مروري بر کتاب سرمايه(11)
وبلاگ آموختن: سه راهی که سبب میشود مدت زمان کار لازم کاهش یابد و در نتیجه زمان کار اضافی افزایش یابد:
1")تعاون يا مضاعف نمودن نيرو. که از کار جمعي همزمان و منظم (سيستماتيک) تعدادي از کارگران نتيجه ميشود.
2)تقسيم کار، همانطور که در دوران سلطهي کارگاه(مانوفاکتور) به وقوع پيوست يعني (تا حدود سال 1770) و بالاخره.
3)ماشيني کردن که با کمک آن صنايع مدرن از آن زمان توسعه يافتهاند. اين توضيحات همچنين بسيار جالب توجهاند و دانش اعجابانگيزش را در مورد موضوع حتا در زمينهي جزئيات تکنولوژيکي نشان ميدهند. ما نميتوانيم دربارهي ارزش اضافي و مزد وارد جزئيات بيشتري بشويم، فقط براي جلوگيري از سوءتفاهم اشاره مينماييم که همانطور که مارکس با ارائه چند نقلقول ثابت ميکند. اقتصاددانان متعصب (ارتدکس)از اين واقعيت که مبلغ دستمزدها از کل محصول کار کمتر است بياطلاع نيستند. اميد است که اين کتاب براي آقايان اقتصاددانان متعصب فرصتي فراهم آورد تا توضيحات دقيقتري راجع به اين نکتهي واقعا" اعجابانگيز در اختيار ما قرار دهند. اين قابل تقدير است که تمام استدلال واقعي که مارکس ارائه ميدهد از بهترين منابع و اکثرا" گزارشهاي رسمي پارلماني استخراج شده است. ما از اين فرصت استفاده ميکنيم تا از نظري که به طور غيرمستقيم به وسيلهي مولف در مقدمهي کتاب عنوان شده است جانبداري نماييم. اين عقيده اشعار ميدارد که در آلمان نيز اطلاعات دقيقي از وضع کارگران در کارخانهها و صنايع مختلف توسط کارمندان دولتي تهيه شده- که به هر حال آنها نميبايستي بوروکراتهاي مغرضي باشند- و اين گزارشات به رايشتاگ و مردم تقديم گرديده است.
اولين جلد با مطالعهاي بر انباشت سرمايه پايان ميپذيرد. دربارهي اين نکته نيز بسيار نوشته شده است، گرچه بايد تصديق نماييم که در اينجا نيز مقدار زيادي از چيزهايي که نوشته شده است بديع و تازه است و اينکه اين پرتو از زواياي تازهاي بر کهنهگيها تابيده است. مهمترين اصل، اثبات تحقق يافتهاي است که بر اساس آن تمرکز و انباشت سرمايه پهلو به پهلو و پا به پاي تراکم يک جمعيت کار اضافي (بيکار) در جريان است و اين دو در نهايت با هم، يک انفجار اجتماعی را از يک طرف ضروري و از طرف ديگر ممکن ميسازند.
هر نظري که خواننده راجع به بينش اجتماعي نويسنده داشته باشد، ما فکر ميکنيم که به او نشان ميدهيم که در برابر اثري قرار گرفته است که مافوق تمام آثاري است که تاکنون از طرف سوسيالدمکراتها نوشته شده است. به استثناء 40 صفحهي اول که در مورد نکات عميقا" ديالکتيکي بحث شده است، کتاب عليرغم تمام دقت علمي که در آن به کار رفته، بسيار ساده و قابل درک است و به خاطر لحن شوخ و نيشدار نويسنده، که هيچکس را در امان نميگذارد، حتا بسيار خواندني نيز هست.
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص 24-25چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
نظرات شما عزیزان: