مفهوم کارگر آزاد
"مفهوم کارگر آزاد به وضوح دلالت بر گدايي او دارد: گداي بالقوه. او بنا به شرايط اقتصادياش صرفا" يک توان کار زنده است و از اينرو نيازمند ضروريات زندگي است. ضرورتي همه جانبه، بدون داشتن ضروريات لازم براي به کار انداختن توان کارياش. اگر سرمايهدار خواهان کار اضافي او نباشد ممکن است کارگر کار لازماش را هم انجام ندهد، يعني از توليد ضروريات زندگي خود عاجز باشد. و بنابراين قادر به کسب آن ضروريات از طريق مبادله نخواهد بود؛ پس ناچار است روي صدقهي ديگران که از درآمد خود چيزي به او ميدهند، حساب باز کند: او تنها به يک شرط ميتواند به عنوان کارگر زندگي کند: به شرطي که توان کاريش را با آن بخش از سرمايه که تنخواه خريد کار است مبادله کند."
کارل. مارکس؛ گروندريسه جلد دوم صص 144-145 ترجمه باقر پرهام و احمد تدين، انتشارات آگاه، تهران 1362
نظرات شما عزیزان: