انواعخانواده:1-خانوادهي همخون2-خانوادهي پونالوايي3-خانوادهي يارگير4-خانواده تک همسري
3-خانوادهي يارگير
"ازدواج ميان يک زن و مرد، که به سادگي هر يک از آنها ميتوانست پيوند را بگسلد- و مورگان آن را "خانوادهي يارگير" ناميد." ص39
"پيچيدگي روزافزون نبايدهاي ازدواج، ازدواجهاي گروهي را بيش از پيش دشوار کرد؛ به جاي اين ازدواجها، خانوادهي يارگير پديد آمد. در اين مرحله، يک مرد با يک زن زندهگي ميکند، ولي هنوز چند همسري و بيوفايي گاهگداري حق ويژهي مرد ميماند، هرچند که چند همسري، به دليلهاي اقتصادي کمتر انجام ميشود؛ با اين حال در دوراني که زن با مرد زندهگي ميکند، از او وفاداري بيچون و چرا خواسته و اگر زنا کند به سختي مجازات ميشود. ولي پيوند زناشويي ميتواند به سادهگي از سوي طرف گسسته شود و فرزندان مانند گذشته همچنان به مادر ميرسند."ص60
"با ازدواج يارگيري، ربودن و خريدن زن آغاز ميشود. ... پيمان زناشويي به ميل هريک از دو طرف فسخ شدني است. ... فرزندان نزد مادر ميمانند و هر يک از دو طرف آزاد است که دوباره ازدواج کند."ص61
"اين که زن، در آغاز پيدايش جامعهي انساني بردهي مرد بود، يکي از بيپايهترين پنداشتهايي است که از عصر روشنگري سدهي هجدهم به ما رسيده است. زنان در ميان همهي مردمان وحشي و بربر- در مرحلهي پاييني و مياني و حتا بخشي از مرحلهي بالايي نه تنها پايگاهي مستقل، بلکه جايگاهي بسيار ارجمند داشتند."ص62
""بانوي" دوران تمدن- که دربند احترام دروغين و بيگانه شده از کارِ واقعي است- از ديد اجتماعي، بسيار پايينتر از زن سختکوشِ دوران بربري است که در ميان مردم خود بانوي راستين به شمار ميآمد."ص63
"تنها پس از آن که گذار به ازدواجِ يارگيري با تلاش زنان انجام شد، مردان توانستند تک همسري سفت و سخت را- البته تنها براي زنان- پديد آورند."
"خانوادهي يارگير در مرز ميان توحش و بربريت، و بيشتر در مرحلهي بالايي توحش و تنها گاهگاهي در مرحلهي پاييني بربريت، پديد آمد. اينگونه از خانواده ويژهگي روزگارِ بربريت است، همانگونه که ازدواج گروهي ويژهگي دورانِ توحش و تکهمسري ويژهگي تمدن هستند."ص67
"به راستي چند همسري از سوي مرد آشکارا محصول بردهداري است و به چند نمونهي استثنايي محدود ميباشد. در خانوادهي پدرسالاري سامي، تنها پدرسالار، و دست بالا يکي دو تن از پسراناش، چند همسر بودند؛ ديگران ناگزير بودند هر کدام به داشتن يک زن راضي باشند. امروزه نيز در سراسر سرزمينهاي خاوري چنين است. چند همسري امتياز ثروتمندان و بزرگان است، زنان را بيشتر با خريد بردههاي زن به دست ميآورند؛ و تودهي مردم در حالت تک همسري به سر ميبرند." ص75
فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386
نظرات شما عزیزان: