خانواده تک همسری
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

انواع‌خانواده:1-خانواده‌ي هم‌خون2-خانواده‌ي پونالوايي3-خانواده‌ي يارگير4-خانواده تک همسري

4-خانواده تک همسري

"اين گونه‌ي خانواده در دوران گذار از مرحله‌ي مياني به مرحله‌ي بالايي بربريت، از خانواده‌ي يارگير1 سرچشمه گرفت، و پيروزي فرجامين آن يکي از نشانه‌هاي آغاز عصر تمدن است. اين شکل از خانواده بر برتري مرد استوار است؛ هدف آشکار آن توليد فرزنداني با تبار پدري روشن است، به اين پدر تباري، براي اين که فرزندان در زمان لازم بتوانند ثروت پدرشان را همانند ارث‌بر طبيعي او به ارث ببرند، نياز است. خانواده‌ي تک‌همسر با بسيار سخت‌تر بودن پيوند ازدواج، که ديگر اکنون نمي‌تواند به دل‌خواه هريک از دو طرف فسخ شود، با ازدواج يارگيري متفاوت است. اکنون بنابر قاعده تنها مرد مي‌تواند آن را فسخ کرده و زن‌اش را رها کند. حق بي‌وفايي در زناشويي، حتا تا امروز نيز از آن مرد است، و دست‌کم بنا به رسم پذيرفته شده است(مجموعه‌ي قانون‌هاي ناپلئون آشکارا اين حق را تا هنگامي که رفيقه‌ي خود را به خانه‌ي زناشويي نياورد به شوهر مي‌دهد) و با تکامل بيش‌تر جامعه، اين کار بيش از پيش انجام مي‌گيرد. اگر زن به ياد انجام رويه‌ي جنسي کهن بيافتد و بخواهد آن را از نو زنده کند، شديدتر از هميشه تنبيه خواهد شد."ص76

"برده‌داري در کنار تک همسري، با بودن برده‌هاي جوان و زيبايي که با همه چيزشان که دارند از آنِ مرد هستند، از همان آغاز، بر تک همسري، و سرشت ويژه‌ي آن، يعني تک همسري تنها براي زنان، و نه براي مردان، مهر زد. و اين سرشت تا امروز نيز خود را نگه داشته است."ص77

"تک همسري به هيچ‌روي نه پي‌آمد عشقِ جنسي فردي بود و نه به آن هيچ کاري داشت، زيرا ازدواج مانند هميشه ازدواجِ مصلحتي بود. اين نخستين شکل خانواده است که نه برپايه‌ي شرايط طبيعي، بل‌که بر پايه‌ي شرايط اقتصادي استوار بود، به عبارت ديگر چيره‌گي مالکيت خصوصي بر مالکيت اشتراکي بود." ص80

"در يک نوشته‌ي منتشر نشده‌ي قديمي اثر مارکس و من در سال 1846 (منظور انگلس ايدئولوژي آلماني است که بعدها منتشر شد.) عبارت زير را مي‌يابيم:

"نخستين تقسيم کار ميان مرد و زن براي توليد مثل است" و امروز مي‌توانم بر آن بيافزايم: نخستين دوگانه‌گي طبقاتي که در تاريخ پديد مي‌آيد هم‌زمان است با تکاملِ دوگانه‌گي ميان مرد و زن در ازدواج تک همسري و نخستين ستم طبقاتي هم‌زمان است با ستمِ جنس نر بر جنس ماده. تک همسري يک پيشرفت بزرگ تاريخي بود، ولي از سويي هم‌راه با برده‌داري و ثروت خصوصي، عصري را آغاز کرد که تا امروز ادامه دارد، و در آن هر پيش‌رفتي، پس‌رفتي نسبي را در خود دارد که در آن رفاه و تکامل يک گروه به بهاي بدبختي و سرکوب گروهي ديگر به دست مي‌آيد. تک همسري شکل ياخته‌يي جامعه‌ي متمدن است، شکلي که در آن مي‌توانيم سرشتِ تناقض‌ها و تضادهايي را که پس از آن در جامعه به شدت رشد مي‌کنند، بررسي کنيم."ص80

فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386


 

1 – ازدواج ميان يک زن و مرد- به ساده‌گي هريک از آن‌ها مي‌توانست پيوند را بگسلد- و مورگان آن را "خانواده يارگير" ناميد، در ميان آنان اين قاعده بود. همه‌ي مردم نوزادِ چنين جفتي را، پذيرفته و فرزندِ آن دو مي‌شناختند و بدون ترديد مي‌توانستند واژه‌ي پدر، مادر، پسر، دختر، برادر و خواهر، درباره‌ي او به کار برند. ولي اين با به کارگيري واقعي اين واژه‌ها، هم خواني نداشت. ص 39 همان‌جا



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب