مروري بر کتاب سرمايه(65)
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

 

مروري بر کتاب سرمايه(65)

ج. کارخانه در شکل کلاسيک(تاريخي)آن

       در کارخانه، ماشين بر به کار گرفتن مناسب ابزار نظارت مي‌نمايند؛ بنابراين تفاوت‌هاي کيفي کار که در کارگاه به وجود مي‌آيد، در اين‌جا منسوخ مي‌گردد؛ کار بيشتر و بيشتر در يک سطح قرار مي‌گيرد؛ و حداکثر، اختلافاتي در سن و جنس محصول به وجود مي‌آيد. تقسيم کار در اين‌جا توزيع کارگران در بين ماشين‌هاي تخصصي است. تقسيم در اين‌جا تنها در بين کارگران اصلي که واقعا" به وسيله ابزار به کار گرفته مي‌شوند، و کارگران مامور تغذيه دستگاه (اين نکته فقط براي مول1 mule صحت دارد، و به ندرت درباره تروستل2 throstle و حتا هنوز کم‌تر از آن در مورد "دستگاه اصلاح شده نيرو Corrected powerloom" صدق مي‌کند.)، به اضافه سرپرستان، مهندسين، متصديان سوخت کوره، مکانيک‌ها، نجاران و ديگران، يعني طبقه‌اي که تنها از خارج در کارخانه تمرکز يافته، صورت مي‌گيرد. ([420]صص411-412)

      ضرورت وفق يافتن کارگر با حرکت مداوم يک آدم مکانيکي، نيازمند آموزش از دوران کودکي است، اما به هيچ‌وجه به اين معني نيست که يک کارگر مجبور باشد مثل کارگاه، تمام عمر، خود را به يک کار جزيي زنجير نمايد. تغيير کارکنان مي‌تواند درباره يک ماشين صورت بگيرد (سيستم جايگزيني)، و به خاطر اين که براي يادگيري به کوشش ناچيزي احتياج است، کارگران مي‌توانند از يک نوع ماشين به نوع ديگري منتقل گردند. کار اين کارگران يا خيلي ساده است و يا اين که بيش از پيش بر عهده ماشين قرار مي‌گيرد. معهذا، در ابتدا، تقسيم کار کارگاهي به طور سنتي پا برجا مي‌ماند، و خود اين نکته به سلاح نيرومندتري براي استثمار به وسيله سرمايه‌ تبديل مي‌گردد. کارگر براي تمام عمر به پاره‌اي از يک ماشين جزء کار مبدل مي‌شود. ([422-423]ص413)

      تمام توليد سرمايه‌داري، تا آن‌جا که نه تنها يک پروسه کار بوده بلکه هم‌چنين پروسه‌اي براي گسترش ارزش سرمايه‌ نيز هست، اين نکته را در اشتراک دارد که اين کارگر نيست که ابزار کار را به خدمت مي‌گيرد، بلکه برعکس، ابزار کار، کارگر را به استخدام در مي‌‌آورد؛ اما تنها از طريق ماشين است که اين انحراف واقعيت فني و قابل لمس مي‌يابد. ابزار کار، در تبديل خود به آدم مکانيکي، خودش در مقابل کارگر مي‌ايستد، در طول پروسه‌ کار، به عنوان سرمايه‌، به عنوان کار بي‌جان مسلطي که نيروي کار جاندار کارگر را تا به آخر مي‌مکد. همين‌طور است قدرت‌هاي معنوي پروسه توليد، مانند سلطه سرمايه‌ بر کارگر ...  

      مهارت جزيي فردي که ماشين بروز مي‌دهد، به عنوان يک چيز بسيار کوچک و فرعي در کنار علم، نيروهاي طبيعي عظيم و توده اجتماعي کار که در سيستم ماشين‌ها نهفته شده، ناپديد مي‌گردد.([423]صص414.415)

      انضباط سربازخانه‌اي کارخانه، نظام نامه کارخانه. ([423-424]ص416)  

      شرايط مادي (جنسي) کارخانه. ([425-427]صص417-418)

ادامه دارد

انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص100-101چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار

 

1 – نوعي ماشين نخ‌تابي

2 – نوعي ماشين ريسندگي پشم و نخ



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: یک شنبه 23 تير 1392برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب