مروري بر کتاب سرمايه(66)
د. مبارزه کارگران بر عليه نظام کارخانه و ماشين
اين مبارزه که از پيدايش روابط سرمايهداري وجود دارد، در ابتدا به صورت شورشي بر عليه ماشين به عنوان پايه مادي شيوه توليد سرمايهداري ظاهر ميگردد. کارگاههاي نواربافي. ([427-428]ص419) لوديتها (کارگران خرابکار ماشين). ([428-429]ص420) کارگران تنها بعدها وسايل مادي توليد را از شکل اجتماعي استثمار خويش تميز ميدهند.
در کارگاه، تقسيم پيشرفته کار ظاهرا" وسيلهاي براي جانشيني کارگران بود. ([429]ص421) (انحراف در کشاورزي، جابجايي).([430]ص422) اما در سيستم ماشيني، کارگر واقعا" جابجا ميشود؛ ماشين مستقيما" با او رقابت ميکند. بافندگان کارگاههاي دستي ([431]ص423) همينطور در هندوستان ([432] ص424) اين عمل به طور مداوم صورت ميگيرد، زيرا که ماشين دائما" عرصههاي جديدي از توليد را تسخير ميکند. شکل متکي به خود و بيگانهاي که توليد سرمايهداري به ابزار کار در مقابل کارگر ميبخشد، به وسيله ماشين به صورت يک دشمني کامل در ميآيد- از اينرو، اکنون شورش کارگران، نخست بر عليه ابزار کار صورت ميگيرد. ([432]ص424)
شرح جانشيني کارگران به وسيله ماشين. ([433.435]صص425.426) ماشين به عنوان وسيلهاي براي درهم شکستن مقاومت کارگران در برابر سرمايه از طريق جانشيني آنها. ([435.437]صص427.428)
اقتصاد ليبرالي مدعي است که ماشين، در همان موقعي که جانشين کارگران ميشود، سرمايهاي را که ميتواند اين کارگران را به کار بگيرد، آزاد ميسازد. معهذا، برخلاف اين ادعا، هرگونه به کار گرفتن ماشين، سرمايه را محبوس نموده و باعث کاهش سهم متغير آن و افزايش جزء ثابت ميگردد؛ بنابراين، اين عمل آنها ميتواند ظرفيت سرمايه براي استخدام را محدود نمايد. در واقع – و اين چيزي است که مورد نظر اين مدافعين سرمايهداري نيز هست – بدين طريق، سرمايه آزاد نميگردد، بلکه وسايل معيشت کارگران جابجا شده آزاد ميشود؛ کارگران از وسايل معيشت خود بريده ميشوند، مدافع (سرمايهداري) اين را بدين نحو شرح ميدهد که ماشين وسايل معيشت را براي کارگر آزاد ميکند. ([438-439]صص429-430)
اين نکته باز هم گسترش مييابد.([439-441]صص431-432)
تناقضات خصومتآميزي که از استخدام ماشين به وسيله سرمايهدار جدايي ناپذير است، براي مدافعين وجود ندارد، زيرا که خاستگاه آنها از درون روابط با ماشين نيست، بلکه آنها از طريق استخدام به وسيله سرمايهدار مالک ماشين ظهور مينمايند. ([441]ص432)
گسترش مستقيم و غيرمستقيم توليد به وسيله ماشين، و از اينرو امکان افزايش تعداد کارگراني که تا کنون به استخدام در آمدهاند. معدنچيان، بردهها در مناطق پنبه کاري، و غيره. از طرف ديگر، جابجايي اسکاتلنديها و ايرلنديها به وسيله گوسفندان، براي تامين نيازمنديهاي کارخانجات پشمبافي. ([443.444] صص433.434)
ماشين، تقسيم اجتماعي کار را، بسيار فراتر از آنچه کارگاه به انجام رسانيد، به پيش ميبرد. ([444]ص435)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص101-102چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
نظرات شما عزیزان: