به مناسبت روز جهاني کارگر 1392
وبلاگ آموختن:در اواسط قرن نوزده ميلادي قاره سبز وارد مرحلهي جديدي شد، که در واقع نقطهي عطفي يا به بيان دقيقتر و علميتر، تغييرات کمي به کيفيتي است(جهش) که در آن انقلابهاي ١٨٤٨- ١٨٤٩ سراسر قارهي اروپا را در مينوردد. در حقيقت تغييرات کمي در نوامبر ١٨٤٧ از سوئيس آغاز ميشود. اين انقلابهاي زنجيرهاي که مارکس آن را "انقلاب قارهاي" ناميد، پس از فرانسه به سرعت آلمان، اتريش، ايتاليا، مجارستان، بلژيک، پرتقال و ديگر کشورهاي اروپايي را فراگرفت. هدف اساسي انقلابهاي ١٨٤٨- ١٨٤٩ در بيشتر کشورهاي اروپايي سرنگوني رژيمهاي سلطنتي، برچيدن فئوداليسم، تشکيل دولتهاي ملي و در هم شکستن موانع سياسي توسعهي نظام سرمايهداري بود.
به دنبال اين انقلابها، مناسبات سرمايهداري توسعه يافت. توليد ماشيني به تدريج جاي توليد دستي را گرفت و با گسترش دائمي بازار جهاني، سرمايه به نيرويي جهاني تبديل شد. رشد سريع سرمايهداري به طور طبيعي رشد کمي و کيفي طبقهي کارگر را در پي داشت. دگرگونيهاي کمي و کيفي که در ترکيب و صفوف طبقهي کارگر حاصل ميشد، از يک سو تعداد زيادي از دهقانان و پيشهوران شغل خود را از دست داده و به ترکيب و صفوف طبقهي کارگر اضافه ميشدند، در نتيجه صفوف طبقهي کارگر از نظر کمي گسترش مييافت.
کارگران امريکايي در اول ماه مه 1886 در يک اعلاميه در دست، نوشته بودند: "امروز روز شورش است، نه آرامش. روزي که ديگر حرف، حرف سخنگويان لافزن نهادهاي اسيرکنندهي کارگر نباشد. روزي که لذت هشت ساعت کار، هشت ساعت استراحت و هشت ساعت براي هر کاري به اختيار خود ما، احساس شود".
در روز اول ماه مه 1886 پليس شيکاگو به سوي تظاهرات کنندهگان شليک کرد، در جريان همين تيراندازيها 9 نفر کشته شدند. در روز سوم ماه مه نيز باز هم پليس به سوي اعتصاب کنندهگان تيراندازي کرد و 6 نفر را به قتل رساندند.
کنگرهي موسس بينالملل دوم در سال 1889 تصويب اول ماه مه به عنوان روز پيکار و هم بستهگي جهاني کارگران را اعلام کرد. در نتيجه کنگره طي يک قطعنامه تمام کارگران جهان را به اعتصاب و تظاهرات در اول ماه مه 1890 فراخواند. انگلس که خود در اجتماع نيم ميليوني کارگران انگليس در هايد پارک لندن حضور داشت اين گردهمآيي کارگران را اين گونه توصيف کرد: "هم اکنون که دارم اين سطور را مينويسم، پرولتارياي اروپا و امريکا دارد از نيروهاي خود سان ميبيند. اين نيروها براي نخستين بار مانند يک ارتش"حول يک پرچم̊ بسيج شدهاند تا براي يک خواست فوري، يعني هشت ساعت کار در روز بجنگند."
اکنون پس از گذشت 127 سال، و در اوج بحران اقتصادي سرمايه، فشار اقتصادی، اجتماعی و سياسی بر طبقهی کارگر جهانی ادامه دارد در نتيجه مبارزه طبقاتی هم ادامه دارد. طبقه کارگر جهانی تا پيروزی دست از مبارزه نخواهد کشيد. باشد که کارگران جهان براي انجام دادن رسالت تاريخي خود بر پرچم سرخ خود بنويسند: "کارگران جهان متحد شويد".
نظرات شما عزیزان: