رنج تاريخ
دردهايم را تماشا کردم
کمي بلندتر از تاريخ بودند
اشکهايم را پيمانه کردم
دريا،
چه کوچک بود!
رنجهايم را بر دوش کشيدم
کوه به قامت شکسته شد
اطرافم را نگريستم،
تنها نبودم
هرکه را تاريخ بلندي داشت
که ميگريست
و دريا،
برقامت شکسته کوه
رنج ميشست ...
شعر: شيرکو بيکَس
ترجمه: احمد الماسي
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط امید
آخرین مطالب