روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

اقتصاد سياسي به زبان ساده(37)

ارزش (ارزش مبادله) چيست؟

"در طول هزاران سالي قبل از پيدايش سرمايه‌داري، کالاهاي مختلف با يکديگر و يا با پول مبادله مي‌شده‌اند، دو واقعيت، دو نکته‌ي مسلم در جريان مبادله وجود داشته است. يکي اين که کالاها رايگان نبوده‌اند و هميشه دارنده يا توليد‌ کننده‌ي هر کالايي آن را در ازاي کالاي ديگر يا با پول معاوضه و مبادله کرده است. و ديگر اين که در مبادله‌ي کالاها با يکديگر يا با پول، هميشه نسبت‌هاي معيني در کار بوده است؛ يعني از همان آغاز، همواره مقدار معيني از يک کالا، در ازاء مقدار معين ديگري از کالاي ديگر، يا با مبلغ معيني پول، مبادله مي‌شده است. بديهي است که در اين مبادله وزن‌ها يا حجم‌هاي مساوي کالاهاي مورد مبادله با يکديگر رد و بدل نمي‌شد؛ بلکه ويژگي ديگري از آن دو کالا بين آن‌ها برابري وجود داشت. پس وزن يا حجم يا ساير خصوصيات فيزيکي و ظاهري کالاها مبناي مبادله نيست."

"وقتي وزن يا حجم کمتري از يک کالا با وزن يا حجم بيشتري از کالايي ديگر مبادله مي‌شود، مي‌گوييم کالاي اولي ارزش‌مندتر است. معناي اين گفته آن است که هر دو کالا داراي خاصه‌ي مشترکي به نام ارزش هستند و مقدار اين ارزش  در کالاي اولي بيشتر است. اما ماهيت اين خاصه ذاتي که در همه‌ي کالاي متفاوت وجود دارد و در جريان مبادله‌ي آن‌ها با يکديگر آشکار مي‌شود چيست؟"

"کالاهاي مختلف که از جنس‌هاي متفاوت و داراي خواص و موارد مصرف متفاوت‌اند، همه با کار انسان توليد‌ شده‌اند. ... کار تنها عنصر مشترکي است که در همه‌ي کالاها وجود دارد و در جريان طولاني کالا شدن مواد اوليه‌ي طبيعي در آن‌ها به کار رفته و تجسد و تبلور يافته است. ... بنابراين، ارزش مبادله‌اي شکل ظهور و بيان مقدار کاري است که در توليد‌ هر کالا صرف شده است."

استادني‌چنکو؛ نظام پولي بين‌المللي و بحران مالي جهاني؛صص15-16 ترجمه ناصر زرافشان، چاپ اول1389، انتشارات آزادمهر          

در شيوه توليد سرمايه‌داري‌، مبادله کالاها چگونه صورت مي‌گيرد؟ ابتدا بايد کالا ارزش مصرف داشته باشد مثلا" گندم براي رفع گرسنگي و کفش براي پوشيدن پاها، داراي ارزش مصرف است. يعني مبادله بين دو ارزش مصرف که متفاوت هستند، و يکسان نيستند، صورت مي‌گيرد نه بين دو  کالايي که داراي ارزش مصرف يکسان هستند مانند مبادله گندم با گندم يا کفش با کفش.

حالا بايد بدانيم که معيار مبادله‌ي دو کالا که متفاوت و از يک جنس نيستند چيست؟ مثلا" مبادله 100 کيلوگرم گندم با يک جفت کفش چرمي.

وقتي که مبادله‌اي صورت مي‌گيرد ما بايد از خود به پرسيم که مبادله اين دو کالا بر چه مبنايي صورت گرفته است؟ با کمي تعمق بايد به اين پاسخ برسيم که اين دو کالا در يک چيزي يا عاملي بايد اشتراک داشته باشند تا مبادله صورت گيرد. اين چيز يا عامل اشتراک چيست؟

آيا آن دو کالا در وزن با هم برابرند؟ پاسخ منفي است زيرا وزن گندم 100 و يک جفت کفش ممکن است به يک کيلوگرم هم نرسد.

آيا آن دو کالا داراي ارزش‌هاي مصرف برابرند؟ پاسخ اين هم منفي است زيرا انسان‌ها کالاهايي را که داراي ارزش‌هاي مصرف برابر باشند، مبادله نمي‌کنند، مثلا" چه کسي حاضر است گندم را با گندم که داراي ارزش‌هاي مصرف برابرند، مبادله کند؟ کاملا" روشن است که گندم و کفش داراي ارزش‌هاي مصرف برابر نيستند يعني داراي ارزش‌هاي مصرف مختلف‌اند. زيرا از گندم نان، ماکاروني و چيزهاي ديگر جهت خوراک تهيه مي‌شود و از کفش براي پوشاندن پا، استفاده مي‌شود.

قبلا" گفتيم که انسان‌ها براي رفع نيازهاي‌شان، مجبورند توليد‌ نمايند و براي اين که توليد‌ نمايند بايد کار کنند. براي توليد‌ هر کالايي بايد مدتي کار کرد تا آن کالا، قابل استفاده و به عبارت ديگر داراي ارزش مصرف گردد. حالا مي‌توانيم از خود به پرسيم آيا معيار ارزيابي يا وجه مشترک بين مبادله دو کالا مي‌تواند "مدت زمان انجام کار براي تهيه‌ي آن کالا" باشد؟

پاسخ پرسش فوق مثبت است زيرا مي‌توانيم درک کنيم که براي تهيه 100 کيلوگرم گندم به طور متوسط يک روز و براي تهيه يک جهت کفش چرمي که به شيوه صنعتگران کارگاهي‌ توليد‌ مي‌شود يک روز کار صرف تهيه آن‌ها شده است.

بنابراين مي‌بينيم که اين دو کالا در مقدار کاري که صرف تهيه آن‌ها شده است مساويند. اين نوع مبادله امروز صورت نمي‌گيرد بلکه مربوط به شيوه توليد گذشته يا همان توليد‌ کالايي ساده, عصر برده‌داري و فئودالي بود. هر چند که در آن اعصار هم مبادله کالا با پول صورت مي‌گرفت اما طريق برتر و عامه‌گير نبود.

در شيوه توليد سرمايه‌داري‌ که اکنون حاکم است بيشتر مبادله‌ها با پول و طلا صورت مي‌گيرد. که در آن کشاورز گندمش را فروخته و با همان پول کالاي ديگر که مثلا" کفش، مي‌خرد.

مثال ديگر وقتي خياطي يک پيراهن را با 15 هزار تومان مي‌دوزد، پولش را براي هميشه در جيبش نمي‌گذارد؛ بلکه با آن پول چيزي يا چيزهايي را مي‌خرد که نياز دارد. فرض کنيم که خياط با 15 هزار تومان دو جفت دم‌پايي بخرد، به اين مفهوم است که در حقيقت خياط پول دوخت يک پيراهن را با دو جفت دم‌پايي مبادله کرده است. مبادله به کمک پول انجام گرفته و مقدار کاري که براي دوخت يک پيراهن و دو جفت دم‌پايي مصرف شده نيز برابرند که با هم مبادله شده‌اند.

پس هرگاه دو يا چند کالا با هم مبادله مي‌شوند، آن‌چه آن‌ها را داراي ارزش (ارزش مبادله‌) کرده، مقدار کاري است که در آن‌ها نهفته است.

ادامه دارد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: شنبه 28 تير 1393برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب