تبديل محصول(فرآورده) به کالا
"از هنگامي که توليدکنندهگان محصولِ خود را ديگر به طور مستقيم مصرف نميکردند، بلکه آن را در جريان مبادله از دست ميدادند، ديگر کنترلي بر آن نداشتند. آنها ديگر نميدانستند که بر سر آن چه ميآيد، و اين امکان به وجود آمد، که محصول روزي(زماني) در برابر توليدکننده، همچون وسيلهيي براي استثمار و سرکوب او، به کار گرفته شود. از اينرو، هيچجامعهيي، در هيچ زماني نميتواند بر توليد خود چيره باشد و به کنترل پيآمدهاي اجتماعي روند توليد آن ادامه دهد، مگر اينکه مبادلهي ميان افراد را برچيند."
"ولي آتنيها به زودي آموختند، پس از اينکه مبادلهي فردي برقرار شد و محصولات تبديل به کالاها شدند، محصول با چه سرعتي چيرهگي خود را بر توليدکننده آشکار ميکند. همراه با توليد کالا، کشت زمين به دست کشاورزان، براي خود، به وجود آمد، و بيدرنگ پس از آن مالکيت فردي زمين. سپس پول ظاهر شد، آن کالاي جهاني که همهي کالاهاي ديگر با آن قابل مبادلهاند. ولي هنگامي که انسان پول اختراع کرد، هرگز گمان نميکرد دارد يک نيروي اجتماعي نوين ميآفريند- يگانه نيروي جهاني که همهي جامعه بايد در برابر آن کرنش کند- اين نيروي نوين را، که بدون خواست يا آگاهي پديدآورندهگانش، به هستي درآمده بود، آتنيها، در تمام خشونت روزگار جوانياش احساس ميکردند."
فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ صص136- 135ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386
نظرات شما عزیزان: