اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، کنونی کردستان سوریه
وبلاگ آموختن:در سال ۲۰۱۱ رژيم بعث سوريه که به دنبال سرکوب خونين اعتراضات مردم منجمله کردها وارد جنگ با نيروهای سلفی، القاعدهای و غيره شده بود ارتش خود را از مناطق کردستان عقب کشاند تا در مناطق به خيال خود بيشتر استراتژيک متمرکز سازد. در نتيجه فرصتی برای کردها فراهم آمد تا حاکميت خود را در منطقه مستقر سازند.
بافت اجتماعی کردستان سوريه عموماً روستايی است با شهرهای کوچک و فقيری که در آن فعاليت صنعتی چندانی برقرار نيست. رژيم بعث سوريه استقرار صنايع را در منطقه کردستان بطورکلی ممنوع ساخته بود. بنابراين اين منطقه فاقد يک جمعيت کارگری صنعتی بودهاست و مسلماً نبايد انتظار شوراهای کارگری که لغو مالکيت و کار مزدی را در دستور خود دارند، بود. آنچه که در آنجا جريان دارد استقرار دموکراسی مستقيم و دخالت و تصميم گيری مستقيم مردم برای اداره امورشان و وضع واجرای قوانين اجتماعی است.
آنچه که در کردستان سوريه میگذرد انقلابی دموکراتيک از نوع مردمی آن است. اين يک دوره گذار دموکراتيک و تجربهای گرانبها برای مردمان تحت ستم در سراسر جهان است. در اینجا گزارش ظاهر باهر از گروه همبستگی هارينگی (Haringey Solidarity Group) که به مدت دو هفته در ماه می ۲۰۱۴ به همراه يکی از دوستان نزديکش در کردستان سوريه گذراند و با افراد بسياری از مردان، زنان، جوانان و گروههای سياسی گفتکو کرده است میخوانیم:
در طول این سفر ما از فرصت و آزادی کامل برای دیدن و گفتگو با هر کس که مايل بوديم، برخوردار بوديم. این گفتگوها شامل زنان، مردان، جوانان و احزاب سیاسی میشود اين بیش از ۲۰ حزب از احزاب کردی تا مسیحی را شامل میشود که برخی از آنها در اداره خودگردان دموکراتيک و یا خود مدیریتی دموکراتيک منطقه جزيره بودند. جزيره یکی از سه منطقه یا استان (کانتون) کردستان سوریه است.
همچنین با اعضای کمیتههای مختلف، گروههای محلی و کمونها، تجار، کسبه، کارگران، افرادی در بازار و عابرينی در خیابان گفتگو نموديم.
پيش زمينهها
در همان سال حمله به عراق (۲۰۰۳)، مردم کرد در سوریه حزب خود، حزب اتحاد دموکراتیک (PYD)، را ايجاد کردند. اگر چه همان موقع احزاب و سازمانهای کردی ديگری در منطقه حضور داشتند. برخی از آنها آنقدر قدیمی بودند که تشکيلشان به تاریخ دهه ۱۹۶۰ برميگردد، اما آنها نسبت به PYD که به سرعت در میان مردم کُرد گسترش یافت بی تاثير بودند.
بهار عربی به سوریه در آغاز سال ۲۰۱۱ رسیده است و پس از مدت کوتاهی، به مناطق کردستان سوریه: جزيره، کوبانی و افرين گسترش يافت. اعتراضات در میان مردم کرد در این سه منطقه (کانتون) بسیار قوی و موثر بود. این، تا حدودی، باعث خروج ارتش سوریه از مناطق کردی به غیر از برخی ازقسمتهای جزيره شد که من بیشتر در اين مورد توضیح خواهم داد.
در این میان، مردم با پشتیبانی PYD و PKK "جنبش جامعه دموکراتيک" را شکل دادند. این جنبش در میان مردم منطقه به سرعت بسیار قوی و محبوب شد. هنگامی که ارتش و دولت سوریه عقب نشستند، وضعیت بسیار آشفته شده بود، این باعث شد که جنبش جامعه دموکراتيک طرحها و برنامه خود را بدون تاخیر به اجرا درآورد، پيش از آنکه وضعیت بدتر شود.
برنامه جنبش جامعه دموکراتيک بسیار فراگیر بود و تمام جوانب جامعه را پوشش میداد. بسیاری از مردم عادی و با پيشينههای گوناگون، از جمله کرد، عرب، مسلمان، مسیحی، آسوری و ايزدی درگیر اين برنامه شدند. اولین اقدام ایجاد انواع گروهها، کمیتهها و انجمنها در خیابانها، در محلهها، روستاها، بخشها و شهرهای کوچک و بزرگ، در همهجا بود. نقش این گروهها دخالت در تمام امور جامعه بود. گروههای ويژهای برای توجه به تعدادی از مسائل ويژه تشکيل شد، از جمله: زنان، اقتصادی، زیست محیطی، آموزش و پرورش، بهداشت و مراقبت، حمایت و همبستگی، مراکزی برای خانواده جانباختگان، تجارت و کسب و کار، روابط دیپلماتیک با کشورهای خارجی و بسیاری دیگر. حتی گروههايی به منظور آشتی دادن اختلافات میان افراد مختلف و یا دستهها در تلاش برای پيشگيری از بردن اين اختلافات به دادگاه، مگر اینکه این گروهها قادر به حل و فصل آنها نباشند.
این گروهها معمولا هر هفته جلسه خود را دارند و در رابطه با مشکلاتی که مردم با آن در محل زندگیشان روبرو هستند صحبت می کنند. آنها نماینده خود را در گروههای اصلی خود در روستاها و یا شهرها دارند که "خانه مردم" خوانده میشود.
جنبش جامعه دموکراتيک به نظر من، موفقترین ارگان در آن جامعه است و توانسته به تمام وظایفی که برايش تعیین شده، دست یابد. به اعتقاد من دلایل موفقیت آن عبارتند از:
۱ـ اراده، عزم و قدرت مردمی است که باور دارند که می توانند تغییر ايجاد کنند.
۲ـ اکثریت مردم به کار داوطلبانه در تمام سطوح خدمات باور دارند تا این رویداد/ تجربه را موفقيت آميز کنند.
۳ـ آنان يک ارتش دفاعی تأسيس کردهاند که متشکل از سه بخش مختلف است: يگانهای مدافع خلق، يگانهای مدافع زنان و آسايش (یک نیروی مختلط از مردان و زنان که در شهرها و همه پستهای بازرسی در خارج از شهر برای حفاظت از غیرنظامیان از هر گونه تهدید خارجی). علاوه بر این نیروها، یک واحد ویژه فقط برای زنان وجود دارد، برای مقابله با مسائل مربوط به تجاوز و خشونت خانگی.
اداره خودگردانی دموکراتيک
پس از بحثها و تفکرات بسيار جنبش جامعه دموکراتيک به این نتیجه رسید که نیاز به یک اداره خودگردان دمکراتیک در هر سه کانتون کردستان (جزيره، کوبانی و افرين) دارند. در اواسط ژانویه ۲۰۱۴، مجمع عمومی خلق "خودگردان دمکراتیک" خود را انتخاب کرد تا تصمیمات "خانه مردم" (کمیته اصلی جنبش جامعه دموکراتيک) را به مرحله اجرا درآورد و برخی از کارهای اداری در حاکميتهای محلی، شهرداریها، ادارات آموزش و پرورش و بهداشت، سازمانهای تجارت و کسب و کار محلی، نظام دفاعی و قضایی و غیره را خود به دست بگيرد. هر گروه خودگردان دمکراتیک از ۲۲ مرد و زن تشکيل شده با دو قائممقام (یک مرد و یک زن). تقریبا نیمی از نمایندگان زن هستند. طوری سازمان یافته که مردمی با زمینههای مختلف، ملیتی، مذهبی و جنسيتی همه میتوانند در آن شرکت کنند. این فضای بسیار خوبی از صلح، برادری/ خواهری، رضایت و آزادی را ایجاد کرده است.
در مدت زمان کوتاهی این شکل مديريت کارهای بسیار زیادی انجام داده است و يک قرارداد اجتماعی، قانون حمل و نقل، قانون احزاب و یک برنامه برای جنبش جامعه دموکراتيک تصويب کرده است. در صفحه اول قرارداد اجتماعی اظهار میدارد، "مناطق خود مدیریت دموکراتيک مفاهیمی همچون ناسیونالیسم دولتی، نظامی یا مذهب و یا مدیریت متمرکز و حکومت مرکزی را نمیپذيرد، اما در برابر اشکال سازگار با سنتهای دموکراتيک و کثرت گرایی باز است، در برابر تمام گروههای اجتماعی و هویتهای فرهنگی و دموکراسی آتنی و جلوههای بيانی مليتی از طریق سازمانهايشان باز است ... " احکام بسیاری در قرارداد اجتماعی وجود دارد. پارهای از آنها برای جامعه بسیار مهم است، از جمله:
A. جدایی دین از دولت
B. ممنوعيت ازدواج زیر سن ۱۸ سال
C. حقوق زنان و کودکان باید به رسمیت شناخته شود، حمايت گردد و اجرا شود
D. ممنوعيت ختنه زنان
E. ممنوعيت چند همسری.
F. انقلاب باید از پایین جامعه صورت گيرد و پایدار باشد
G. آزادی، برابری، فرصتهای برابر و عدم تبعیض.
H. برابری بین زن و مرد
I. تمام زبانهايی که مردم صحبت میکنند باید به رسمیت شناخته شوند و در جزيره عربی، کردی و سوری زبانهای رسمی است
J. ايجاد یک زندگی شايسته برای زندانیان و تبديل زندان به جایی برای بازپروری و اصلاح.
K. هر انسانی حق پناهندگی دارد و پناهنده بدون رضایت او برگردانده نمیشود.
موقعيت اقتصادی در کانتون جزيره
جمعیت جزيره بیش از یک میلیون نفر است. این جمعیت متشکل است از کردها، عربها، مسیحیان، چچنیها، ايزدیها، ترکمنها، آشوریها، کلدانیها و ارامنه. ۸۰ درصد جمعیت کرد است. روستاهای عرب و ايزدی بسیاری بهعلاوه حدود ۴۳ روستای مسیحی وجود دارد.
اندازه جزيره بزرگتر از مجموع اسرائیل و فلسطین است. در دهه ۱۹۶۰، رژیم وقت سوریه اعمال سیاستی را در منطقه کردنشین تحت عنوان "کمربند سبز" به اجرا درآورد که حزب بعث زمانی که به قدرت رسید آن را ادامه داد. این سياست شرایط را برای کردها در مقایسه با اعراب سوری به لحاظ زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین آموزش و پرورش از آنچه بود بدتر کرد. نکته محوری این کمربند سبز انتقال و اسکان اعراب از مناطق مختلف و اسکان آنان در مناطق کردنشین و نيز مصادره اراضی کردها و توزيع آن در میان مردم عرب تازه وارد بود. به طور خلاصه، شهروندان کرد در رژيم اسد در مرتبه سوم پس از اعراب و مسیحیان قرار داشتند.
سیاست دیگر رژيم اسد این بود که جزيره تنها باید تولید گندم و نفت کند. این بدان معنی بود که دولت مطمئن میشد که هیچ کارخانهای، شرکتی یا صنعتی در این منطقه به وجود نمیآمد. جزيره ۷۰ درصد از گندم سوریه را تولید میکند و به لحاظ نفت، گاز و فسفاتها بسیار غنی است. بنابراین اکثریت مردم در شهرهای کوچک و روستاها در بخش کشاورزی فعالند و در شهرهای بزرگتر در بخش تجارت و مغازه داری. علاوه بر این، بسیاری از مردم در استخدام دولت در آموزش و پرورش، بهداشت و دستگاههای محلی، و نيز در خدمت نظامی به عنوان سرباز و به عنوان پیمانکاران خرد در شهرداریها به کار مشغولاند.
از سال ۲۰۰۸، از هنگامی که رژیم اسد با صدور یک فرمان هرگونه ساخت و ساز ساختمانهای بزرگ را ممنوع ساخت با توجیه وضعیت جنگی (اشاره به جنگهای مداوم در منطقه) و نيز به دلیل دورافتاده و مرزی بودن این منطقه، وضعیت رو به وخامت گذاشت. در حال حاضر، وضعیت بد است. تحریمهای اعمال شده هم از طرف ترکیه است و هم دولت اقليم کردستان عراق. زندگی در جزيره بسیار ساده است و استانداردهای زندگی بسیار پايين است اما آنها فقر ندارند. مردم، به طور کلی، شادند و اولویت را به آنچه که در جهت به دست آورد موفقیت باشد، میدهند.
برخی از ضروریاتی که هر جامعهای باید برای زنده ماندن داشته باشد در کردستان سوریه موجود است که مهم است، حداقل برای زمان موجود ، برای جلوگیری از گرسنگی، بر روی پای خود ایستادن و مقاومت کردن در برابر تحریمها از سوی ترکیه و حکومت اقلیم کردستان. این الزامات شامل داشتن مقدار زیادی گندم برای نان و کلوچه است. در نتیجه، قیمت نان تقریبا رایگان است. نکته دوم این است که نفت هم ارزان است و آنطور که مردم میگویند، "قیمت آن مثل قیمت آب است". مردم از نفت برای همه چیز استفاده میکنند. در خانه، رانندگی وسایل نقلیه و تجهیزات کوچکی که برای طیف وسیعی از صنایع مورد نیاز است. برای تسهیل این وابستگی به نفت، جنبش جامعه دموکراتيک برخی از چاههای نفت و مخازن نفت پالایش شده را بازگشایی کرده است. در حال حاضر، آنها نفت بیشتر از نیاز منطقه تولید میکنند به طوری که قادرند مقداری را صادرات کنند و اضافه را نیز ذخیره کنند.
برق یک مشکل است به دلیل اینکه اکثراً در منطقه همسایه تحت کنترل داعش تولید میشود. درنتيجه، مردم فقط برای حدود ۶ ساعت در روز برق دارند. اما این رایگان است و مردم برای آن چيزی پرداخت نمیکنند. این تا حدودی توسط جنبش جامعه دموکراتيک با فروش دیزل به قیمت بسیار نازل به هر کس که یک ژنراتور خصوصی دارد به شرطی که برق توليدی را با یک نرخ بسیار ارزان به ساکنان محلی عرضه کند، حل شده است.
به لحاظ ارتباطات تلفنی، تلفنهای همراه يا از خط اقلیم کردستان عراق و یا از خط ترکیه استفاده میکنند؛ بستگی به اين دارد که کجا باشيد. خطوط زمینی تحت کنترل جنبش جامعه دموکراتيک و خودگردان دمکراتیک هستند و به نظر میرسد که به خوبی کار میکنند... البته اين هم مجانی است.
مغازهها و بازارها در شهرها به طور معمول از صبح زود تا ۱۱ شب باز میباشد. بسیاری از کالاها از کشورهای همسایه به منطقه قاچاق میشود. دیگر کالاها از بخشهای دیگر سوریه میآیند، اما آنها به دلیل پرداخت عوارض سنگین به نیروهای سوری و یا گروههای تروریستی برای اجازه عبور کالا به درون کانتون جزيره گران هستند.
وضعيت سياسی در جزيره
همانطور که گفته شد، ارتش اسد عمدتاً از منطقه عقب نشینی کرد اما بخشی هنوز هم در دو شهر در کانتون جزيره باقی مانده است. رژیم هنوز هم کنترل بیش از نیمی از شهر بزرگ منطقه (الحسکه) را در اختياردارد، در حالی که نیم دیگر در دست يگانهای مدافع خلق است.
نیروهای دولتی در شهر دوم منطقه (قامیشلو) باقی ماندهاند، جایی که آنها منطقه کوچکی را در مرکز شهر در کنترل دارند. با این حال، در منطقه اشغال شده، اکثریت قریب به اتفاق مردم به ادارات و مراکز خدمات دولتی مراجعه نمیکنند. تعداد نیروهای رژیم در این شهر بین ۶و ۷ هزار است و فقط کنترل فرودگاه و اداره پست را در دست دارند.
هر دو طرف به نظر میرسد که موقعیت، قدرت و اقتدار یکدیگر را به رسمیت شناختهاند و از درگیری و یا رویارویی خودداری میکنند. من این وضعیت را سیاست " نه جنگ و نه صلح" میخوانم. این به این معنا نیست که ميان آنها درگیری نبودهاست، چه در حسکه و چه در قامیشلو درگیری رخ داده است و باعث مرگ بسیاری از هر دو طرف شده است، اما تا کنون، روُسای قبایل عرب هر دو طرف را وادار به همزيستی کردهاند.
زنان و نقش آنها
شکی نیست که زنان و نقش آنها تا حد زیادی پذیرفته شده است و آنها پستهايی در تمام سطوح هم در سطوح بالا و هم در سطوح پایین جنبش جامعه دموکراتيک، PYD و خودگردان دمکراتیک را به عهده گرفتهاند. آنها سیستمی به نام رهبری مشترک و سازماندهی مشترک دارند. این به این معنی است که در رأس هر اداره، هر بخش دولتی و یا نظامی باید زنان حضور داشته باشند. علاوه بر این، زنان نیروهای مسلح خود را دارند. برابری کامل بین زنان و مردان وجود دارد. زنان نیروی بزرگی هستند و قوياً در هر بخش از "خانه مردم"، کمیتهها، گروهها و کمونها درگیر هستند. زنان در کردستان سوریه فقط نیمی از جامعه را تشکیل نمیدهند، بلکه موثرترين و مهمترين نیمه جامعهاند تا جائی که اگر زنان دست از فعاليت بردارند و یا از گروههای فوق خارج شوند، جامعه کُرد ممکن است فرو بپاشد. زنان حرفهای بسیاری در سیاست و امور نظامی حضور دارند که برای سالها با PKK در کوهها بودند. آنها بسیار سرسخت، بسیار مصمم، بسیار فعال، بسیار مسئوليتپذير و بسیار شجاع هستند.
کمونها
کمونها فعالترين واحد در "خانه مردم" است، و در همه جا مستقر شدهاند. آنها نشستهای هفتگی خود را به طور منظم دارند و به بحث در مورد مشکلاتی که با آن مواجهاند میپردازند. هر کمون نماینده خود را در خانه مردم، در محله، روستا یا شهری که در آن، آنها مستقر شدهاند، دارد.
در زیر تعریف کمون از بیانیه جنبش جامعه دموکراتيک از عربی ترجمه شده است:
"کمونها کوچکترین واحد و فعالترين آنها در جامعه هستند. آنها عملاً از دل جامعه و بر پايه آزادی زنان و محیط زیست و اتخاذ دموکراسی مستقیم شکل گرفتهاند .
"کمونها بنا بر اصل مشارکت مستقیم مردم در روستاها، در کوچه و خیابان و محله و شهر تشکیل میشوند. اینها مکانهايی هستند که مردم بنا بر میل و علاقه و عقايدشان و اراده آزادشان خود را سازمان میدهند و فعالیتهای خود را در مناطق مسکونی آغاز میکنند و درها را برای بحث در مورد تمام مسائل و راه حلها باز میکنند.
"کمونها ايجاد و ترویج کمیتهها را در دستور دارند. آنها برای يافتن راه حلهای مسائل اجتماعی، سیاسی، آموزش و پرورش، امنيت و دفاع از خود و حفاظت از قدرت خود و نه از دولت گفتگو و جستجو میکنند. کمون قدرت خود را از طریق سازماندهی کمون کشاورزی در روستاها و همچنین کمونها، تعاونیها و انجمنها در محلات برقرار میکند.
" کمون در کوچه و خیابان، روستاها و شهرها با مشارکت همه ساکنان تشکیل شده و هر هفته یک جلسه دارد. در جلسه کمونی تمام تصمیمات به طور علنی توسط افرادی که در کمون هستند و سنشان از ۱۶سال بيشتر است گرفته میشود. "
ما به جلسه یکی از کمونها در محله کُرنیش در شهر قامیشلو رفتيم. ۱۶ تا ۱۷ نفر در جلسه حضور داشتند. اکثر آنها را زنان جوان تشکيل میدادند. ما درگير یک گفتگوی عمیق در مورد فعالیتها و وظایفشان شديم. آنها به ما گفتند که در محلهشان ۱۰ کمون دارند و تعداد اعضای هر کمون ۱۶ نفر است. آنها به ما گفتند: "ما همان کاری را میکنيم که کارگران جامعه میکنند، از جمله ديدار از مردم، حضور در جلسات هفتگی، بررسی هرگونه مشکل در محل، حفاظت از مردم و طبقهبندی مشکلات آنها، جمعآوری زباله در منطقه، حفاظت از محیط زیست و شرکت در جلسه بزرگ [منظور مجمع عمومی است] برای گزارش در مورد آنچه در هفته گذشته اتفاق افتادهاست.
در پاسخ به یکی از سوالات من آنها تایید کردند که هیچ کس ، از جمله هيچ یک از احزاب سیاسی، در تصمیم گیریها دخالت نمیکنند و این که تمام تصمیم گیریها جمعی است. آنها چند مورد که به تازگی در مورد آنها تصمیم گرفته شده بود را ذکر کردند: "یکی از تصميمات در رابطه با یک قطعه بزرگ زمین در یک منطقه مسکونی بود که میخواستیم از آن جهت یک پارک استفاده کنيم. ما به شهردار شهر مراجعه کرديم و تصمیم خودمان به او گفتيم و کمک مالی خواستيم. شهردار به ما گفت که کار خوبی است ولی آنها تنها میتوانستند ۱۰۰ دلار در اختيار ما بگذارند. ما پول را گرفتيم و ۱۰۰ دلار دیگر هم از مردم محلی برای ساخت یک پارک خوب کوچک جمع آوری کرديم". آنها پارک را به ما نشان دادند و گفتند: "بسیاری از ما بطور جمعی بر روی آن کار کرديم تا آن را بدون نیاز به پول بیشتری به پایان برسانيم". در مثال دیگری گفتند که، "شهردار می خواست یک پروژه را در محله شروع کند. ما به او گفتیم که تا دریافت نظرات از همه نمیتوانیم آن را قبول کنیم. ما یک جلسه گرفتيم و درباره آن بحث کرديم. این جلسه به اتفاق آرا آن را رد کرد. کسانی بودند که نتوانستند در جلسه حضور يابند، درنتيجه ما به آنها در خانههايشان مراجعه کرديم تا نظرشان را بگيريم. همه در کمون به اين پروژه جواب رد دادند."
احزاب اپوزيسيون کردی و مسيحی
بیش از۲۰ حزب سیاسی کرد وجود دارد. چندتايی به خودگردان دمکراتیک پیوستهاند اما شانزده حزب ديگر نپيوستهاند. برخی خود را از سیاست بيرون کشيدهاند، در حالی که دیگرانی با هم متحد شدهاند تا یک حزب بزرگتری را راهاندازی کنند. در حال حاضر دوازده حزب تحت نام پوششی "اجلاس میهنی کردستان در سوریه" متحد شدهاند. این سازمان، کم و بیش اهداف و استراتژی مشترکی دارد. اکثر احزاب متحد در این سازمان چتری از مسعود بارزانی، رئیس دولت اقليم کردستان، حمایت میکنند که رهبر حزب دموکرات کردستان در کردستان عراق است.
سابقه خونینی بین حزب دموکرات و PKK وجود دارد که سابقه آن به دهه ۱۹۹۰ برمیگردد. درگیریهای شدیدی بین اين دو گروه در کردستان عراق بوده که هزاران کشته در هر دو طرف بجای گذارده و این زخمی است که هنوز هم درمان نيافته است. باید اشاره کنم که دولت ترکیه که نزدیک به حزب دموکرات بود در اين جنگ دست داشته است و به دلایل مربوط به خودش در حمله به نیروهای PKK در مرز عراق و ترکیه کمک میکرد.
PKK و حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) حامی تغییراتی بودند که در کردستان سوریه به وقوع پيوسته بود. اما این تغييرات قطعا نه در منافع ترکیه بود ونه اقلیم کردستان عراق. ترکیه و حکومت اقلیم کردستان همچنان بسیار نزدیک با يکديگر باقی ماندهاند.
حزب دموکرات کردستان عراق هنوز هم برخی کردها را در کردستان سوریه به لحاظ مالی و نيز سلاح در تلاش برای راه اندازی يک نيروی ميليشيا از برخی از احزاب سیاسی و به منظور بی ثبات کردن منطقه کمک میکند.
ملاقات ما با احزاب مخالف بیش از دو ساعت به طول انجامید و اکثر آنها حضور داشتند. ما با اين سؤال آغاز کرديم که رابطهشان با PYD، خودگردان دمکراتیک و جنبش جامعه دموکراتيک چگونه است. آیا آنها آزاد هستند؟ آیا آنها آزادی سازماندهی مردم، تظاهرات و سازماندهی فعالیتهای دیگر را دارند؟ پاسخ به تمام پرسشها مثبت بود. بازداشتی نبوده، هیچ محدودیتی برای آزادی و یا انجام تظاهرات نبودهاست.
ما همچنين چند روز بعد با نمایندگانی از دو حزب سیاسی مسیحی و سازمان جوانان مسیحی در قامیشلو ملاقات کرديم. هیچ یک از این احزاب به خودگردان دمکراتیک یا جنبش جامعه دموکراتيک ملحق نشده بودند اما اعتراف میکردند که آنها رابطه خوبی با آنها دارند و با سیاستهای آنان مشکلی ندارند. آنها همچنین قدردانی میکردند که امنیتشان، و حفاظت در برابر ارتش سوريه و گروههای تروریستی به دلیل وجود نیروهای مدافع خلق و مدافع زنان که زندگی خود را قربانی میکردند، است.
قبل از ترک منطقه تصمیم گرفتيم که با مغازهداران، بازرگانان، صاحبان غرفه و بازاريان صحبت کنيم و دیدگاههای آنان را بدانيم. همه به نظر میرسید که نظر و عقيده بسیار مثبتی نسبت به خودگردان دمکراتیک و جنبش جامعه دموکراتيک دارند. آنها راضی بودند بواسطه وجود صلح، امنیت و آزادی در کسب و کارشان بدون دخالت از طرف احزاب و یا جناحها.
این یعنی راهی نو، راهی که میرود به الگو و سرمشقی برای مردم کشورهای منطقه تبدیل شود. کوبانی میتواند آغازی باشد برای گشودن افقهای روشن به روی ملتهای تحت ستم که در راه رهایی مبارزه میکنند، میتواند نویدبخش برپائی جنبشهای مردمی و آزادیخواهانه در منطقه و سراسر جهان باشد.
این است مفهوم علمی و واقعی حکومت مردم بر مردم. دمکراسی از پایین به بالا یعنی مردم واقعا" و عملا" در سرنوشت سیاسی اقتصادی اجتماعی خود دخالت فعالانه داشته باشند و بر بالاییها حکمرانی نمایند.
پایان
نظرات شما عزیزان: