lvمروری بر کتاب سرمایه(59)
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

مروري بر کتاب سرمايه(59)

 5.نرخ و حجم ارزش اضافي       

      با دانستن نرخ، حجم نيز معين مي‌گردد. هرگاه ارزش روزانه يک نيروي کار 3  شيلينگ و نرخ ارزش اضافي 100% باشد، حجم روزانه آن = 3 شيلينگ براي هر کارگر، خواهد بود.

I.از آنجا که سرمايه‌ متغير بيان پولي ارزش تمام نيروي کاري است که مقارن با يکديگر به وسيله سرمايه‌دار به کار گرفته شده‌اند، حجم ارزش اضافي توليد شده به وسيله آنان، مساوي است با سرمايه‌ متغير ضرب در نرخ ارزش اضافي. هر دو عامل تغيير پذيرند، لذا حالت‌هاي مختلفي به وجود مي‌آيد. حجم ارزش اضافي، حتي با کاهش سرمايه‌ متغير مي‌تواند افزايش يابد، به شرط آن که نرخ آن بالا رود، يعني اگر روز – کار طولاني‌تر شود.([303-305]ص282) 

II.اين افزايش نرخ ارزش اضافي، حد مطلق خود را در اين وجه مي‌يابد که روز – کار هرگز نمي‌تواند 24 ساعت تمام ادامه پيدا کند؛ از اين‌رو ارزش کل توليد روزانه يک کارگر هرگز نمي‌تواند با ارزش 24 ساعت کار برابر گردد. لذا، براي به دست آوردن حجم مشابهي از ارزش اضافي، سرمايه متغير تنها مي‌تواند در بين اين حدود، به وسيله افزايش استثمار کار، جايگزين شود. اين امر براي توضيح پديده‌هاي گوناگوني که از تمايلات متناقض سرمايه‌ سرچشمه مي‌گيرد، با اهميت است، يعني: (1) تمايل به کاهش سرمايه متغير و تعداد کارکنان استخدام شده؛ (2) در عين حال، تمايل به توليد حداکثر حجم ممکن ارزش اضافي.

III.حجم ارزش و ارزش اضافي توليد شده به وسيله سرمايه‌هاي مختلف، براي ارزش معين نيروي کار و درجه استثمار به يک نسبت بالاي آن‌ها، مستقيما" به وسيله اندازه جزء متغير اين سرمايه‌ها (v) به يکديگر نسبت داده مي‌شود.([306-307]ص285) به نظر مي‌رسد که اين اصل تمام امور مسلم را نقض مي‌نمايد.

     براي يک جامعه معين و يک روز کار مشخص، ارزش اضافي تنها به وسيله افزايش تعداد کارگران افزوده مي‌گردد، يعني، افزايش جمعيت؛ و با تعداد معيني از کارگران، تنها با طولاني ساختن روز کار، معهذا، اين امر تنها براي ارزش اضافي مطلق اهميت دارد.

     اکنون مشخص مي‌شود که هر مجموعه‌اي از پول نمي‌تواند به سرمايه‌ تبديل گردد- يعني اين که حداقلي وجود دارد: يعني قيمت تمام شده يک نيروي کار واحد و ابزار کار لازم. براي اين که يک سرمايه‌دار  بتواند مانند يک کارگر زندگي کند، بايستي دو نفر کارگر با نرخ ارزش اضافي 50% در اختيار داشته باشد و با اين وجود ذخيره‌اي هم نداشته باشد. او حتي با 8 کارگر، هنوز ارباب کوچکي است. به همين جهت، در قرون وسطا از تبديل پيشه‌وران به سرمايه‌دار، به وسيله محدود ساختن تعداد کارگران مزدوري که به استخدام يک ارباب در مي‌آمدند، با زور جلوگيري مي‌شد. حداقل ثروتي که براي به وجود آمدن يک سرمايه‌دار واقعي لازم است، در دوره‌هاي مختلف و شاخه‌هاي گوناگون صنعت و تجارت، متفاوت است.([309]ص288)

     سرمايه‌ به صورت حاکم بر کار در آمده، و بر نظم و شدت انجام کار نظارت مي‌نمايد. علاوه بر آن، سرمايه‌ کارگران را مجبور مي‌سازد تا بيش از مقدار لازم براي تامين زندگي‌شان کار کنند، و در مکيدن ارزش اضافي، تمام سيستم‌هاي توليدي پيشين را که بر کار اجباري مستقيم متکي بود، پشت سر مي‌گذارد.  

     سرمايه، کار را با شرايط فني مشخص در اختيار مي‌گيرد، در ابتدا اين شرايط را تغيير نمي‌دهد. از اين‌رو، با در نظر گرفتن پروسه توليد به عنوان يک پروسه کار، کارگر در رابطه با وسايل توليد، نه در مقابل سرمايه‌، بلکه در برابر وسايل به کار گرفتن قوه دماغي خودش، قرار مي‌گيرد. اما با در نظر گرفتن آن به عنوان پروسه ايجاد ارزش اضافي به گونه ديگري است. وسايل توليد به وسايل جذب کار ديگران تبديل مي‌شوند. اين ديگر کارگر نيست که وسايل توليد را به کار مي‌گيرد، بلکه وسايل توليدند که کارگر را به استخدام خود در مي‌آورند.([310]ص289) به جاي اين که آن‌ها به وسيله کارگر به مصرف برسند... آن‌ها کارگر را به عنوان خمير مايه‌اي که براي پروسه حيات‌شان ضروري است، به مصرف مي‌رسانند، و پروسه حيات سرمايه‌ در حرکت آن تنها عبارت از ارزشي است که دائما" خود را افزايش مي‌دهد ... تبديل ساده پول به وسايل توليد، دومي را به داعيه مالکيت و حقي بر کار و کار اضافي ديگران تبديل مي‌سازد.

 ادامه دارد

انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص83-84چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب