به مناسبت 15 ژانويه
در 15 ژانويه 1919 يعني 94 سال پيش فاشيسم حاکم بر آلمان دو انسان برجستهي جامعهي انساني، رزالوکزامبورگ و کارل ليبکنشت را از پيش پاي خود برداشتند تا بتوانند به آساني و بدون موانع خاصي اهداف فاشيستي خود را اعمال نمايند و ديديم که چنين هم کردند. از ميان اين دو، رزالوکزامبورگ جايگاه ويژهاي دارد. او نظريهپرداز، تئوريسين و منتقد سرسخت و بي محاباي نظام سرمايهداري است.
رزالوکزامبورگ در 5 مارس 1871 در خانوادهاي يهودي در زاموش لهستان به دنيا آمد. او کوچکترين فرزند خانواده بود. در سال 1884 وارد دبيرستان ورشو شد. در سال 1887 رؤساي دبيرستان از دادن جايزهاي كه به رزا به عنوان شاگرد ممتاز تعلق گرفته بود خوداري، و علت آن را فعاليتهاي سياسي اجتماعي ذكر كردند. و در شانزده سالگي وارد فعاليتهاي اجتماعي گرديد.
در 1898 هنگامي که رُزا 18 سال داشت، به دليل فعاليتهاي انقلابياش در خطر به زندان افتادن بود، مجبور شد به زوريخ سوييس نقل مکان کند. در آنجا فعاليتهاي انقلابياش را دنبال کرد و همزمان به تحصيل در رشتههاي اقتصاد سياسي و حقوق پرداخت و دکترايش را در سن 27 سالگي و در سال 1898 دريافت کرد.
در 1898، رزالوکزامبورگ زوريخ را ترک کرد و به برلين رفت. در آنجا به حزب سوسيال دمکرات کارگري آلمان پيوست. در آلمان کتاب "اصلاح يا انقلاب" را نوشت که در آن عليه تجديد نظرطلبي در نظريهي مارکس که به وسيله ادوارد برنشتاين بيان ميشد، به پا خاست.
در سال 1905 براي ياري رساندن به خيزش انقلابي 1905 روسيه، به ورشو پايتخت لهستان رفت و در آنجا به خاطر، فعاليتهايش به زندان افتاد.
در 1906 رزالوکزامبورگ به پيريزي نظريهاش موسوم به "اعتصاب عمومي" به عنوان مهمترين سلاح انقلابي پرولتاريا پرداخت. قبل از جنگ جهاني اول و در سال 1913، رزالوکزامبورگ کتاب "انباشت سرمايه" را نوشت که توصيفي از حرکت سرمايهداري به سمت امپرياليسم است.
بي شك پس از نگارش كاپيتال اين اثر يكي از پيش درآمدهاي بسيار اصيل ودست اول آموزههای اقتصاد سياسي است. با آغاز جنگ جهاني اول، به شدت عليه موضع سوسيال شووينيستي حزب سوسيال دمکرات آلمان، ايستاد. و در عوض به تبليغ اين ايده پرداخت که سربازان آلماني بايد سلاحهايشان را به سمت دولت آلمان برگردانند و آن را سرنگون کنند.
به خاطر اين تبليغات انقلابي، رزالوکزامبورگ و کارل ليبکنشت دستگير و زنداني شدند. رزالوکزامبورگ در زندان "جزوه يونيوس" را نوشت که به بنياد نظري اتحاديهي اسپارتاکوس تبديل شد. در همين مدت و در زندان، مشهورترين کتابش يعني "انقلاب روسيه" را نوشت که در آن پيرامون قدرت ديکتاتوري در حزب بلشويک هشدار داد.
در نوامبر 1918، دولت آلمان با بي ميلي رزالوکزامبورگ را از زندان آزاد کرد. او بلافاصله فعاليت انقلابيش را آغاز کرد. در 15 ژانويه 1919، رزالوکزامبورگ همراه با کارل ليبکنشت دستگير و براي بازجويي به هتل آلدون در برلين برده شدند. به بهانه تغيير محل بازداشت، اسيرکنندگان آلماني اين نظريهپرداز فرهيخته به همراه يارش به بيرون ساختمان منتقل و مورد ضرب و شتم شديد قرار داده به طوري که هر دو به حالت اغماء فرو رفتند. سپس پيکرهاي بيهوش آن دو را به گلوله بسته و به رودخانهاي انداختند.
با قتل صادقترين رهبران جنبش سوسياليستي آلمان، درها براي ورود فاشيسم به جامعهي آلمان بر پاشنه چرخيد. نام، ياد و خاطره اين زن لاغر اندام (40 کيلوگرم) نظريهپرداز بسيار برجسته در کنار نام و ياد سه فرزانه قرن نوزده و قرن بيست، از سدهها خواهد گذشت. هم اکنون هر ساله در آلمان و بسياري شهرهاي ديگر دنيا، ياد و خاطره اين نظريهپرداز بزرگ را گرامي ميدارند.
رزالوکزامبورگ با وجود عمر کوتاهش (48 سال) اما مطالب بسيار ارزشمندي براي آموختن خلق نموده است در سال 1916 مينويسد:
"پس بكوش تا يك موجود انساني بماني. به حقيقت، اصل كار همين است و اين بدان معناست كه محكم، روشن بين و سرزنده باشي؛ يعني اگر نياز باشد، تمام زندگي خود را شادمانه، "بر ترازوي بزرگ سرنوشت" افكندن، اما، در همان حال، از هر روز آفتابي، از هر ابر زيبا به وجد آمدن ... دنيا، به رغم جملهي دهشتهايش، چنين زيباست و بازهم زيباتر ميتوانست باشد اگر بر روي زمين موجودات زبون و سست عنصر وجود نميداشتند." 1916
منابع مورد استفاده: اصلاح يا انقلاب/ رزالوکزامبورگ. ترجمه اسدالله کشاورزی، چاپ دوم، تهران؛ نشر آزادمهر 1387 و ويکیپديا
نظرات شما عزیزان: