وبلاگ آموختن:در قسمت 12 اين سري مطالب آموختني بيان کرديم پولي که در دست مردم در گردش است و به اصطلاح دست به دست ميگردد به دو صورت وجود دارد يکي پول به عنوان سرمايه و ديگري پول به عنوان پول رايج. غير از تاجران (بازرگانان عمده)، کارخانهداران، بانکداران، شرکتهاي بزرگ حمل و نقل(هواپيمايي، کشتيراني، باربري و مسافربري زميني)، مغازهداران بزرگ(مانند رستورانهاي زنجيرهاي مکدونالد در سراسر جهان) و ديگر سرمايهداراني که به منظور انباشت سرمايه(افزايش دادن سرمايه خود) فعاليت دارند، بقيهي مردم يعني اکثريت مردم جامعه مانند کارگران، کارمندان، کشاورزان خُرد، مغازهداران، دستفروشان و توليدکنندگان کوچک(چاقوسازي، تبرسازي و...) و... از پول به عنوان پول رايج استفاده ميکنند. هدف آنها از کسب پول گذراندن امرار معاش خود و خانواده است.
گروه يکم يعني دارندگان پول به عنوان سرمايه، در رابطه خريد به خاطر فروش قرار ميگيرند. بدين معني که به بازار کالا(مواد غذايي، صنعتي، پوشاک، نيروي کار، مسکن و...) جهت خريد مراجعه نموده و کالاي مورد نظر خود را ميخرند تا در هنگام فروش پول بيشتري نسبت به پول اوليه خود به دست آورند. تکرار اين عمل باعث انباشت پول(سرمايه) ميگردد. اين پول همانند مار افعي در سراسر کره زمين به دنبال سود حرکت ميکند. هرجا منابعي چه طبيعي و چه انساني بيابد، نيش زهردار قدرتمند خود را به آن ميزند.
نکته: دستفروشان، مغازهداران کوچک(نه مانند رستورانهاي مکدونالد)، چه اين مغازه استيجاري باشد چه مِلکي، فرقي در موضوع نميکند، اين افراد در رابطهي خريد به خاطر فروش قرار ميگيرند که رابطهاي سرمايهساز است. اما چون پول حاصل از اين رابطه به مصرف امرار معاش ميرسد و انباشت نميگردد و نيز در مقايسه با شرکتها و سرمايهداران بزرگ که فقط با احتکار کالا ميلياردها دلار به جيب ميزنند، به هيچ وجه قابل قياس نيستند.
اما گروه دوم يعني افرادي که در رابطه فروختن براي خريدن قرار ميگيرند عبارتند از: کارگران، معلمان، پرستاران، اکثريت کارمندان دونپايه، اينان کالايي که دارند نيروي کارشان است با فروش آن به صورت ماهانه در قبال پولي که به عنوان دستمزد يا حقوق ميگيرند. با آن پول به بازار کالا ميروند و مايحتاج خود و خانواده جهت امور زندگي ميخرند. کشاورزان با فروش محصولات توليدي خود، پولي به دست ميآورند که با آن مايحتاج خود و خانواده را تامين مينمايند. اکنون در ادامه اين بحث از قلم انگلس ميخوانيم:
"فروش به خاطر خريد: يك كالاي C در برابر پول M به مبادله گذارده ميشود، كه اين پول مجددا" با يك كالاي ديگر C مبادله ميگردد؛ يا به صورت1: C-M-C
خريد به خاطر فروش: پول M در مقابل يك كالاC مبادله ميشود و اين كالا مجددا" در برابر پول M مورد مبادله قرار ميگيرد؛ يا به اين صورت2: M-C-M
فرمول C-M-C نمايشگر گردش ساده كالاهاست، كه در آن پول به عنوان وسيله گردش، به عنوان پول رايج عمل ميكند. اين فرمول در بخش اول كتاب ما مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. اين كتاب در بردارنده يك تئوري جديد و بسيار ساده درباره ارزش و پول ميباشد كه از لحاظ علمي بسيار جالب توجه است، اما در اينجا ما از توجه بدان صرفنظر ميكنيم، چرا كه به طور كلي نسبت به آنچه كه ما آن را نكات اساسي نظر آقاي ماركس درباره سرمايه ميشماريم، بياهميت است.
فرمول M-C-M ، از طرف ديگر نمايانگر آن شكل گردشي است كه پول در آن خود را به سرمايه تبديل مينمايد."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص27چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 –وبلاگ آموختن: پول رایج در رابطهای قرار میگیرد که هدف آن امرار معاش است. این رابطه رابطه سرمایهساز نیست.
2 – وبلاگ آموختن: پول به عنوان سرمایه در این رابطه ظاهر میگردد که هدف از آن انباشت سرمایه است. یعنی رابطهای سرمایهساز و به دنبال کار رایگان(کار اضافی).
نظرات شما عزیزان: