به مناسبت 15 مرداد
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

به مناسبت پانزده مرداد

 117 سال پيش در روز پنجم اوت 1895 ميلادي مصادف با پانزده مرداد ماه، قلب فردريک انگلس رفيق و آموزگار انقلابي کارگران جهان از حرکت باز ايستاد.  انگلس هم‌رزم و يار نزديک مارکس بود که در رهبري مبارزات کارگران براي انقلاب سوسياليستي و در تکوين و تدوين علم رهايي طبقه کارگر، پس از مارکس بزرگترين نقش را داشته است.آثار فلسفي و علمی او، همچنان بي همتاست.

يکصد و هفده سال گذشته است اما همچنان کتاب‌هايي مانند "آنتي دورينگ" و "تکامل سوسياليزم از تخيل به علم" و "منشاء خانواده، مالکيت خصوصی و دولت" و ... کتاب مرجع برای انسان‌های آگاه و فرهیخته‌ای است که خواستار برچیده شدن استثمار انسان از انسان هستند.  او در اين راه تمام عمر خود را به متحد کردن صفوف طبقه کارگر گذراند.

 انگلس در انترناسيونال اول و دوم الهام بخش، سازمانده و کوشنده خستگي ناپذير وحدت صفوف کارگران بود. بعد از سالها از مرگ انگلس اکنون هيچ نشاني از پيکر او که به خواست خودش سوزانده شد، نيست. اما انديشه هاي تابناکش با آثار جاودانش، نقش تاريخ سازش در قلب و مغز همه کارگران آگاه به منافع خودشان و طبقاتي شان زنده است.

اگر کمک‌هاي مالي مداوم انگلس و فداکاري‌هاي او نبود مارکس نه تنها قادر به نوشتن کتاب  «سرمايه» نمي‌شد بلکه خود نيز از نياز از بين مي‌رفت.

"همه‌ي آن چيزي كه افراد را به جنبش در مي‌آورد ناگزير بايد از دماغشان خطور كند. ولي اين كه در اين دماغ چه شكلي به خود مي‌گيرد تا حدود بسياري مربوط به اوضاع و احوال است."انگلس: لوديك فويرباخ و پايان فلسفه كلاسيك آلماني ص 60

"تاريخ تكامل جامعه در يك نكته با تاريخ تكامل طبيعت فرق اساسي دارد. و اين فرق آن است كه در طبيعت (در صورتي كه تأثير متقابل انسان را بر آن كنار بگذاريم) فقط نيروهاي كور و لايشعر در يكديگر تأثير مي‌كنند و قوانين عمومي ضمن تأثير متقابل اين نيروها متجلي مي‌گردند. در اين عرصه هيچ جا هدف آگاهانه و مطلوبي وجود ندارد. ... برعكس، در تاريخ جامعه، انسان‌ها فعاليت مي‌كنند كه از شعور برخوردارند و از روي فكر و يا تحت تأثير شور و شوق خود رفتار مي‌نمايند و هدف‌هاي معيني را در نظر دارند. در اين جا هيچ كاري بدون قصد آگاهانه، بدون هدف مطلوب انجام نمي‌گيرد." همان منبع ص 56

"پيدايش موجودات زنده كنوني از طريق يك تكامل طولاني از ساده به بغرنج صورت گرفته است." همان منبع ص 29

هرچه تکاملِ کار کم‌تر باشد، و هر اندازه حجم توليدِ آن و به دنبال آن، ثروت جامعه محدودتر باشد، به همان اندازه نيز نظام اجتماعي به گونه‌ي نيرومندتري زير سلطه‌ي پيوندهاي جنسي به نظر مي‌رسد. ولي درون اين ساختارِ جامعه که بر پايه‌ي پيوندهاي جنسي است، بارآوري کار بيش‌تر و بيش‌تر فرا مي‌گذرد، و هم‌راه با آن، مالکيت خصوصي و دادوستد، اختلافِ ثروت، امکان بهره‌گيري از نيروي کارِ ديگران، و از اين‌ روي پايه‌ي تناقض‌هاي طبقاتي فراهم مي‌آيد.فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ ص 12 ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب