مروري بر کتاب سرمايه(23)
"مبادلهي كالاها فينفسه شامل روابط وابستگي ديگري بجز آنها كه از طبيعت خود اين مبادله پديدار ميشوند، نميگردد. با اين فرض نيروي كار فقط وقتي ميتواند به عنوان كالا در بازار پديدار گردد كه توسط صاحبش، يعني شخصي كه اين نيروي كار به او تعلق دارد، براي فروش ارائه شود و يا فروخته شده باشد. براي اين كه صاحب اين نيروي كار قادر به فروش كارش به عنوان يك كالا باشد ميبايست كه بتواند آن را عرضه كند و بتواند مالك آزاد نيروي كار خود و شخص خودش باشد. او و صاحب پول در بازار ملاقات ميكنند و به طور مساوي و به عنوان صاحبان آزاد و مستقل كالا وارد معامله ميشوند. فرق آنها تا بدينجا فقط در اين است كه يكي خريدار و ديگري فروشنده است. اين رابطهي برابر ميبايست در مقابل قانون ادامه يابد."
"بنابراين صاحب نيروي كار ميتواند كارش را تنها براي مدت محدودي بفروشد. اگر او كارش را دربست و يكباره براي هميشه ميفروخت، خودش را هم فروخته بود و از يك انسان آزاد به يك برده، يعني از صاحب يك كالا به كالا تبديل ميشد. ... دومين شرط لازم براي اين كه صاحب پول بتواند در بازار با نيروي كار به عنوان يك كالا برخورد نمايد اين است كه: صاحب نيروي كار به جاي فروختن كالاهايي كه كارش را در بر ميگيرد مجبور به فروختن خود نيروي كارش، به همان گونه كه در شخصيتش وجود دارد، گردد.1"
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص34-33چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
ادامه دارد
1 – در اين مقاله همهي نقل قولها، از کتاب سرمايه جلد يکم، به وسيلهي انگلس به انگليسي ترجمه شدهاند.
نظرات شما عزیزان: