند آنفلونزای خوکی (نوع خاصی از ویروس آنفلونزای A) ممکن است با اسهال و استفراغ همراه باشد.

باید توجه داشت که آنفلونزا می تواند در کودکان، سالمندان و کسانی که دچار مشکلات قلبی عروقی یا بیماری های تنفسی هستند، با عفونت ریه (پنومونی یا ذات‌الریه) همراه شود اما چنین حالتی در افراد سالم بندرت اتفاق می افتد. در مورد هر دوی این بیماری ها، بجز مسائلی که در مورد پیشگیری و درمانشان مطرح هست، باورهای نادرستی وجود دارد.

یکی از این باورهای نادرست، درمان آنتی بیوتیکی است که بدون آنکه تاثیری بر ویروس سرماخوردگی یا آنفلونزا داشته باشد، منجر به مشکلات بیشتری می شود.

دو نکته در مورد آنتی بیوتیک ها قابل تامل است: نکته اول اینکه آنتی بیوتیک ها برای درمان باکتری ها، برخی عفونت های قارچی و تک یاخته های انگلی موثر هستند و باید نوع و مقدار آنتی بیوتیک را پزشک بر اساس نوع عفونت تعیین کند.

در صورتی که بیماری ویروسی باشد، به هیچ عنوان نباید از آنتی بیوتیک ها استفاده کرد، چرا که آنتی بیوتیک ها به هیچ عنوان بر عفونت های ویروسی تاثیر ندارند.

سرماخوردگی و آنفلونزای ویروسی را نمی توان با آنتی بیوتیک درمان کرد و تنها راه درمان آن استراحت و مراقبت است.

دومین نکته این است که مصرف خودسرانه و بی رویه آنتی بیوتیک ها باعث ظهور پدیده ای به نام "مقاومت به آنتی بیوتیک" شده است. این پدیده بدان معناست که میکروب بعلت تماس زیاد با آنتی بیوتیک ها راه بی اثر کردن آنها را یاد می گیرند و درواقع آنتی بیوتیک ناکارآمد می شود.

سرما خوردگی و آنفلونزا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی هستند و بیشتر علائم در این ناحیه ظاهر می شود

از دیگر باورهای نادرست در مورد سرماخوردگی و آنفلونزا این است که بسیاری گمان می کنند سرمای هوا، یا قرار گرفتن در معرض هوای سرد باعث بروز این بیماری ها می شود. درحالیکه عامل این دو بیماری ویروس است وابتلا به آن ها ارتباطی با هوای سرد ندارد. به عبارتی شما در تابستان هم می توانید دچار سرماخوردگی و آنفلونزا شوید. اما شاید پرسش این باشد که دلیل شیوع زیاد این بیماری ها در زمستان چیست؟

در پاییز و زمستان مدارس باز می شوند و کودکان در تماس نزدیک با هم هستند و این باعث افزایش خطر سرماخوردگی و آنفلونزا در کودکان و سپس انتقال آن به خانواده و شیوع آن در جامعه می شود.

از سوی دیگر، در فصل های سرد سال، مردم تمایل بیشتری به ماندن در فضاهای سرپوشیده دارند که باعث انتقال ویروس به دیگران می شود. عامل دیگر شیوع این بیماری ها در فصل های سرد، تغییرات فصلی است که باعث تغییر در رطوبت هوا می شود. بسیاری از ویروس هایی که آنفولانزا و سرماخوردگی را تولید می کنند، در هنگامی که رطوبت کم است، یعنی در فصل پاییز و زمستان، بهتر و بیشتر زنده می مانند و بیماری زا هستند. همچنین در فصل های سرد، مخاط بینی و دهان خشک تر از فصل های گرم است که می تواند در انتقال ویروس ها به بدن میزبان نقش داشته باشد.

عوامل موثر در بیماری

سن: کودکان و افراد مسن بیشتر در معرض ابتلا به سرماخوردگی و آنفلونزا هستند. علت این امر ضعیف بودن سیستم ایمنی آن ها نسبت به بزرگسالان است. به علاوه زمانی که کودکان در تماس با سایر افراد مبتلا به سرماخوردگی و آنفلونزا قرار می گیرند، دانش و توانایی کمتری برای مراقبت از خود در برابر بیماری دارند این خود عاملی برای افزایش شدت بیماری در آن هاست.

کم خوابی و استرس: کم خوابی و استرس باعت ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن می شود و فرد را بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قرار می دهد.

هر فرد بزرگسال بطور متوسط سالی دو تا چهار بار و هر کودک سالی سه تا هشت بار دچار سرماخوردگی می‌شود.

دخانیات: مصرف دخانیات مانند سیگار و قلیان -چه برای کسانی که مصرف کننده مستقیم هستند و چه برای کسانی که در معرض دود آن هستند- باعث افزایش خطر ابتلا به سرماخوردگی و آنفلونزا می شود چون سیگار سیستم ایمنی را ضعیف می کند.

به علاوه مصرف دخانیات در افرادی که دچار سرماخوردگی و آنفولانزا هستند، باعث تشدید علائمی مانند گلودرد می شود. این مشکل در مورد قلیان به علت اینکه مصرف آن بیشتر به صورت جمعی است، می تواند شدیدتر باشد.

از طرف دیگر، مصرف کنندگان دخانیات و یا کسانی که در تماس مستقیم با افراد سیگاری هستند، بیشتر در معرض خطر بیماری های ریوی مانند برونشیت و ذات الریه می باشند.

آلرژی: سرما خوردگی و آلرژی دارای علائم مشترکی مثل سوزش گلو و آبریزش بینی هستند. تاثیری که آلرژی بر روی بینی و گلو می گذارد، آن ها را بیشتر در معرض خطر سرما خوردگی و آنفلونزا قرار می دهد.

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی




تاریخ: چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

کارگران کاشی گیلانا برای دریافت حقوق، زیتون فروختند

همزمان با چهل و ششمین روز از شروع اعتراضات صنفی کارگران کاشی گیلانا، امروز (۱۰ آبان) کارگران تصمیم گرفتند برای جبران بخشی از مطالبات معوقه ۱۶ ماه گذشته‌شان، میوه درختان زیتون محوطه کارخانه را به فروش برسانند.
با وجود آنکه طی هفته گذشته کارگران کاشی گیلانا بخش زیادی از اموال غیر قابل استفاده کارخانه را برای فروش آماده کرده‌ بودند اما هنوز پولی از این بابت به کارگران پرداخت نشده است.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=219390

تظاهرات در یونان علیه نظام سرمایه داری

گروهی از یونانیان بعد از ظهر روز شنبه با تجمع درمقابل پارلمان این کشور برعلیه نظام سرمایه داری وادامه سیاست ریاضت اقتصادی دست به تظاهرات گسترده ای زدند.
این تظاهرات به ابتکار اتحادیه سراسری کارگران مبارز( پامه) و با حمایت بیش از یک هزار سندیکا وسازمان مردم نهاد از سراسر یونان برگزار شد.
دراین تظاهرات که با راهپیمایی درخیابان مرکزی شهر آتن شروع شد، علاوه بر شهروندان آتنی، تعداد زیادی نیز ازشهرهای دیگر که برای شرکت دراین تظاهرات به آتن سفر کرده بودند، حضور داشتند.
پارچه نوشته هایی را با خود حمل می کردند که برآنها نوشته شده بود،' دست ازاطاعت کورکورانه ازنظام سرمایه داری بردارید'،' مردم دیگر تاب تحمل سنگینی بار بحران مالی را ندارند'، ' مردم را بیش ازاین بسوی فقر و بدبختی سوق ندهید'.

تنها راه رهایی ازبحران مالی وفقر ونکبت، رهایی ازنظام سرمایه داری است وملت بایستی خود با ادامه مبارزه بی امان، دولت را وادار به تغییر سیاست ریاضت اقتصادی واز همراهی با نظام سرمایه داری بازدارد.
نظام سرمایه داری مایه وعامل بدبختی همه ملت ها واز جمله ملت یونان می باشد وچنانچه ملت خواستار رفا وبهبود وضع زندگی خود می باشد، بایستی با ادامه مبارزه، ازقیود استعمار ونظام سرمایه داری رهایی یابد.
منبع:
http://www.tabnak.ir/fa/news/446439

سوخت قاچاق می‌کنند تا زنده بمانند

«در این استان کاری که بشود با آن خرج یک خانواده را تامین کرد به سختی پیدا می‌شود. کارخانه‌، مزرعه و اداره‌ای که بتوان در آن استخدام شد وجود ندارد، بیشتر اهالی مجبورند تا خود برای تامین معاش‌شان آستین بالا بزنند و کاری دست و پا کنند، برخی از این کار‌ها مانند نقل و انتقال سوخت تا مرز پاکستان مجوز قانونی ندارد اما واقعیت این است که اهالی منطقه نیز باید به طریقی خرج زندگی خود را دربیاورند.»

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=219575

عامل اصلی تغییرات جوی معرفی شد

هیئت کارشناسان بین دولتی در امور تغییرات جوی سازمان ملل (IPCC)، انسان را عامل اصلی تغییرات آب و هوایی جهان معرفی کرد.

اجلاس سازمان ملل با هدف تهیه پیش‌نویس سند تغییرات آب و هوایی روز گذشته در کپنهاگ دانمارک به کار خود پایان داد. این سند قرار است در اجلاس تغییرات جوی 2015 پاریس ارائه شود. در پایان این اجلاس هیئت کارشناسان بین دولتی در امور تغییرات جوی سازمان ملل (IPCC) هشدار داد: انسان و فعالیت‌های انسانی صراحتا سبب تاثیرات وسیع از افزایش سطح آب دریاها گرفته تا ذوب یخ‌ها، در سراسر کره خاکی شده است.

انتشار این پیش نویس دوباره ابهامات مرتبط با نقش انسان در گرمای جهانی را می‌زداید. در این گزارش تصریح شده که نقش انسان و تاثیر آن بر الگوهای آب و هوایی واضح است و حجم حاضر آلاینده‌ها و گازهای گلخانه‌ای در حال حاضر در جهان به بالاترین سطح خود در تاریخ رسیده است.

در پیش نویس سند تغییرات آب و هوا، IPCC با کمک شش نمودار شواهد اصلی تغییرات جوی را ارائه کرده است. در این نمودارها روند افزایش دمای زمین از سال 1901 میلادی تا کنون و تاثیر افزایش دمای زمین بر یخ‌های قطبی نشان داده شده است.

این گزارش تصریح کرد: شکی نیست که زمین، جو و اقیانوس‌ها گرم تر شده‌اند و این گرما حجم یخ‌های قطبی را کاهش داده و سبب بالا رفتن سطح آب دریاها و اقیانوس شده است. با این حال هنوز دلیلی برای امیدواری هست. به عنوان مثال می‌توان معیارهایی را در نظر گرفت تا طی دهه‌های آتی حجم انتشار آلاینده‌ها کاهش یافته و از افزایش میانگین دمای هوای جهان به بیش از دو درجه سانتیگراد جلوگیری شود. این دمای دو درجه‌ای، دمای مطمئنی است که مقامات کشورهای مختلف جهان بر سر آن به توافق رسیده‌اند.

نظرات بینندگان

*       دقیقا کدوم انسان؟ لطفا اسمشو بزارید ازش خواهش کنیم دیگه تکرار نکنه .

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446364

وبلاگ آموختن: عامل اصلی تغییر در آب و هوای کره زمین نظام اجتماعی سیاسی سرمایه‌داری می باشد. چه کسانی این نظام را سرپا نگه داشته و با چنگ و دندان از آن دفاع می‌کندد؟ یک درصد افرادی که ظاهری انسانی دارند اما طبیعت آنها هیچ بویی از انسانیت ندارد. طمع و حرص ورزی، قتل و جنایت به هر شیوه‌ی ممکن برای به دست آوردن پول بیشتر، خصلت ذاتی آنهاست.

پشت پرده رانت‌های میلیاردی در پس معادن سنگ آهن!

آقایان شرایط را به نوعی تعیین می‌کنند که پیمانکار دیگری توان انجام تعهد ‌نداشته باشد و سرانجام همه ساله‌‌‌ همان افراد خاص برنده این مزایده ‌می‌شوند؛ برای نمونه، مزایده یک میلیون تن را برگزار می‌کنند و شرط می‌گذارند که باید پول آن تا ده روز پرداخت شود؛ بنا‌بر‌این، تنها افرادی برنده این مزایده شده‌اند که با مسئولان معدن رابطه دارند و البته هر بار که این مزایده را برنده شده‌اند، هرگز پول آن را پرداخت نکرده‌اند، بلکه به عنوان مشتریان خوش‌حساب، پول را به مرور زمان و پس از فروش پرداخته‌اند. سنگ آهن در بازار جهانی بین ۱۰۰ تا ۱۴۰ دلار بالا و پایین می‌شود، ادامه داد: این در حالی است که این مشتریان خوش‌حساب (!) سنگ‌آهن را به بهای کمتر از ۵۰ دلار قرار‌داد می‌بندند.هر گاه می‌خواهیم به رانت و فساد این معادن ورود کنیم، از طریق لابی و سفارش‌های برخی نمایندگان مجلس و یا مسئولان دولتی، مانع بررسی ما می‌شوند.آقایان به ظاهر هیچ سرپیچی از قانون نمی‌کنند، بلکه به نوعی مزایده برگزار می‌شود که اگر برای بررسی بروید، اسناد و مدارکی ارایه می‌کنند که طبق قانون است و هیچ مشکلی هم ندارد، ولی ‌پشت پرده قطعا رانت‌هایی است که ‌از چشم افراد غیر کار‌شناس ناپیداست. نماینده یزد و صدوق با اعلام اینکه شبکه‌های اختاپوسی در رأس برخی ‌شرکت‌های پیمانکار در معادن سنگ آهن کار می‌کنند، خاطرنشان کرد: فامیل، وابستگان یا دوستان رؤسا و مدیران ارشد، شرکت‌هایی ایجاد کردند و در حقیقت سود معدن را خودشان می‌برند. منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446391

داعش قیمت فروش زنان را اعلام کرد

رسانه‌های گروهی عربی و بین‌المللی در مدت اخیر اقدام به انتشار برگه‌ای با مهر رسمی داعش کردند که در آن قیمت زنان اسیر مسیحی و ایزدی ذکر شده است.
قیمت اسیران زن با توجه به سن آن‌ها به این ترتیب آمده است:
تمام کودکان اعم از دختر و پسر یک تا 9 سال، 200 هزار دینار
دختران از سن 10 تا 20 سال، 150 هزار دینار
زنان از سن 20 تا 30 سال، 100 هزار دینار
زنان از سن 30 تا 40 سال، 75 هزار دینار
زنان از سن 40 تا 50 سال، 50 هزار دینار
در پایان، بر کُشتن افرادی که از این قیمت‌های پیروی نکنند تاکید شده و خرید بیش از سه زن ممنوع اعلام شد.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/363889

وبلاگ آموختن: برقرار نظام برده‌داری در فرهنگ عقب مانده و فوق ارتجاعی 1400 سال پیش در قرن 21 نمود پیدا کرده است!

مرد بدبین همسرش را در حیات خانه کشت!

15 اردیبهشت ماه سال 92

خیابان 15 متری سوم افسریه

قاتل: مهدی 32 ساله : عفت را دوست داشتم و روز حادثه با همسرم که به رفتارهایش مشکوک بودم درگیر شدم و پس از اینکه عفت با چوب ضرباتی به من زد، عصبانی شده و با برداشتن چاقو از آشپزخانه وی را هدف ضربات قرار دادم.
منبع:
http://www.asriran.com/fa/news/363966




تاریخ: دو شنبه 12 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

سلوپی کردستان ترکیه در «روز جهانی همبستگی با >>>کوبانی




تاریخ: شنبه 10 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

مقایسه جایگاه علمی وزیران علوم احمدی نژاد و روحانی

نمره اچ ایندکس : «در سایت مرجع اسکوپوس - بزرگ ترین پایگاه اطلاعاتی «چکیده» و «استنادی» علمی دنیا- و در فاصله سال های 1996 تا 2013 نام فرهاد دانشجو – رییس دانشگاه آزاد در دولت قبل- با 5 مقاله علمی دیده می شود در حالی که اچ ایندکس او هم 2 از 50 است.
همچنین اچ ایندکس رضا فرجی دانا (وزیر علوم در دولت روحانی که با استیضاح کنار رفت) 12 از50  و اچ ایندکس محمود نیلی احمد آبادی (گزینه وزارت علوم که روز چهارشنبه موفق به اخذ رای اعتماد از مجلس نشد) 13 از50 است.
محمد مهدی زاهدی نیز همان گونه که گفته شد نمره اچ ایندکس ندارد و از کامران دانشجو هم اطلاعاتی در سایت مرجع اسکوپوس ثبت نشده است.»
- [h- index یا شاخص هیرش، یک شاخص عددی است که بهره وری و تاثیر گذاری علمی دانشمندان را به صورت کمّی نمایش می دهد و با در نظر گرفتن «تعداد مقالات پُر استناد» تعیین می شود. در دایره المعارف مجازی ویکی پدیا با استناد به سایت اسکوپوس آمده است که اچ ایندکس دکتر حمید میرزاده در مهر 1392 و بر پایه 140 مقاله پر استناد 22 بوده است.  مراجعه به سایت اسکوپوس اما نشان می دهد شاخص میرزاده 24 و اچ ایندکس فرجی دانا نیز 14 است.]

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/363501

۱۲معدنچی در کلمبیا کشته شدند

در پی حادثه فرورفتن معدن زغال سنگ «لاکانچا» درشهر «آماگا» کلمبیا در آمریکای جنوبی، دست کم ۱۲ معدنچی جان خود را از دست دادند.

معدنچیان ناخواسته یک مخزن بزرگ آب ایجاد شده در این معدن را که ۷۰۰ متر عمق دارد، سوراخ کردند و این کار باعث شد تا ۳۰۰ متر از معدن به زیر آب برود.

نیروهای امدادی تا جایی که آب بود، پیش رفتند اما در آنجا نه خروجی وجود داشت و نه ارتفاعی که بتوانند روی آن قرار گیرند و غرق نشوند. افزون بر اینکه در آنجا اکسیژنی نیز وجود نداشت.
گفتنی است، بارش شدید باران در روز پنجشنبه باعث ریزش تونل این معدن که بیش از ۴۵۰ متر عمق دارد، شده بود که در نخستین ساعات این حادثه از مجموع ۳۶ معدنچی در حال کار، ۲۴ نفر پیش از ریزش معدن جان خود را نجات دادند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=219192

تجمع کارگران مجتمع فولاد سازی ایتالیا در مقابل وزارت توسعه اقتصادی

بیش از ۶۰۰ کارگر کارخانه آلمانی فولادسازی شهر ترنی ایتالیا، در حالی که شعار می‌دادند «کار کار»، با تجمع در مقابلساختمان وزارت توسعه اقتصادی ایتالیا در رم، به تصمیم مسئولان این کارخانه برای اخراج صد‌ها کارگر اعتراض کردند.

کارگران مجتمع فولادسازی ایتالیا در اروپا در اعتراض به اخراج ۵۵۰ نفرازهمکارانشان در شهر «ترنی» مقابل ساختمان وزارت توسعه اقتصادی این کشور در شهر «رم» تجمع کردند.

 یکی دیگر از کارگران گفت: «ما از ۱۰ روز پیش تظاهرات اعتراض آمیز خود را به اخراج کارگران آغاز کرده‌ایم و تا زمانی که دولت به ما اطمینان ندهد این افراد می‌توانند به سرکار خود بازگردند و هیچ کارگر این مجتمع اخراج نخواهد شد به این اعتراضات ادامه خواهیم داد».
مجتمع فولاد سازی ترنی ایتالیا در یک صد کیلومتری شهر رم واقع است و بزرگ‌ترین کارخانه تولید فولاد اینوکس در اروپا است.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218951

تعویق ۲ ماه حقوق ۱۰۰ کارگر شهرداری فسا

پرداخت حقوق ۱۰۰ کارگر خدماتی و فضای سبز شهرداری «فسا» در استان فارس دو ماه به تاخیر افتاده است.

این کارگران که تحت مسئولیت دو شرکت پیمانکاری در نقاط مختلف شهر فسا به کارهای خدماتی و فضای سبز مشغول‌اند حقوق شهریور و مهرماه سال جاری را دریافت نکرده‌اند.

این  دو شرکت پیمانکاری در مجموع حدود ۱۰۰ کارگر دارند که هر ماه حقوق کارگران را با تاخیر پرداخت می‌کنند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=219262

یک کارگر ساختمانی بر اثر ریزش آوار کشته شد

یک کارگر ساختمانی در حال انجام کار در تهران بر اثر ریزش آوار جان باخت.

در این حادثه که صبح امروز در خیابان بهنود رخ داد، یک کارگر ۲۸ ساله در حین تخریب بخشی از یک ساختمان سه طبقه قدیمی بر اثر ریزش دیوارهای جانبی در زیر آوار گرفتار شد.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=219326




تاریخ: شنبه 10 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

اقتصاد سياسي به زبان ساده(۴۵)

 

کار ساده و کار پيچيده يا مرکب

کاري را که احتياج به تخصص نداشته باشد، کار ساده مي‌گويند؛ مثلا" با داس گندم و يونجه درو کردن، کندن بوته‌هاي نخود با دست، به تلفن پاسخ دادن، نان از تنور در آوردن، واکس کفش زدن، جارو کردن، آب‌پاشي کردن، بسته‌بندي کردن دستي، نگهباني، کار در مرغداري‌ها، گاوداري‌ها و غيره.

اما کاري که به آموزش و تخصص نياز داشته باشد، چه اين آموزش و تخصص از طرف خودمان باشد و چه به وسيله‌ي سرمايه‌دار، انجام گرفته باشد، کار پيچيده يا مرکب مي‌گويند. مانند کار خلبان، راننده‌هاي ماشين سنگين، درو کردن گندم با کمباين، کارگري که خط توليد‌ کارخانه‌اي را کنترل مي‌کند، مهندسان، پزشکان، استادان، معلمان، پرستاران، کارگران فني و غيره.

در زماني که صنعت‌گران کارگاهي رواج زياد داشت، رابطه‌اي بين استاد (کار پيچيده يا مرکب) و شاگرد (کار ساده) برقرار بود. در اين رابطه استاد در طول زمان زيادي تخصص خود را به شاگرد منتقل مي‌کند تا شاگرد او از کارگر ساده بودن به کارگري که کار پيچيده يا مرکب انجام مي‌دهد، تبديل شود.

چرا استاد و شاگرد که هر دو به طور يکسان از نظر زمان، با هم کار مي‌کنند اما يکي (استاد) دستمزد بيشتري از ديگري (شاگرد) دريافت مي‌دارد؟

کاري که شاگرد انجام مي‌دهد کار ساده و کاري که استاد انجام مي‌دهد، کار پيچيده يا مرکب است. استادکار سال‌ها کار کرده و در حين انجام کار، آموزش ديده و به کارگر متخصص تبديل گرديده است. بنابراين هنگامي که کار مي‌کند از تجربه و تخصصي که طي ساليان گذشته کسب کرده نيز استفاده مي‌کند و آن را بر روي مورد کار يا موضوع کار، به حيطه‌ي عمل در مي‌آورد.

هرکسي مي‌تواند در کنار استادکار، چيزهايي از قبيل چکش، آچار، انبردست و غيره را جابجا کند ولي هرکسي نمي‌تواند مکانيک اتومبيل باشد. هرکسي مي‌تواند آجر به دست استاد بنا بدهد، اما هرکسي نمي‌تواند بنا باشد. هرکسي مي‌تواند قطعات راديو و ساعت را جابجا کند اما هرکسي نمي‌تواند راديو و يا ساعت بسازد.

کار پيچيده يا مرکب از مجموعه‌اي از کارهاي ساده تشکيل شده است.

هرچه کار پيچيده‌تر باشد بازدهي کار هم افزايش مي‌يابد. مانند درو کردن گندم با داس (کار ساده) بازدهي کم اما درو کردن با کمباين (کار پيچيده يا مرکب) بازدهي بيشتر دارد. ‌

کارل مارکس مي‌نويسد:

"كار پيچيده فقط تصاعد هندسي يا دقيق‌تر مضروب كار ساده است، به گونه‌اي كه مقدار كوچكي از كار پيچيده، با مقدار بزرگ‌تري از كار ساده برابر است.  ... ممكن است كالايي محصول پيچيده‌ترين كار ممكن باشد اما ارزشش آن را با محصول كار ساده برابر مي‌كند، از اين رو فقط بازنمود مقدار مشخصي از آن كار ساده است1."

 

1 مارکس. کارل ؛ كاپيتال جلد يكم ص 72 ترجمه حسن مرتضوي، چاپ يكم سال 1386 انتشارات آگاه




تاریخ: شنبه 10 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

فاز جدیدی از چالش ماده و ضد ماده

چالش ماده و ضد ماده سال هاست که ذهن دانشمندان را درگیر کرده اما پژوهش اخیر برخی از این سوالات را حل کرده است.
‌ فیزیکدانان cern در هنگام بررسی بر روی ذرات زیر ماده اقدام واکاوی مسئله ی ماده و ضد ماده کردند.
در این بررسی انجام گرفته دانشمندان گفتند میزان تولید ماده بسیار بیشتر از ضد ماده است.
این بدان معنی است که در هنگام بیگ بنگ و تشکیل اولیه ذرات ماده در نوسانات ماده بر ضد ماده غلبه کرده و در این چالش پیروز گردیده است.
دانشمندان معتقداند 14 میلیارد سال پیش این به هم ریختگی چالش عظیمی را ایجاد کرده اما با این دستاورد بزرگ به حل این معادله ی پیچیده اقدام کردند.
محققان اظهار امیدواری کردند با آنالیز اطلاعات به دست آمده بتوانند به حل برخی از معماهای کیهان اقدام کنند.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446020

جزئیات جدید از پرونده وکیل ۳۲ میلیاردی

پیش‌تر قاضی پور اعلام کرده بود که یک وکیل با وزارت نیرو قراردادی به ارزش 32 میلیارد تومان امضاء کرده بود، تا مانع خصوصی سازی شرکت‌های وابسته به این وزارتخانه شود.
اقدامات وزارت نیرو فریبنده است و می‌خواهند شرکت‌های قابل واگذاری را به افرادی که خودشان می‌خواهند، بدهند.
باید از وزارت نیرو پرسید که نیروگاه ارومیه را چه کسی خریده است و بنده می‌دانم که خودشان یعنی معاون قدیمی وزارت نیرو آن نیروگاه را خریداری کرده است.
این نیروگاه با قیمت 480 میلیارد تومان خریداری شده است و بعد از دو سال قیمت آن به بیش از 1000 میلیارد تومان رسیده است.
آیا وزیری که 32 میلیارد تومان پرداخت می‌کند، می‌تواند وزیر باشد.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446054

پزشکان متخصص باید ساعتی 8 بیمار ویزیت کنند

قائم مقام وزیر بهداشت و درمان آموزش پزشکی، گفت:پزشكان متخصص باید در هر ساعت، 8 بيمار را ويزيت كنند و براي اجراي درست اين مهم ،روساي دانشگاه ها بايد به صورت مرتب بررسي و نظارت كامل بر اجراي آن داشته باشند.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/446097

اجاره پنت‌هاوس در تهران شبی 10 میلیون تومان!

اجاره یک شب یکی از پنت هاوس‌های لوکس پایتخت 10 میلیون تومان تعیین شده اما اگر متقاضی درخواست اجاره یک ماهه داشته باشد، می‌تواند 20 میلیون تومان بپردازد.

منبع: http://www.tabnak.ir/fa/news/446130




تاریخ: شنبه 10 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

 

  • شیر زن کوبانی>>> برای بهشت نمی جنگد،

اگر زنده بماند اینجا را بهشت می کند و اگر قرار باشد کشته شود وصیت می کند برای ادامه ی راهش.
دوحالت بیشتر ندارد،در هر دو صورت روژاوا را خواهیم ساخت...با زندگی یا شاید مرگ




تاریخ: جمعه 9 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

تبعیض هزار درصدی پزشکان و پرستاران

در پی تجمع روز گذشته (7 آبان) جمعی از پرستاران بیمارستان‌های تهران در برابر مجلس شورای اسلامی یک کار‌شناس حقوق صنفی پرستاران در ارتباط با دلایل این اعتراض به ایلنا گفت: علی رغم اینکه امسال در کارانه‌ها تغییراتی داده شد اما، وضعیت پرداخت دستمزد‌ها به پرستاران به ویژه در بخش خصوصی روز به روز بد‌تر می‌شود و این در حالی ست که ساعت کاری پرستاران بخش خصوصی ۴۴ ساعت در هفته است و به دلیل اجرایی شدن طرح نظام سلامت ما تقریبا به صورت شبانه روزی کار می‌کنیم.

تعرفه پرستاری برای یک کار‌شناس پرستاری هنوز مطابق با تعرفهٔ کارگری محاسبه می‌شود در حالیکه دستمزد من به عنوان کار‌شناس پرستاری با بالای پانزده سال سابقه کار باید بر اساس تعرفه خدمات پرستاری که سال ۸۶ مصوب شده پرداخت شود.

وی با ذکر مثالی از تبعیض هزار درصدی برخی از تعرفه‌های پرداختی به پرستاران برای یک عمل جراحی در بخش خصوصی گفت: در حال حاضر شرایط پرداختی‌ها به شدت غیر منصفانه است. برای یک عمل جراحی با هزینه تمام شده ۳ میلیون تومان در یک مرکز خصوصی، جراح رقمی معادل ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان دریافت می‌کنند، پزشک بیهوشی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان و کار‌شناس پرستاری تنها ۳۰۰۰ تومان دریافتی دارد.

لازم به ذکر است که در حال حاضر جامعه پرستاری نزدیک به ۲۳۰ هزار عضو دارد و ۱۶۰ دانشکده پرستاری در کشور وجود دارند که از سطح کار‌شناسی تا دکترا دانشجو تربیت می‌کنند اما به دلایل متعدد از تشکیلات منسجم جهت نظارت و رسیدگی به امور تخصصی پرستاران برخوردار نیست.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218867

تجمع کارگران پیمانی فاز ۱۷ و ۱۸ عسلویه در اعتراض به تعویق ۴ ماه حقوق

جمعی از کارگران پیمانکاری شاغل در پروژه‌های در دست احداث منطقه پارس جنوبی عصر امروز (7 آبان) در اعتراض به تعویق چهار ماه حقوق مقابل دفتر یکی از شرکت‌های پیمانکاری دست‌ اول این منطقه تجمع کردند.

منابع کارگری ایلنا در منطقه پارس جنوبی گزارش داده‌اند، ساعت ۱۵ امروز حدود ۱۰۰ نفر از کارگرانی که به واسطه استخدام در شرکت‌های پیمانکاری دست سوم منطقه پارس جنوبی در احداث پروژه‌های مجتمع‌های پتروشیمی و پالایشگاهی فازهای ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی مشغول کار هستند در مقابل دفتر «شرکت مدیریت طرح‌های صنعتی» (I. P. M. I) تجمع اعتراضی برپا کردند.

گفتنی است دستمزد ماهانه هر یک از کارگران طلبکار از شرکت I. P. M. I از ۸۰۰ هزار تومان تا ۶ میلیون تومان متغییر است، 

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218704

۱۱۵کارگر «معدن‌جو» طی هفته گذشته اخراج شدند/ ادامه تعدیل نیرو تا پایان سال

منابع خبری ایلنا در زرند از اخراج ۱۱۵ کارگر شرکت زغالسنگ معدنجو در یک هفته گذشته خبر دادند.

این کارگران دو روز قبل (سه‌شنبه 6 آبان) به دلیل تعویق سه ماه حقوق و شیوه اجرای تعدیل نیرو در شرکت زغال سنگ معدن جو، مقابل فرمانداری زرند تجمع کرده بودند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218786

ادامه انتظار ۱۰۰۰ کارگر «لوله صفا» پشت درهای کارخانه/ کارگران جایگزین آمدند

کارگران لوله و نورد صفا در ساوه دوازده روز پس از آغاز اعتراض صنفی‌شان می‌گویند کارفرما نه تنها بیش از یک هفته است که به آن‌ها اجازه ورود به کارخانه را نمی‌دهد بلکه شماری کارگر افغان استخدام کرده است تا لوله‌های تولید شده را برای مشتریان بار بزنند.

کارفرما مشغول فروش لوله‌هایی است که در زمان کار کارگران تولید شده‌اند آنهم در شرایطی که با اعتصاب بیش از هزار کارگر لوله و نورد صفا از یکشنبه هفته گذشته (۲۷ مهر) تولید در این کارخانه متوقف است. از طرفی در پی تشدید اعتراض صنفی کارگران، ورود آنان به این واحد تولیدی از سه شنبه هفته گذشته (۲۹ مهر) ممنوع است.

کارفرما علاوه بر تحت فشار قرار دادن هزار کارگر از لحاظ معیشتی با بر هم زدن نظم عمومی و دامن زدن به جو التهاب در منطقه زمینه را برای اغتشاش فراهم کرده و اغتشاش هم جرمی کیفری است بنابراین در این قضیه دستگاه قضا می‌تواند وارد عمل شود و با کارفرمای متخلف برخورد کند.

کارگران اقدام غیرقانونی کارفرما را به اداره کار، فرمانداری، نهادهای نظارتی و... گزارش داده‌اند اما این نهاد‌ها تاکنون هیچ اقدامی برای لغو ممنوعیت ورود کارگران به کارخانه انجام نداده‌اند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218880

کشف فسیل فیلی با قدمت یک میلیون سال

دو قطعه از فسیل یک فیل با قدمت یک میلیون سال در چالدران کشف شد.
حسن عباس‌نژاد مدیرکل حفاظت محیط‌زیست آذربایجان‌غربی در جمع خبرنگاران، با اعلام این خبر افزود: مطالعات ژنتیکی انجام شده توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست روی این فسیل‌ها بیانگر این است که قطعات کشف شده متعلق به اندام‌های ران فیل است.
وی گفت: یکی از این قطعات به طول 35 سانتیمتر و قطر 12 سانتیمتر و دیگری در ابعاد 35 سانتیمتر و ارتفاع 15 سانتیمتر است.
عباس‌نژاد ادامه‌داد: کشف این فسیل در چالدران نشانگر این است که این منطقه مکانی غنی در تنوع زیستی می‌تواند باشد.
وی با اشاره به مکان کشف این فسیل‌ها گفت: این مکان منطقه‌ای در مسیر چالداران به آواجیق در دره‌ای به طول یک کیلومتر واقع شده است.
عباس‌نژاد درباره نحوه پیداشدن این فسیل‌ها گفت: این دره در مسیر سیل واقع شده و بر اثر گذشت زمان و در نتیجه فرسایش خاک فسیل‌های زردرنگ و اسفنجی از زیرخاک بیرون آمدند.
وی ادامه‌داد: امکان اینکه ابعاد این اکتشاف گسترده باشد بسیار است و از مردم محلی می‌خواهیم تا در راستای حفاظت از این منطقه تلاش کنند.
مدیرکل حفاظت محیط‌زیست آذربایجان‌غربی اضافه کرد: با تهیه تجهیزات مورد نیاز اکتشافات و مطالعات بعدی درباره وجود فسیل‌های دیگری در این منطقه تداوم می‌یابد.
این فسیل‌ها در تیرماه امسال کشف شدند که به علت انجام مطالعات مختلف ژنتیکی روی آنها توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست تاکنون مطالبی در رابطه با آنها منتشر نشده بود

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/445749




تاریخ: پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

نامه یک فرمانده زن مقاومت «کوبانی»

روزنامه «نیویورک تایمز» امروز در سایت خود، نامه یک فرمانده زن نیروهای مقاومت مردمی در کوبانی را منتشر کرده که دربردارنده نکات مهمی از وضعیت جاری در این شهر است. میسا عبدو، نگارنده این نامه، که در کوبانی با نام مستعار نارین‌آفرین نیز شناخته می‌شود، انتقادات تندی را متوجه دولت ترکیه و سیاست‌های آنکارا در قبال کوبانی کرده است.
در این نامه آمده است: از پانزدهم سپتامبر تاکنون، ما مردم شهر کوبانی در سوریه، با شمار کم و اسلحه اندک، در برابر حمله همه جانبه داعش مقاومت کرده‌ایم. با این حال، به رغم عملیات داعش که طی یک ماه اخیر روز به روز تشدید شده ـ از جمله استفاده از تانک‌ها و خودروهای زرهی ساخت آمریکا ـ این گروه نتوانسته مقاومت مبارزان کوبانی را در هم بشکند.
ما از جامعه دموکراتیکی دفاع می‌کنیم که در آن کرد‌ها، عرب‌ها، مسلمانان و مسیحیان در کنار هم ‌بوده و اکنون همگی در خطر قتل‌عام هستند. مقاومت کوبانی، همه جامعه ما را بسیج کرده و بسیاری از رهبران مقاومت، از جمله خود من‌ از زنان هستند. ما از زنان در سراسر جهان نیز انتظار داریم که به ما کمک کنند.
البته ما از زنان نمی‌خواهیم ‌به اینجا آمده و در کنار ما بجنگند (هرچند در صورت وقوع چنین امری، برای ما افتخار خواهد بود)، بلکه از آن‌ها می‌خواهیم توجه عمومی را به وضعیت ما جلب کرده و آگاهی عمومی را در کشورهای خود درباره شرایط موجود در شهر ما، افزایش دهند و همچنین از دولت‌های خود بخواهند که به ما کمک کنند.
ما بابت تشدید حملات هوایی نیروهای ائتلاف بین‌المللی علیه مواضع داعش خرسندیم؛ اما باید توجه داشت ‌تا تاریخ بیستم اکتبر و زمانی که ارسال محدود اسلحه و تجهیزات آغاز شد، ما بدون هیچ گونه کمک لجستیکی خارجی به مقاومت ادامه می‌دادیم؛ بنابراین، باید تأمین اقلام مورد نیاز از سوی جامعه بین‌المللی ادامه پیدا کند. البته هیچ یک از این موارد، در این حقیقت تغییری ایجاد نمی‌کند که سلاح‌های ما قابل رقابت با سلاح‌های داعش نیست.
 ما هرگز تسلیم نخواهیم شد؛ اما برای پیشبرد مسئولیت‌های خود و مبارزه با داعش، به اقلامی بیش از صرفاً تفنگ و نارنجک نیازمندیم. به تازگی حتی زمانی که مبارزانی از دیگر مناطق کردنشین شمال سوریه تلاش می‌کنند، خودروهای زرهی و موشک‌های ضد تانک برای ما بفرستند، ترکیه اجازه این کار را به آن‌ها نخواهد داد.
ترکیه که عضو ناتو است، باید در مبارزه با داعش همکاری و همراهی کند. این کشور می‌تواند به سادگی و با دادن اجازه دسترسی دیگر مناطق کردنشین به کوبانی و همچنین نقل و انتقال جنگجویان و اسلحه با استفاده از خاک ترکیه‌ به ما کمک کند. در عوض، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، چندین بار آشکارا جنگجویان ما را ـ که برای دفاع از یک حامعه دموکراتیک و دارای تنوع قومی می‌جنگند ـ با آدمکش‌های داعش مقایسه کرده که دلیل این امر، تناقض‌های موجود در سیاست‌های آنکارا در قبال اقلیت‌های کرد ترکیه است.
 هفته گذشته و در پی افزایش انتقادهای بین‌المللی، ترکیه اعلام کرد اجازه عبور نیروهای پیشمرگه کرد عراقی را به سمت کوبانی خواهد داد؛ اما این دولت هنوز به دیگر کردهای سوریه اجازه نمی‌دهد با عبور از خاک این کشور وارد کوبانی شوند. این تصمیم بدون رایزنی با ما گرفته شده است.
در نتیجه، داعش می‌تواند مقادیر نامحدودی تجهیزات و مهمات جدید به دست بیاورد، ولی ما هنوز از چهار طرف ‌محاصره هستیم (از سه طرف توسط نیروهای داعش و از طرف چهارم توسط تانک‌های ترکیه). شواهد بسیاری است که نیروهای ترکیه‌ای، به افراد داعش اجازه داده‌اند به خاک این کشور رفت و آمد کنند؛ اما چنین اجازه‌ای برای جنگجویان کرد صادر نشده است.
دولت ترکیه، یک سیاست ضد کردی را در مقابل کردهای سوریه دنبال می‌کند و اولویتش سرکوب کردهای حاضر در شمال سوریه است. آن‌ها (مقامات ترکیه) می‌خواهند کوبانی سقوط کند. دولت‌های غربی باید بر ترکیه فشار بیشتری وارد کنند تا گذرگاه جدیدی ‌برای نیروهای کرد سوری باز کرده و اجازه رسیدن سلاح‌های سنگین آن‌ها به دست مبارزان کوبانی را بدهد. گشودن چنین گذرگاهی باید با نظارت سازمان ملل انجام گیرد.
ما خود را در حکم یکی از نیروهای مؤثری که می‌تواند در سوریه با داعش مبارزه کند، ثابت کرده‌ایم. هر زمان که ما در شرایط برابر با آن‌ها طرف شده‌ایم، آن‌ها شکست خورده‌اند. اگر ما سلاح‌های بیشتری داشتیم و می‌توانستیم با دیگر مبارزان کرد سوری ارتباط برقرار کنیم، در موقعیتی قرار می‌گرفتیم که ضربه‌ای کشنده به داعش وارد کنیم که به شکست کلی آن‌ها در منطقه منجر شود. مردم کوبانی نیازمند توجه و کمک جهانیان هستند.

نظرات بینندگان

هزاران آفرین بر این شیرزنان قهرمان.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ترکیه ننگت باد .




تاریخ: پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

تفاوت روانشناس و روانپزشک؟ کی به روانپزشک مراجعه کنیم،‌ کی به روانشناس؟

اگر به قردی بگویید به «مشاور» یا «روانشناس» مراجعه کن، مقاومت کرده میگوید.«من سالمم»، «مگه من دیوانه ام که بروم پیش روانشناس».

طبق آماری پیش از این اعلام شده حدود ۴۰ درصد ایرانی ها به انواع مختلفی از اختلالات روانی مبتلا هستند.

اما روانشناس و روانپزشک چه تفاوت هایی با هم دارند؟ کی به روانپزشک مراجعه کنیم،‌ کی به روانشناس؟

دکتر حامد محمدی کنگرانی می گوید: روانشناسی و روانپزشکی بحث قدیمی است، این دو رشته کاملا جدا از هم هستند که در کشور ما اخیراْ باعث دردسرهای بیشتری شده است. یک نکته خیلی مهم درباره بیماری ها (شناخت و تشخیص بیماری) است. در همه جای دنیا تشخیص بیماری و اینکه بگوییم آیا فرد بیماری خاصی دارد یا نه برعهده پزشک است. به همین دلیل پزشک مسئولیت های قانونی هم دارد که باید مقابل آن هم حتما جوابگو باشد.

او می گوید: همانطور که فقط یک پزشک می تواند تشخیص بدهد مثلاْ فرد بیماری قلبی یا سکته قلبی کرده یا نه، فقط یک روانپزشک است که می تواند تشخیص بدهد کسی بیماری افسردگی یا اختلال اضطرابی به معنای علمی را دارد یا ندارد. دلیلش هم این است که خیلی از اختلالات جسمانی مانند کم کاری یا پرکاری تیروئید، بیماری قلبی، اختلالات هورمونی مربوط به غده های فوق کلیه، مربوط به بیماران جنسی در خانم ها و... می تواند مربوط به اختلالات روانپزشکی باشند. به همین دلیل در مورد تشخیص بیماری قطعا این موضوع برعهده روانپزشک است و درمان دارویی حتما توسط روانپزشک انجام می شود. 

 به گفته محمدی کنگرانی موضوعی که مورد مناقشه، بحث و دردسرساز است، بحث روان درمانی است: در تمام کشورهای دنیا کسی می تواند روان درمانی یا همان مشاوره را انجام دهد که دوره آموزشی موارد خاص از روان درمانی را گذرانده باشد، این دوره ها می تواند شناخت درمانی، رفتار درمانی، خانواده درمانی، روان درمانی تحلیلی و... باشد. این موارد به روانشناس یا روانپزشک بودن فرد ارتباطی ندارد، متأسفانه موضوعی که اکنون باعث دردسر شده است، نبود اعتماد روانپزشک ها و روانشناسان به یکدیگر است.

او می گوید: خیلی از همکاران ما اعتقاد دارند درمان یک اختلال روانی فقط باید با دارو انجام شود در صورتی که اکنون ثابت شده بهترین نوع درمان در اختلالات روانشناختی و بهترین روش، تلفیقی از روانشناسی و روانپزشکی (روان درمانی و دارو درمانی) است. در بعضی موارد دارو درمانی بیشتر کاربرد دارد و در بعضی موارد روان درمانی. مهم این است که تلفیقی از این دو باشد. نکته مهم اینجاست که تشخیص بیماری، برعهده روانپزشک است. اکنون در همه جای دنیا روانشناس و روانپزشک باید با هم همکاری کنند، ممکن است بیماری مراجعه کند که اختلال دارو درمانی و نوع خاصی از روان درمانی داشته باشد که روانپزشک به تنهابیی توانایی انجام آن را نداشته باشد. در اینجا روانپزشک بیمار را تحت دارو درمانی قرار می دهد و بعد از آن بیمار را ارجاع می دهد به روانشناس برای اینکه نوع خاص از روان درمانی را انجام دهد. 

تفاوت روانشناسی و روانپزشکی 

دکتر افشین یداللهی، متخصص اعصاب و روان درباره تفاوت روانشناسی و روانپزشکی به خبرآنلاین می گوید: روانپزشکان باید دوره پزشکی عمومی را بگذراند و بعد در تخصص اعصاب و روان یا روانپزشکی مطالعه کنند. بعد از گذراندن این دوره ها که حدود ۴ سال طول می کشد، در واقع روانپزشک اجازه درمان و تجویز دارویی دارد. ضمن اینکه اگر دوره های مشاوره را گذرانده باشد علاوه بر تجویز دارو در صورت لزوم اجازه بستری کردن بیمار را هم دارد. روانپزشکان علاوه بر این در مورد مشاوره و درمان های غیردارویی هم می توانند فعالیت کنند. اکثر روانپزشکان علاوه بر درمان دارویی، درمان روانی اعم از شناخت درمانی، رفتار درمانی، روان شناختی یا تحلیل رفتارهای متفاوت و... نیز انجام می دهند. اما روانشناسان اول لیسانس روانشناسی می گیرند شامل روانشناسی بالینی، عمومی و انواع روانشناسی های دیگر و بعد از آن مقطع فوق لیسانس را باید بگذرانند.

تحلیل و شناخت مهم ترین گام برای تصمیم گیری 

یداللهی درباره مراجعه افراد به روانشناس یا روانپزشک می گوید:‌ هر کسی نیاز به مشاوره و تحلیل شدن دارد. بعضی از مسائل در مسیر ناخودآگاه افراد انجام می شود و برای دست پیدا کردن و شناختن آن حتما باید تحلیل شود تا به شناخت برسد و در واقع با مشاوره، شناخت وتحلیل افق های جدیدتری به روی فرد باز می شود، همچنین مسائلی مطرح می شود که شاید قبل از تحلیل مطرح نشده باشد و این موضوع باعث می شود خیلی راه ها برای فرد گشوده شود. بنابراین مهم ترین گام برای تصمیم گیری در مراحل مختلف زندگی تحلیل و مشاوره است. از این دیدگاه افرادی که در مراحل و دوره های تحلیل قرار می گیرند در واقع افرادی هستند که مشکلات خاصی هم ندارند ولی برای شناخت عمیق تر و بیشتر خودشان نیاز به گذراندن این دوره ها دارند. با توجه به اینکه همه افراد با مشکلات متعددی روبه رو هستند و ما نمی توانیم بگوییم هیچ آدمی بدون مشکل نیست، این دوره های تحلیلی برای تمام افراد توصیه می شود.

مراجعه بیماران به روانشناس و روانپزشک

یداللهی درباره علت های دیگر مراجعه افراد به روانشناس یا روانپزشک می گوید: افرادی که دچار اضطراب یا علائم افسردگی خفیف، وسواس، فوبیا یا خیلی از مشکلات دیگر روانشناختی باشند نیازمند مراجعه به روانشناس یا روانپزشک هستند. بعضی از این موارد در حدی که خفیف یا بعضا تا متوسط باشد با روان درمانی و مشاوره هایی که متناسب با روحیه و دیدگاه فرد باشد، انجام می شود. در موارد متوسط و شدید ممکن است نیاز به مداخله درمان دارویی باشد که در کنار آن مشاوره ها هم می تواند کمک بسزایی کند. در مواردی دیگر فرد دچار روان پریشی است و علائمی مثل توهم های متعددی با افت عملکرد، توهم های مختلف دیداری، شنیداری و انواع دیگر مانند بدبینی های شدید، پرخاشگری های غیرقابل کنترل، وسواس های شدید، اضطراب های شدید و... نیاز به درمان های دارویی است که توسط روانپزشک تجویز می شود.

منبع: http://www.asriran.com/fa/news/362789




تاریخ: پنج شنبه 8 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

طلاق توافقی پس از دو روز زندگی مشترک!

مرد جوان در خصوص علت درخواست طلاق خود به قاضی گفت: ما تنها دو روز است که با هم ازدواج کرده ایم ولی در همین دو روز متوجه شدیم که با هم تفاهم نداریم و نمی توانیم در کنار هم زندگی کنیم.
زن جوان هم به قاضی گفت: من شوهرم از طریق یکی از آشناهایمان به هم معرفی شدیم و خیلی زود هم با هم ازدواج کردیم. ما فرصت کافی برای شناخت یکدیگر نداشتیم و این دو روز فرصت خوبی بود تا بفهمیم که نمی توانیم با هم زندگی کنیم.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/363377

به فسیل‌های زنده ایران دست نزنید

استاد دانشگاه گوتینگن آلمان گفت: درختان موجود در جنگل‌های شمال فسیل زنده هستند و نباید به آنها دست زد زیرا موروثی برای آیندگان محسوب می‌شوند.
با توجه به شناخت کافی که از جنگل‌های مازندران دارم، 17 درصد جنگل‌های شمال از درختان انجیلی است. این درختان در اروپا از بین رفته‌ا‌ند.
مساحت جنگل‌های ایران به میزان کشور آلمان است ولی مساحت جنگل‌های ایران با توجه به جمعیت و کارخانه‌های موجود کم است.
در کشور آلمان، کاشت همیشه در برابر با برداشت است و هیچگاه 11 میلیون هکتار جنگل آن کم نشده است. 70 درصد جنگل‌های آلمان، اقتصادی هستند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/445526

خودکشی در مترو تهران

یک مرد 40 ساله ساعت هشت و ده دقیقه صبح امروز چهارشنبه در خط 4 مترو در ایستگاه پیچ شمیران خودکشی کرد.
این مرد حدود ساعت هشت و ده دقیقه صبح امروز در خط چهار مترو خودش را به زیر قطار انداخت و در دم کشته شد.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/363306

مارگزیدگی عجیب در ونزوئلا

حتی پس از قطع پای این دختربچه خطر مرگ او وجود دارد زیرا خطر تجزیه بافتی که می‌تواند کل بافت عضلانی بدن را نابود کند و منجر به آسیب کلیوی شود این دختر را تهدید می‌کند.

 مارگزیدگی پای یک دختربچه 13 ساله ونزوئلایی را مانند کبریت سوخته، سیاه و خشک کرد.
این دختربچه یک ماه پس از مارگزیدگی در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفته است. او عضو یک قبیله بومی است که پس از مارگزیدگی تحت درمان‌های سنتی قرار می‌گیرد و در نهایت وضعیت وی بحرانی شده و به بیمارستان کاراکاس منتقل می‌شود.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/363372

مواظب باشید: «گاز» طی 10 سال جان 8 هزار ایرانی را گرفته است

آمارها نشان می‌دهد در 10 سال گذشته حدود هشت هزار شهروند بر اثر استنشاق گاز منو اکسید کربن جان خود را از دست داده اند. مسئولان مرتبط با این حوادث می‌گویند در این زمینه وظیفه مستقیم ندارند و رسانه ملی باید برای پیشگیری از وقوع گازگرفتگی به میدان بیاید.

گازی بی رنگ و بی بو است و به آرامی آدمی را از پای در می آورد. آمارها نشان می دهد در 12 سال اخیر حدود 10 هزار شهروند ایرانی جان خود را به دلیل استنشاق گاز منواکسید کربن از دست داده اند. استاندارد نبودن بخاری همواره به عنوان یکی از دلایل مرگ و میر بر اثر گاز منو اکسید کربن مطرح شده است.

مهمترین دلایل مرگ بر اثر گاز گرفتگی

·         استفاده از وسايل گازسوز و گرمايشي بدون دودکش

·         نقص در دودکش و نشست گاز در فضاي مسکوني

·         استفاده از وسايل خوراک پزي براي گرمايش

·         به کارگيري روشنايي گاز به مدت طولاني به خصوص در فضاي بدون تهويه

·         ضعف در دودکش شومينه

·         معيوب بودن مشعل شوفاژ

·         آبگرمکن هاي ديواري و زميني به ويژه وقتي که دودکش مناسب ندارند

·         روشن گذاشتن خودرو در پارکينگ

·         نبود تهويه درست و مناسب در محيط

·         تخليه نشدن گازهاي مضر و جايگزين نشدن هواي تازه

·         نقص فني در وسايل گرمازا

·         استفاده از دودکش مشترک

·         نيم سوز بودن زغال چوب

·         نقص فني در شبکه تهويه

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/363324

کارگران شیشه آبگینه در محوطه کارخانه تجمع کردند

شماری از کارگران کارخانه «شیشه آبگینه «قزوین که حقوق مرداد، شهریور و مهر را دریافت نکرده‌اند در پی تداوم بی‌توجهی‌ کارفرما به پرداخت مطالبات صنفیشان و همچنین اخراج دو نفر از همکارانشان صبح امروز در محوطه کارخانه تجمع کردند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218098

بیکاری ۳۵ کارگر پتروشیمی هگمتانه بدون دریافت ۴ ماه دستمزد

منابع خبری ایلنا گزارش دادند یک شرکت پیمانکاری در پروژه پتروشیمی هگمتانه همدان ۳۵ نفر از پرسنل پایپینگ خود را در سه ماه گذشته اخراج کرده و پیگیری‌های حقوقی پرسنل اخراجی برای دریافت معوقات حقوقی ۷ ماهه‌شان بی‌نتیجه مانده است.

کارگران ۴ ماه دستمزد معوقه و بین ۴ تا ۷ ماه عدم واریز بیمه، مزایا عیدی، حقوق سنوات، خواربار و حق مسکن را از این شرکت پیمانکاری طلبکارند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218402

کشته شدن یک کارگر ساختمانی در مشهد

در پروژه چهار طبقه طرح توسعه بیمارستان پاستور مشهد یک شاخه تیرآهن هنگام جا به جایی توسط جرثقیل، از طبقه دوم همین ساختمان‌‌ رها و به کارگر ۳۰ ساله مشغول کار در طبقه منفی دو برخورد کرد.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218381

تجمع کارکنان پتروشیمی بوعلی در اعتراض به پرداخت نشدن پاداش بهره‌وری

جمعی از کارکنان رسمی مجتمع پتروشیمی بوعلی امروز در اعتراض به پرداخت نشدن پاداش بهره‌وی نیمه نخست سال ۹۳ در محوطه این مجتمع تجمع کردند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218292

تجمع کارگران معدن جو مقابل فرمانداری زرند/ ۱۲۰ نفر در آستانه اخراج

کارگران معدن زغال سنگ «معدن جو» واقع در زرند کرمان امروز (ششم آبان ماه) با تجمع در مقابل فرمانداری این شهرستان خواستار تسریع در رسیدگی به شرایط استخدامی‌شان شدند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218280

محبوس شدن ۲۳ معدنچی بر اثر وقوع انفجار در ترکیه

بر اثر انفجار در یک معدن زغال‌سنگ در جنوب ترکیه، ۲۳ کارگر در این معدن محبوس شدند.
بامداد چهارشنبه (۱۴ مه / ۲۴ اردیبهشت) نیز در یک معدن زغالسنگ دیگر در ترکیه یک انفجار مهیب روی داد که دلیل آن اتصال برق کوره این معدن واقع در استان مانیسا اعلام شد و طی آن ۲۳۲ نفر از کارگران در آتش سوخته و جان دادند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218276

کارگران «صنایع پی وی سی» مهرماه حقوق فروردین را دریافت کردند

پرداخت حقوق ۱۲۰ کارگر قراردادی کارخانه «صنایع پی وی سی» واقع در مهدیشهر سمنان، ۶ ماه به تعویق افتاده است. همچنین سه ماه حق بیمه این کارگران نیز به سازمان تامین اجتماعی پرداخت نشده است.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=218429

۳۶ کارگر «سیمان کارون» اخراج شدند

۳۶ کارگر کارخانه «سیمان کارون» در خوزستان به دلیل اتمام قرارداد کاری، اخراج شدند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=217902




تاریخ: پنج شنبه 7 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

این‌ها کیانند که می‌خوانند و می‌رقصند و می‌رزمند و مرگ را به سُخره گرفته‌اند و پژواک شجاعت و پایداری شان را می‌توان در خیابان‌های پایتخت‌های کشورهای جهان شنید؟ این‌ها پرتوهای پرانرژی نورهایی هستند که بر تاریکی و جهل می‌تازند!




تاریخ: سه شنبه 6 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب