نقش کارگر در سه نظام
"در نظام بردهداري، دارندهي نيروي کار متعلق به فرد مالک، متعلق به شخص خاصيست و ماشين کاري او به حساب ميآيد، يعني که مجموعهي نيروي حياتي و قدرت کارياش به مالک او تعلق دارد. به همين دليل برده از نيروي کاري خويش تلقي يک نفس آزاد را ندارد. در نظام رعيتي (سرواژ) همِ همين طور است و رعيت جزيي از مالکيت ارضي، از لوازم زمين است، درست مانند گاو نري براي شخم يا خرمن کوبي. در نظام بردهداري، دارندهي نيروي کار، فقط ماشين زندهاي براي کار کردن است که ارزشي دارد؛ يا ارزشي هست اما متعلق به غير. ولي(در نظام سرمايهداری) کليت ظرفيت کاري کارگر آزاد از نظر خود وي به منزلهي دارايي او و از عناصريست که وي قوهي فاعلي خود را بر آن اعمال ميکند و با صرف آن زندگي ميکند."
کارل. مارکس؛ گروندريسه جلد يکم؛ صص 459-460 ترجمه باقر پرهام و احمد تدين
نظرات شما عزیزان: