مروري بر کتاب سرمايه(47)
ج.پول
(I) احتکار
با پيدايش اوليه گردش کالا، نياز و تمايل شهوتآلود به چنگ آوردن محصول C-M يعني پول ظاهر ميگردد. صرفا" از نظر موضوع دگرگوني ماده، اين تغيير شکل نقطه پاياني در خود است. پول در يک اندوخته، بيجان شده و گردشش متوقف ميگردد؛ فروشنده کالا تبديل به محتکر پول ميشود. ([130]ص91)
اين شکل دقيقا" در ابتداي گردش کالا حکمفرما بود. مثلا" در آسيا. با توسعه بيشتر گردش کالايي، هر توليد کننده کالا ميبايستي براي خود the nexus rerum ، وثيقه اجتماعي- يا پول را تامين نمايد. بنابراين، اندوختهها در همه جا انباشته ميشوند. توسعه گردش کالايي قدرت پول را افزايش ميدهد، يعني شکل مطلقا" اجتماعي ثروت که هميشه براي مصرف آماده است.([131]ص92) ميل به احتکار طبيعتا" مرزي نميشناسد. از نظر کيفي، يا نسبت به شکل آن، پول فاقد محدوديت است، پول يعني نمايشگر عمومي ثروت مادي، زيرا که پول مستقيما" قابل تبديل به هر کالايي است. اما از نظر کمّي، هر مجموعه واقعي از پول محدود است، و بنابراين به عنوان يک وسيله خريد تنها داراي اثر محدودي است. اين تضاد هميشه محتکر را دوباره و دوباره به کار سيزيف1 مانند (بيهوده) انباشت ميراند.
بهعلاوه، انباشت طلا و نقره به صورت ورقه، هم بازار تازهاي براي اين فلزات به وجود ميآورد و هم يک منبع پنهان پول ايجاد ميکند.
احتکار به عنوان کانالي براي تغذيه و زهکشي پول در گردش و همراه با نوسانات مداوم درجه اشباع گردش عمل ميکند.([134]ص95)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص62 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 – سيزيف: پادشاه خسيس و مکار "کُرنت" فرزند "اوليوس" که در عالم اسفل محکوم به غلتانيدن سنگ بزرگي به بالاي کوه بوده در حالي که سنگ مزبور دوباره غلتيده و به دامنه کوه ميافتاد و او ميبايستي عمل خود را تکرار کند. (م)
نظرات شما عزیزان: