علم علیه تبعیض نژادی
تقسيمات نژادي به هيچوجه نقش مهمي در رشد و تكامل انسان ايفا نميكند و نميتواند ايفا كند. تاريخ اجتماع انسان كه از اجتماعات بردهداري شروع ميشود، به طور اساسي تاريخ مبارزات طبقاتي است. دشمنان انسانيت و طرفداران استثمار انسان به وسيله انسان، سعي ميكنند ثابت كنند كه مبارزه بين نژادها، اساس حركت تاريخ انسان است. اين دسته افراد آگاهانه تاريخ جوامع بشري را دگرگونه جلوهگر ميسازند.
افسانهي نژادهاي عالي و پست چيز تازهاي نيست. حتي در دروههاي باستاني نيز مردمي كه در جنگها پيروز ميشدند، خود را اغلب نژاد عالي و برتر و ملت مغلوب را نژاد پستتر قلمداد ميكردند تا بهانهاي براي استثمار و نابود كردن آنها به دست آورند. امروزه زيادند افراد و دولتهاي كه هنوز افكار نژاد پرستانه را ادامه و تبليغ ميكنند. وجود مجلس عوام و اعيان در انگلستان يكي از هزاران نمونه اعمال نژاد پرستانه است.
هنگامي كه داروين نخستين بار سرخ پوستان را مشاهده كرد قيافهي آنها اثر عظيمي در وي به جاي گذاشت و او آنها را به عنوان مردمي كه سطح فرهنگ و تمدنشان به سطح فرهنگ و تمدن اجداد انساني كنوني شبيه است، توصيف كرد. اما بعد از مطالعهي دقيقتر و نزديكتر مشاهده كرد كه در اساس رفتار و كردار و خوي و قدرت معنوي و مغزي، آنها شباهت زيادي با مردم انگلستان دارند. داروين از اين امر نتيجه گرفت كه سرخپوستان، سياهان و افراد نژادهاي ديگر با اروپاييها از لحاظ خصوصيات اساسي رواني، تمايلات و عادات شباهت اساسي دارند. او استنتاجهاي خود را بر اين واقعيت بنا نهاد كه با در نظر گرفتن شكل پيكانهاي سنگي كه از كشورهاي مختلف جمعآوري شده و به اعصار مختلف ماقبل تاريخي تعلق دارد، معلوم ميشود كه شيوههاي ساختن آنها به طور شگفانگيزي به هم شبيه است.
با در نظر گرفتن اين معلومات علمي واقعي ادعاي طرفداران برتري نژادي كه مدعي است نژاد آريايي از لحاظ رواني نسبت به ساير نژادها برتري دارد مطلقا" بياساس است.
سطح فرهنگ يك ملت به هيچوجه با تركيب نژادي آن ارتباط ندارند. وضع فرهنگ و تمدن ملتها به مجموع شرايط طبيعي و اجتماعي، رشد تاريخي ملتها، دولتها و مراودات آنها مربوط است.
تقسيم ملتها از روي زبان با تقسيم نژادها مطابقت ندارد. زبانها و نژادها مستقل از يكديگر رشد و تكامل مييابند.
نظرات شما عزیزان: