چگونه دولت به وجود آمد؟
"حق پدري و به ارث بردن مالکيت از سوي فرزندان، که به انباشت ثروت در خانواده انجاميد، و به خانواده در برابر تيره قدرت داد؛ اختلاف در ثروت، به نوبهي خود، با پديد آوردن نخستين جوانههاي يک نجيبزادهگي موروثي و سلطنتي مطلق، برساخت اجتماعي تاثير گذاشت؛ بردهداري که در آغاز به اسراي جنگ محدود بود، اکنون راه را براي برده کردن هم قبيلهييها و حتا هم تيرهييها هموار ميکرد؛ جنگهاي ميان قبيلهيي کهن، يورشهاي نظاممند از زمين و دريا- براي دستيازي به گله، برده و گنج- همچون يک ابزار معمولي براي برآوردن، از ميان رفت. کوتاه سخن، ثروت به عنوان با ارزشترين چيزها مورد ستايش و احترام قرار ميگيرد، و نهادهاي قبيلهيي کهن- براي توجيه به زور دزديدن ثروتها- تحريف ميشوند. تنها جاي يک چيز کم بود: نهادي که نه تنها مالکيت خصوصي تازه به دست آمدهي افراد را در برابر سنتهاي کمونيستي نظام تيرهيي، نگه دارد، نه تنها مالکيت خصوصي را، که در گذشته آنقدر بيارزش بود، تقديس کند، و اين تقديس را برترين هدف جامعهي بشري اعلام دارد، بلکه به شکلهاي نوين رفته رفته تکامل يابنده براي به دست آوردن مالکيت- و در پي آن افزايش هميشهگي و فزايندهي ثروت- مُهر شناسايي تمامي اجتماع را بزند؛ نهادي که نه تنها تقسيم طبقاتي نوبنياد جامعه، بلکه حق طبقهي دارا به استثمار طبقات نادار، و فرمانروايي يکمي بر دومي را جاوداني کند."
"و اين نهاد، فرا رسيد. دولت اختراع شد."
فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ ص 129ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386
نظرات شما عزیزان: