زندگی تیره ایروکویی ها
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

زندگي تيره‌ي ايروکويي‌ها (پيرامون سال 1651 ميلادي)

"و اين ساخت تيره‌يي، با همه‌ي ساده‌گي کودکانه‌اش، چه شگرف است! همه کارها، بدون سربازها، ژاندارم‌ها يا پليس، به خوبي پيش مي‌‌رود؛ بدون نجيب‌زاده‌ها، شاهان، دولت‌مردان، والي‌ها و قاضي‌ها؛ بدون زندان‌ها؛ بدون محاکمه‌ها. تمام دعواها و مشاجره‌هاي وابسته به همه‌ي کساني که در آن درگيرند- تيره با قبيله يا هر تيره در ميان خود- حل مي‌شوند. انتقام خوني تنها به عنوان يکي از معيارهاي افراطي يا بسيار  کم‌ياب وجود دارد. مجازات اعدامِ در زمانِ ما، تنها گونه‌ي تمدن‌زده‌ي اين انتقامِ خوني است با همه‌ي خوبي‌ها و بدي‌هاي تمدن. گرچه در جاي‌گاهِ سنجش با امروز، کارهاي خيلي بيش‌تري به روش اشتراکي انجام مي‌گيرند. خانه به اشتراک و شبه کمونيستي از سوي شماري خانوار اداره مي‌شود، زمين مِلک قبيله است، تنها باغ‌هاي کوچک براي زماني نه چندان زياد به خانوار سپرده مي‌شوند. با اين همه حتا ذره‌يي به دست‌گاه اداري گسترده و پيچيده‌ي ما نيازي پيدا نمي‌شود. طرف‌هاي درگير يک مسئله درباره‌ي آن تصميم مي‌گيرند، و در بيش‌تر موردها، رسم‌هاي ديرپاي کهن‌سال همه چيز را سامان‌دهي کرده است. در جامعه ندار و نيازمند پديد نمي‌آيد. خانوار کمونيستي و تيره وظيفه‌هاي خود را در برابر پيران، بيماران و معلول‌هاي جنگي مي‌دانند. همه از جمله زنان آزاد و برابرند. هنوز جايي نه براي برده‌ها هست و نه بنا به قاعده براي فرمان‌راندنِ بر قبيله‌هاي بيگانه. هنگامي که ايروکويي‌ها پيرامون سال 1651، بر "اري‌ها"(Eries) و "ملت‌هاي بي‌طرف" چيره شدند، از آن‌ها خواستند به عنوان عضوهاي برابر به کنفدراسيون بپيوندند؛ تنها هنگامي که شکست‌خوردگان از پذيرش اين کار خودداري کردند، از سرزمين خود رانده شدند. و اين جامعه، چه مردان و زناني را پرورانده است! اين کار را از احساسِ ستايشِ همه‌ي سفيد پوستاني که با سرخ‌پوستان تباه نشده در تماس بودند، مي‌توان ديد؛ ستايش از وقار و عزت‌نفس، راست‌گويي و رک‌گويي، رفتار برجسته و شهامت اين بربرها."

"ما در همين آخرها، نشانه‌هايي از اين شهامت را در افريقا ديديم. ...آن‌ها در حالي که جنگ‌ابزارشان تنها نيزه و سنان بود و جنگ‌ابزار در دست نداشتند، در زير رگبار گلوله‌ي تفنگ‌ها، تا مرز رسيدن به سرنيزه‌هاي نيروي پياده انگليس- که شناخته شده‌ترين جنگ‌نده‌هاي جنگِ از نزديک در جهان‌اند- پيش رفتند، آن‌ها را دچار آشوب کرده و بارها شکست دادند؛ و اين با همه نابرابري سهم‌گين جنگ‌ابزارها و با وجود اين واقعيت بود که آن‌ها از آموزش‌هاي نظامي بي‌اطلاع بوده و نمي‌دانند تمرين نظامي چيست؟ گنجايش و پايداري آن‌ها از اين‌جا آشکار مي‌شود که انگليسي‌ها شکايت مي‌کنند که آن‌ها از اسب سريع‌تر مي‌دوند و در بيست و چهار ساعت راهي درازتر را مي‌پيمايند. به گفته‌ي نقاشي انگليسي، کوچک‌ترين عضله‌هاي آن‌ها، سخت و کشيده مانند زه بيرون مي‌زند."

"اين جامعه‌ي انساني است، پيش از آن که به طبقه‌هاي اجتماعي تقسيم شود. و اگر ما شرايط آن‌ها را با انبوه‌ِ عظيمِ مردمان با تمدنِ امروز بسنجيم، شکافي بسيار گسترده ميان پرولتر و دهقان خرده‌پاي امروزي، و عضو آزاد يک تيره‌ي کهن مي‌بينيم."

"اين يک روي قضيه است. ولي فراموش نکنيم که اين سازماندهي محکوم به نابودي بود."

فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ صص 115-116ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب